#نظم_و_علیتچرا فيزيکدانها ميگويند جهان تصادفی هست؟
چرا بيخدايان ميگويند قوانين جهان حاصل تصادف هستند؟
#بخش_اول🔹خدا تاس نميريزد يعنی چه؟ يعنی اينکه قوانين هستی همينطوری شانسی و تصادفی نيستند. و هر کدام علتی دارند.
🔸خدا تاس ميريزد يعنی چه؟ يعنی اينکه برخی قوانين هستی کاملا تصادفی هستند و علتی ندارند٬ نه اينکه ما علت آنرا ندانيم يا به خاطر ضعف عقلی يا آزمايشات ماست ٬نه ٬ آنها واقعا تصادفی هستند يک تصادف کامل.
♦️تصادف چيست؟ تصادف از ديد فيزيک يعنی پديده ای که قابل پيش بينی نيست و هيچ هدفی ندارد نه به خاطر ضعف آزمايشها٬ بلکه آنها واقعا تصادفی هستند. تصادف از ديدگاه فيزيک به خاطر ضعف آزمايشات و يا بی اطلاعای ما نيست٬ تصادف در فيزيک يعنی اينکه ما %100 پارامترها رو داشته باشيم بازم اون پديده قطعی نيست و احتمالاتی دارد٬ مثل چی؟ مثل حرکت ذرات زير اتمی٬ اصل عدم قطعيت هايزنبرگ و نظريه کوانتوم.
➖خدا تاس نمی ریزد. (آلبرت انیشتین)
➖انیشتین به خدا نگو چه کاری انجام دهد. (نیلز بور)
➖اتفاقا خدا تاس می ریزد و تاس را جایی میریزد که نمی توان آن را دید. (استیفن هاوکینگ)
🔵انیشتین یک رئالیست محکم بود. او یک جبرگرا و معتقد به خدای اسپینوزا بود. او خدا را در روابط و قوانین هستی می دید و معتقد بود خدا تاس نمی ریزد و جهان بر پایه همین قوانین جلو می رود نه احتمالات٬ قوانینی که چرخ دنده های مکانیکی این جهان هستند و هیچ ارتباطی سریع تر از نور وجود ندارد. اما گفته های فیزیک کوانتوم برخلاف آنچه که انیشتین می گفت را نشان می داد يعنی قوانين طبيعی اتفاقی و تصادفی است. ابتدا باید بگوییم منظور از کلمه خدا که انیشتین استفاده کرده است چیست؟ اینشتین در یک محیط مذهبی یهودی رشد می کند اما دیری نمی پاید که او پی می برد که بسیاری از نوشته های عهد عتیق با فیزیک سازگار نیست. سهم بزرگ تفکر فیزیکی او از اعتقاداتش به قوانین دقیق ریاضی ناشی می شود که جهان را اداره می کنند. این با مفهوم خدا با قدرت مافوق طبیعت که می تواند در قوانین جهان دخالت کند مغایرت داشت. پس منظور انیشتین از کلمه خدا در بیانیه اش چه بود؟ از آنجا که انیشتین یک معتقد به قوانین ریاضی بود' ایده او از خدا نیز همین قوانین فرموله شده دنیا بود که جهان تنها از طریق آنها اداره می شود. او دست خدا را در ماهیت دقیق فیزیکی جهان و زیبایی های ریاضی آن می دید البته خدای انيشتين کاملا با خدای اديان متفاوت است و انيشتين کسی را نميپرستيد و فقط به
نظم هستی و قوانينش ميگفت خدا! این همان مفهومیست که اسپینوزا فیلسوف هلندی به تفصیل از آن یاد می کند. انیشتین احساس کرد که قوانین طبیعی نمی تواند اتفاقی یا احتمالی باشد٬ اما این دقیقا همان چیزی است که مکانیک کوانتوم به ما می گوید.
🔴جهان قابل پیش بینی
آیا ما می توانیم آینده را پیش بینی کنیم یا اینکه همه چیز خودسرانه و تصادفی است؟ در دوران باستان همه چیز بسیار خودسرانه بنظر می رسید. حوادثی مانند سیل یا بیماری بنظر می رسید بدون هشدار اتفاق می افتاد و مردم اولیه آن ها را به خدایان و الهه ها نسبت می دادند. به تدریج مردم
نظم خاصی در رفتار طبیعت متوجه شدند. این
نظم در حرکت اجسام آسمانی بارزتر بود. بنابراین نجوم اولین علمی بود که توسعه یافت و روی پایه های اساسی ریاضی توسط نیوتن در ۳۰۰ سال پیش استوار شد که هنوز هم از نظریه گرانشی او برای پیش بینی حرکت اجرام استفاده می شود. با پیروی از مثال های نجومی٬ مشخص شد که دیگر پدیده های طبیعی از قوانین قطعی علمی اطاعت می کنند. این به یک ایده از جبر علمی که اولین بار در نوشته های دانشمند فرانسوی لاپلاس دیده می شد منجر شد. در واقع آنچه او گفته بود اینکه اگر در یک زمان ما موقعیت و سرعت همه ذرات در جهان را میدانستیم٬ پس ما میتوانستیم رفتار آنها را در هر زمان دیگری محاسبه کنیم. در اینجا یک داستان ساختگی وجود دارد و آن هم این است که ناپلئون از لاپلاس پرسیده است که چگونه خدا در این سیستم جا شده است؟ و لاپلاس در پاسخ گفته است “من به آن فرضیه نیازی ندارم “. این شاید به این معنی نباشد که لاپلاس خدا را رد کرده است اما می تواند این معنا را دهد که خدا در قوانین علمی جهان دخالتی ندارد.
⚫️هرج و مرج
این ایده که حالت جهان در یک زمان در جبر حالت دیگر در زمان های دیگر است اصول مرکزی علم از زمان لاپلاس است٬ این نشان می دهد ما می توانیم آینده را پیش بینی کنیم. در عمل اما توانایی ما برای پیش بینی آینده بشدت توسط پیچیدگی معادلات و رفتاری غیر قابل منظم آنها که هرج و مرج نامیده می شود محدود می شود...
ادامه دارد...
⚛