#خاطرات_شهدا🔥#همسران_شهدا🥀یک روز توی اتاق دراز کشید و چفیه ای را روی صورتش قرار داد.
گفت : فرض کن من
شهید شدم ، توام اومدی بالای سرم ، میخواهم ببینم عکس العملت چیه ؟
گفتم : محمدآقا ! بازم از این حرفا زدی؟
خیلی اصرار کرد .
پیش خودم گفتم : دلش را نشکنم.
اومدم بالای سرش ، چفیه را کنار زدم.
دست روی محاسنش کشیدم و گفتم :
محمد عزیزم ! شهادتت مبارک بالاخره به آرزویت رسیدی !
وقتی این جمله رو به زبان آوردم خیلی خوشحال شد
این خاطره دوباره تکرار شد.
آنروزی که جنازه
شهید را آوردند، وقتی وارد سردخانه شدم ، چند لحظه بعد خودم رو با
شهید توی سردخانه تنها دیدم ، رفتم بالای سرش و به صورتش نگاه کردم و به یاد آن روزی افتادم
که
محمد آقا خواست عکس العمل من را بعد از شهادت اش ببیند
همان جمله ای که آن روز گفتم را تکرار کردم
محمد عزیزم ! شهادتت مبارک ، بالاخره به آرزویت رسیدی .
#راوی:همسرشهید
🌸 #شهید_محمد_منتظرقائم#عاشقانه_شهدا✨♥️#هر_روز_با_یک_شهید🌾@AHMADMASHLAB1995