شهید احمد مَشلَب

#مجنون
Канал
Логотип телеграм канала شهید احمد مَشلَب
@AhmadMashlab1995Продвигать
1,31 тыс.
подписчиков
16,8 тыс.
фото
3,21 тыс.
видео
942
ссылки
🌐کانال رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 زیر نظر خانواده شهید هم زیبا بۅد😎 هم پولداࢪ💸 نفࢪ7 دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ تمۅم مادیات پشت پازد❌ ۅ فقط بہ یک نفࢪبلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعۅتت کࢪده بمون🙃 ‌ارتباط @mahsa_zm_1995 شـرایط: @AhmADMASHLAB1375 #ڪپے‌بیو🚫
شهید احمد مَشلَب
🕊🌹🕊🌹 🌹🕊🌹 🕊🌹 🌹 #لات_های_بهشتی #سید_پابرهنه۳ حمید ساکت نمےشد و تنها کسی که توانست آرامش کند، بی بی بود... بی بی ، خودش صبور و آرام بود و از شهادت رضا، راضی و همین آرامشش حمید را آرام کرد و تلنگری شد در وجود حمید.... سید حمید که فکر مےکرد بزن بهادر محله است،…
🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊
🕊
#لات_های_بهشتی
#سید_پابرهنه۴

طبق معمول با پای برهنه در منطقه راه مےرفت. پرسیدم:
"سید! چرا با پای برهنه"؟
گفت:
"برای پس گرفتن این زمین، خون داده شده... این زمین احترام داره!! خون بچه ها روش ریخته شده، آدم باید با پای برهنه روش راه بره".

سید شب ها که مےخواست بخوابد با همان لباسی که تنش بود مےرفت بیرون سنگر و روی سنگریزه ها مےخوابید... مےگفتم:
"چرا تو سنگر نمےخوابی"؟

مےگفت:
"بدن من خیلی استراحت کرده! خیلی لذت برده! باید اینجا ادبش کنم"!!!

سید با کمک مجاهدین عراقی با کارت جعلی رفت #کربلا...
از قبل همه بچه ها هماهنگ کرده بودند که حالت طبیعےشان را حفظ کنند که لو نروند...
با هر سختی به کربلا مےرسند و به حرم مےروند. سید حمید میرافضلیِ ما هم که عاشق مولایش بود، همین که وارد حرم مےشود و چشمش به ضریح سیدالشهدا مےافتد، پاهایش مےلرزد، مےافتد و بےهوش مےشود....

در آن روزها هر لحظه ممکن بود سربازان بعثی، متوجه آنها شوند...

هر چه رفقایش او را به جدش قسم دادند بلند شود.... نشد... مجبور شدند یکی یکی از حرم خارج شدند و سید ماند توی حرم... حدود بیست دقیقه بعد، سید آرام از حرم خارج شد...

...
سید از زبده ترین نیروهای اطلاعات و عملیات شده بود. تا جایی که شد #فرمانده_اطلاعات_عملیات_قرارگاه_کربلا

سرانجام در عملیات #خیبر سال ۶۲ در جزیره #مجنون با #شهیدمحمدابراهیم_همت دو تایی سـوار موتـور ،هدف گلوله آر پی جی قرار گرفتن و رفتند پیش سید الشهداء...
درست روز شهادت مادرش #حضرت زهرا سلام الله علیها


#ادامه_دارد...
#کپی_بامنبع
@AHMADMASHLAB1995
جزیره #مجنون جایی است که بچه های #تفحص زیر لب زمزمه می کنند:

رويِ اين دستم #تنش بر روي آن دستم #سرش

آه! بفرستم كدامش را براي #مادرش؟!
#احمدمشلب
@AHMADMASHLAB1995