بررسی شعارهای رکیک ایرانیان شعار با الفاظ رکیک، یک توضیح مختصر داره و یک توضیح مفصل؛ توضیح مختصرش اینه که: «مردم هرجوری حال کنند شعار میدن، گهخوریش به تو نیومده». در ۹۹ درصد موارد باید به توضیح مختصر اکتفا کرد.
توضیح مفصلتر، سه جنبه داره: حقوقی، فرهنگی، جنسیتی.
۱-جنبه حقوقی سرراسته. فرد ستمدیده حق دارد به هر سبکی که خواست فریاد بزند. کسی نمیتونه به فرد ستمدیده بگه «درسته که بهت ظلم شده، درسته که زندگیت نابود شده، درسته که گروگانی، ولی حرفت رو به روش ایکس نزن، به روش ایگرگ بزن»، چون بین ستمدیده و ستمگر، داوری وجود نداره که کسی بخواد نقشش رو به عهده بگیره. کسی که بین این دو برای خودش نقش داوری تخیل میکنه، طرف ستمگره.
۲-در جنبه فرهنگی باید برگشت و چک کرد که ادب چیست و چه کارکردی دارد؟
برخلاف آموزههای کلیشهای عرفانی، ادب بخشی از تقوا نیست، بلکه یک پروتکل اجتماعیه برای اینکه در رفتار و گفتار، حداکثری از جامعه در یک فضای میانه قرار بگیرن.
هدف از تعریف این فضای میانه، اینه که رفتار و گفتار نه از یک سمت به مرز فرمالیسم خشک برسه، نه از سمت دیگه به مرز گزندگی؛ تا تعامل مردم با هم یک شکل روان و استاندارد بگیره و قابل پیشبینی باشه و اساسا هر استانداردی، تعریف یک میانه میسره.
عدهای تصور میکنند ازونجایی که شبکههای اجتماعی استاندارد دیگهای برای تعامل داشتند و بخش قابل توجهی از زندگی شخصی افراد وارد این شبکهها شده بود، استاندارد این شبکهها هم نشت کرد به فضای واقعی.
اما علتش این نیست: در دوره اوباما هم شبکه اجتماعی در آمریکا نقش پررنگی داشت، اما مردم در استادیوم هشتادهزارنفری داد نمیزدند فاک جو بایدن! (یا فاک هرکسی).
سرنخ فاک جو به اونجایی میرسه که دموکراتها بستگان و دوستانی که به ترامپ رأی داده بودند رو به مهمونیشون راه نمیدادند! وقتی خود تعامل بهم بخوره، قطعا پروتکلش هم بهم خواهد خورد؛ با این تفاوت که اونجا پروتکل به شکلی تغییر کرده که نیاز به اعمال خشونت رو مرتفع کنه و موثره؛ فاک بشنوی بهتر ازینه که آجر به صورتت بخوره.
در اینجا، تعامل با دیگران، از طرف حاکمیت به جرم تبدیل شده. حتی اگه این تعامل ترانهخواندن یک نفر برای بقیه هموطنانش باشه؛ پس همه پروتکلهای قبلی هم بیاعتبار میشن.
کسی که الان نگران رواج الفاظ رکیک شده، قبلا نگرانی بابت جرم شدن تعامل مردم با همدیگه نداشت، پس دغدغهش سلامت جامعه نیست.
۳-در جنبه جنسیتی، عدهای گیج تصور میکنند ارجاع به نواحی حساس بدن زنان، این معنی رو داره که جامعه زنستیز داره خود واقعیش رو در خیابان نشون میده!
اما اگه فرض بر اینه که این جامعه زنستیزه، قبلا بیشتر از الان بوده، چون روندش از بیشتر به کمتره، نه از کمتر به بیشتر. چرا بیست سال پیش، که طبق روند بیشتر به کمتر، زمانی بود که زنستیزتر بود، این شعارها رو نمیداد؟ چون موضوع ستیز با بدن زن نیست. موضوع پس دادن بیحرمتی به حکومته. یکی از وظایف حکومت، دفاع از حرمت شهروندانشه، حتی وقتی که خود افراد تصمیمات اشتباه میگیرند.
اگه دختری بدون همراه وارد محله بزهکاران بشه، تصمیم اشتباهی گرفته، ولی این وظیفه حکومت قانونه که اجازه نده در همون محله بزهکاران کسی جرئت تعرض بش داشته باشه.
وقتی خود حکومت عامل تعرض و تجاوز میشه، که در مورد بازداشتشدگان ۸۸ خودش رو لو داد، و وقتی خود حکومت از متجاوزان بهرهبرداری سیستماتیک میکنه، و وقتی خود حکومت از تجاوز و تعرض به بدن زن ابزار سرکوب میسازه، خودش مولد بیحرمتیهاست.
بیحرمتی جنسی به حکومت، پس دادن بیحرمتیهای حکومت به خودشه. در وضعیتی ظاهرا متضاد، فحش جنسی به حکومت، دفاع از حریم بدن زن و مرد، است، نه ستیز با آن.
نکته : با همه این توضیحات، مجددا توصیه میکنم ترجیحا از همون توضیح مختصر استفاده کنید.
✍️#اریکزن ، زندگی ، آزادی #مهسا_امینی#حدیث_نجفی#نیکا_شاکرمی#سارینا_اسماعیلزاده⚛ @Andishekonim