اندیشیدن تنها راه نجات

#اروین_یالوم
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndisheKonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
▪️فرصتِ زندگی..

"ما از نیستی میترسیم و بنابراین, هستی خودمان را چروکیده میکنیم."

👤 #رولو_می

پیام #نیچه به ما این بود که زندگی را به گونه ای زندگی کنیم که تا ابد بخواهیم آن را تکرار کنیم؛ زندگی تان را به کمال زندگی کنید و در وقت مناسب بمیرید؛ هیچ جایی از زندگی را بدون زیستن پشت سر نگذار...!

👤 #اروین_یالوم

رولو می (Rollo May) پدر شاخه روان درمانگری اگزیستانسیال می گوید: چنان زندگی کنید که هر چه می توانید خوشی، شادی و لذت از جهان برگیرید و هر چه می توانید خوبی به جهان بدهید؛ که «خوشی» با نوعی لذت گرایی روانشناختی و «خوبی» با اخلاقی زیستن فراهم می آید

«رولو_می» باور داشت که در این صورت، ترس از مرگ به کمترین حد خود خواهد رسید و آدمی تنها سرزمینی سوخته را به فرشته مرگ تحویل می دهد، چرا که کام خود را از هر آنچه خوبی و خوشی، برآورده است.

«زنده ایم که به چیزای عجیب بخندیم و اونقدر خوب زندگی کنیم که مرگ برای بردنمون بلرزه.».

👤 #چارلز_بوکفسکی




@AndisheKonim
«معتقدم که هرچه بیشتر شناخت پیدا می‌کنیم، چیزهای کمتری وجود خواهد داشت که فقط خدا از آن آگاه باشد. به عبارت دیگر، هرچه جهل ما بیشتر باشد، رویدادها را بیشتر به خدا نسبت می‌دهیم.»

#اروین_یالوم
روانپزشک آمریکایی
کتاب مسئله اسپینوزا



@Andishekonim
▪️تمثیل جوجه تیغی #آرتور_شوپنهاور

«یک روز سرد زمستانی، چند جوجه تیغی دست و پایشان را جمع کردند و به هم نزدیک شدند تا با گرم کردن یکدیگر از سرما یخ نزنند. ولی خیلی زود تیغ‌هایشان در تن آن دیگری فرو رفت و باعث شد از هم دور شوند. وقتی نیاز به گرم شدن، دوباره آنها را دور هم جمع کرد، تیغ‌هایشان دوباره مشکل ساز میشدند و به این ترتیب، آنها میان دو مصیبت در رفت و آمد بودند تا آنکه فاصله‌ی مناسبی را که در آن می‌توانستند یکدیگر را تحمل کنند، یافتند- چنین است نیاز به تشکیل جامعه که از تُهیگی و یکنواختی زندگی انسانها سرچشمه میگیرد و آنها را به سوی هم می‌کشاند ولی ویژگی‌های ناخوشایند و زننده‌ی فراوانشان، باز از هم دورشان میکند- با این حال، هرکس گرمای درونی زیادی از آنِ خود داشته باشد ترجیح میدهد از جامعه فاصله بگیرد تا از ایجاد گرفتاری و یا تحمل آزردگی بپرهیزد.»

👤 #اروین_یالوم
📚 #درمان_شوپنهاور


@AndisheKonim
🔴شکل گیری اراده در کودکی

اراده انسان، همواره با یک نه، آغاز می شود، ما باید در برابر محیط بایستیم و بتوانیم نه بگوییم. این لازمه خودآگاهی است، به همین دلیل اگر کودک به پدر و مادر خود “نه” می گوید، مخالفت با والدین نیست، بلکه اعتراضی است به دنیایی که او نساخته و نیز تلاشی است برای دوباره شکل دادن به دنیا.

اراده کردن به این معنا، همواره با ایستادن در برابر چیزی آغاز می شود. هرچند ایستادگی کودک در برابر مادر با اضطراب و احساس گناه همراه است، ولی کودک برای رشد و تکامل خود چاره ای جز پیمودن این مسیر ندارد. خطر در تعبیر منفی والدین از این مرحله تکاملی کودک است، که با واکنش خشم نسبت به “نه” کودک نشان داده می شود، در واقع والدین با این کار اراده کودک خود را سرکوب می کنند.

🔴 #اتورنک سه مرحله تکاملی برای اراده قائل شد:

🔺اراده منفی(متضاد) : 

مقابله با اراده دیگران است

🔺اراده مثبت :

 اراده انچه باید اراده کند

🔺اراده خلاق یا آفریننده :

 اراده آنچه می خواهد اراده کند.

هدف از تربیت کودک تبدیل دو مرحله اول به اراده آفریننده است. به عقیده رنک خطای اصلی در تربیت کودک، سرکوب زندگی تکانه ای و اراده اولیه(اراده منفی) است. رنک رابطه والد-کودک و همینطور رابطه درمانی را ستیز میان اراده ها می دید و می گفت اراده منفی را نباید سرکوب کرد بلکه باید آن را به گونه ای پذیرفت که به اراده مثبت و یا آفریننده تبدیل شود.

اگر والدین به کودکان بیاموزند بیان آزاد همه تکانه ها نامطلوب است و اراده منفی از اساس بد هست، دو پیامد منفی خواهد داشت:

☑️سرکوب تمامی زندگی عاطفی کودک

☑️اراده رشد نایافته زیر بار احساس گناه

در نتیجه کودک به بالغی تبدیل می شود که عواطفش را سرکوب می کند و هر کار ارادی را زننده و ممنوع به شمار می آورد.

اتو رنک بیماری ها را بر اساس میزان تکامل اراده طبقه بندی کرد؛ او سه تیپ شخصیتی عمده تعریف کرد :

🔰شخصیت خلاق : به عواطفش دسترسی دارد و هر انچه را که بخواهد، اراده می کند

🔰شخصیت عصبی : اراده در هم تنیده با احساس گناه و زندگی عاطفی مهار شده دارد

🔰شخصیت جامعه ستیز : که اراده سرکوب شده دارد و تکانه ها بر او غالبند

اتو رنک معتقد بود که هم #فروید و هم #/آدلر اراده را کشته و نابود کرده اند.

#فروید اراده را به تکاپوی جنسی پالایش شده تعبیر می کرد و آدلر آن را میل جبرانی کودک برای تعدیل احساس حقارت و خودکم بینی اش می دید.

هدف درمان عصبیت این است که فرد بیاموزد بدون احساس گناه، اراده کند. پس آغاز درمان چیزی نیست مگر شروع دوئلی بزرگ میان دو اراده، یعنی بیمار درگیر تعارض اراده منفی با درمانگر و همزمان آرزوی تسلیم شدن در برابر او را دارد. در درمان این دو اراده رو در روی هم می ایستند.

اتو رنک عقیده داشت روش فرویدی بجای تقویت اراده، آن را ضعیف می کند. عملکرد اساسی روانکاوی در جهت تضعیف اراده است. اصل تداعی آزاد در روانکاوی بطور مشخص همان میزان کم اراده را که عصبیت شما هنوز ضایعش نکرده، از بین می برد و هدایت شما را به ناخوداگاه می سپارد. بیمار در طول درمان، رو در روی انچه درمانگر اراده می کند می ایستد. فروید این رویارویی را مقاومت خواند و ان را مانعی بر سر راه درمان دانست و تدابیری مثل صبوری، راهنمایی و تعبیر برای غلبه بر آن را پیشنهاد کرد.

این دید نسبت به مقاومت از دید رنک اشتباه است. او معتقد بود اعتراض بیمار، تظاهر مهمی از اراده منفی است و نباید از میان برداشته شود، بلکه برعکس باید حمایت شود و به اراده آفریننده تبدیل شود. وظیفه درمانگر این است که بجای شکستن اراده بیمار، آن را تقویت کند. اگر درمانگر بیمار را به کار صحیح وادارد، اراده بیمار مقاومت می کند و درمان با شکست مواجه می شود.

یکی از موقعیت هایی که اراده بیمار و درمانگر قطعا در ان تصادم پیدا می کند، پایان درمان است. بعضی بیماران تصمیم می گیرند درمان را ناگهانی خاتمه دهند، گروه دیگر از خاتمه درمان سر باز می زنند و اگر لازم باشد به علائمشان متوسل می شوند تا در برابر کوشش درمانگر برای به نتیجه رساندن درمان مقاومت کنند. این تصادم میان اراده ها را، رنک حاوی توان بالقوه درمانی می دید، که بدبختانه پس از پایان درمان رخ می نماید. لذا برای اینکه این تعارض را به نقطه میانی عرصه درمان منتقل کند با تعیین محدودیت زمانی دقیق، این مهم را در همان شروع درمان تحقق می بخشید. تعیین زمان خاتمه درمان مرحله نهایی درمان را به ابتدای آن منتقل می کند.

#روان_درمانی_اگزیستانسیالیسم
#اروین_یالوم

@AndisheKonim
⁠■ تنها حقیقت مطلق این است که هیچ چیز مطلقی وجود ندارد. موقعیت اگزیستانسیال می گوید دنیا تصادفی است یعنی هرآنچه هست، می توانست طور دیگری باشد، یعنی خود انسانها هستند که دنیای خود و موقعیتشان را در آن می سازند. یعنی معنایی در کار نیست، جهان از نقشه ای عظیم برخوردار نیست. هیچ خط مشی ای جز آنچه فرد خود می آفریند، وجود ندارد.

👤 #اروین_یالوم

پ. ن همان حقیقت مطلقی که مد نظر اروین یالوم هست که هیچ چیز مطلقی وجود ندارد خود نیز از همان نکته پیروی می‌کند..
#اندیشه_کنیم

@AndisheKonim
داروین خدا را از اعتبار انداخت و ما همانطور ڪه زمانی خدا را آفریدیم، اینڪ او را ڪشته ایم و حال نمی دانیم بدون اساطیر مذهبی مان چگونه سر ڪنیم

📘 وقتی نیچه گریست
#اروین_یالوم

@AndisheKonim
■ تنها #حقیقت مطلق این است که هیچ چیز مطلقی وجود ندارد. موقعیت اگزیستانسیال می گوید دنیا تصادفی است یعنی هرآنچه هست، می توانست طور دیگری باشد، یعنی خود انسانها هستند که دنیای خود و موقعیتشان را در آن می سازند. یعنی معنایی در کار نیست، جهان از نقشه ای عظیم برخوردار نیست. هیچ خط مشی ای جز آنچه فرد خود می آفریند، وجود ندارد.

👤 #اروین_یالوم


@AndisheKonim

قسمت هایی از متن کتاب #مسئله_اسپینوزا اثر #اروین_یالوم


● من بنده ى خدایى هستم که چگونگى و حتى انجام دادن پرستش خودش را از ما نمى خواهد. به من اجازه دهید تا به شیوه ى خودم به خداوند عشق بورزم.
مهم این نیست به چى اعتقاد دارى یا میگى به چى اعتقاد دارى؛ مهم نحوه ى زندگى کردنته.


● شما فکر مى کنید که خدا مثل ما فکر مى کند و نیازمند چاپلوسى است و اگر از دستورهایش پیروى نکنیم از ما انتقام مى گیرد؟ چنین عیب و نقصى چگونه مى تواند در وجودى کامل موجود باشد؟ این صرفا نحوه ى حرف زدن کسانى است که کتاب مقدس را نوشته اند.


● مطمئنا شما موافقید که سعادت در عشق است. عشق بالاترین چیزهاست و پیام اصلى کل کتاب مقدس ما و کتاب مقدس مسیحیان. ما باید میان آنچه کتاب مقدس گفته است و آنچه متخصصان دینى مى گویند، تمایز قایل شویم. بیشتر خاخام ها و کشیشان، با خوانش هاى منحرفشان، علایق خودشان را ترویج مى دهند، خوانش هایى که ادعایشان به این معناست که کلید حقیقت فقط در دست آنان است.


● من معتقدم که همه ى ادیان_کاتولیک، پرتستان و یهود_جلوى دیدنِ حقایقِ اصلىِ دین را مى گیرند. من آرزو مى کنم که روزى جهان خالى از دین شود، جهانى با یک دینِ جهانى که در آن همه ى اشخاص براى تجربه و ستایش خداوند از عقلشان استفاده مى کنند.


● ما باید به چیزها به سبب درستى شان، و نه به علت قِدمت شان احترام بگذاریم. ادیان قدیمى با پافشارى بر این که اگر ما سنت ها را رها کنیم، آن گاه به همه ى مقدساتِ گذشته اهانت کرده ایم، ما را به دام مى اندازند. و اگر یکى از نیاکان ما شهید شده باشد، ما بیشتر به دام مى افتیم؛ زیرا ما احساس احترامى دائمى به عقاید آن شهید مى کنیم، حتى اگر بدانیم که آن عقاید پر از غلط و خرافه است.


● انسان ها به نحو متناقض نمایى، وقتى به دنبال منافع خودشان اند،براى یکدیگر مفیدترند. البته به شرط آن که از عقلشان تبعیت کنند. خودانگارى هدایت شده به منفعت دوسویه منتهى مى شود. ما همگى به یک اندازه از عقل بهره مندیم؛ و بهشت زمینىِ حقیقى زمانى محقق مى شود که تعهد ما به فهمیدنِ طبیعت یا خدا، جایگزینِ دیگر وابستگى ها، مثلا وابستگى هاى مذهبى، فرهنگى یا ملّى شود.

@AndisheKonim