افکار نفت

در اولین قدم بعد از انتصابش ودر همراهی وفرمانبری از مدیرعامل مناطق از بین حداقل ۱۵ نفر کاندیدای باصلاحیت، توانمند، با دانش و با سابقه مدیریت پروژه از معاونت نفت وگاز ، شخصی موذی و متظاهر  به اسم #ترنجی زاده را به معاونتش در نفت وگاز گماشت که بعدها بدون اذن ایشان حتی #پاکدامن خودکار روی میزش را هم نمی تواتست جابجا کند، معیار این انتصاب دزفولی بودن #نانبرده و #کارچاق کنی ایشان از محل منافع #پروژه ها و ساختار، پر ، و پیمان نفت وگاز برای تیم دزفولیهاواعیان ومتعلقات بوده است ،ایشان با انتصابات افرادی همچون پورمند به عنوان مجری گاز بدون ملاحظه ارشدیت ،بالابردن پایه سمت قناد از طریق اداره ساختار ، لابی برای انتصاب صفار که در طول کل خدمتش در حال، فرار از زیر کار  و ادامه تحصیل برای اخذمدرک فوق لیسانس و دکترا بوده ، در سمت رییس مهندسی، طرح های راه وساختمان و لبخنده کوچک به عنوان مجری سطح الارض وکوتوله های بسیاری از جمله ابن علی،جراح زاده و ترنج وارنج وسایرمتعلقان و متملقانشان در لایه های بعدی چارت سازمانی،خدمتش را به همزبانهایش تکمیل نمود و افرادی ناتوان، بی سابقه را با ملاک های غیر حرفه ای ،از موقعیت بادآورده منتفع نمود و با حربه های مختلف افراد توانمند و مجرب و با دانش معاونت نفت وگاز را یا حذف یا منفعل و یا ساقط وبی انگیزه نمود .

دومین کار آقای پاکدامن که دامن پاکی هم نداشت و آلوده به حق کشی ،انفعال وترس از بالا بود  ، انتصاب کامران کاظمی بعد از آن افتضاحات دوره معاونتش در نفت وگاز به عنوان مشاور مدیربود ، مشاوری که در طی سه سال مشاوره جمعا دو هفته در اداره و محل خدمت حضور نداشت و دوربین های ورودی بلوک یک پنج طبقه نیوساید و دستگاه کارت زنی موید ورود و خروج ایشان است و اضافه کار آن کمتر از ۱۲۰ ساعت نبوده  در این دوسالی که در خانه ودر کنار#همسرجانشان تشریف داشتند . و این در حالی بود که سقف اضافه کاری ناظران مقیم پروژه ها ۶۰ ساعت در ماه بوده با این که در یک ماه کمتر از دو سه شبانه روز در خانه ونزد فرزندانشان بودند این یک بام و دوهوا فقط معلول مدیریت ضعیف وناتوانی است که حاشیه از متن برای او مهمتر است .

سومین خدمت ایشان تشکیل یک تیم  کم دانش ،کاملا سفارشی و ناهمگن برای مشورت درانتصابات بود، این تیم نه توان تشخیص و نه دانش بکارگیری شاخصهای لازم برای انتصاب را داشتند و نه تجربه ای در حوزه سرپرستی منابع انسانی بگونه ای که حتی یکنفر را پیش از شکل گیری این تیم مدیریت و راهبری نکرده بودند و عملا هدف از تشکیل این تیم حذف کردن امور اداری ها و معیارهای ارشدیت افراد بود ، یکی از دستاوردهای این تیم انتصاب حسین نوریه با رتبه شخصی ۱۳ بر روی سمت رییس کنترل طرحها با سمت B  بوده و انتصاب شایسته نژاد(ابودوله سابق) با پایه شخصی۱۵ بر روی سمت D بوده و اشرفیان با پایه شخصی ۱۵ بر روی سمت B و قس علی الهذا و این فاجعه در حالی بوده که خیلی از کارکنان این مدیریت سالها فریز شده بودند ودر حالیکه این امکان وجود داشت که چالشهای منابع انسانی به صورت دقیق پایش و رفع شوند، مدیریت ضعیف این سازمان بزرگ و با هیمنه ، باعث شد که در سه سال گذشته فقط نورچشمی ها مورد ملاطفت قرار بگیرند و قاطبه کارکنان در زیر بی عدالتی و تناقض له وبی انگیزه شوند.

در دوره مدیریت ایشان بر کرسی مهندسی و ساختمان وبه تن کردن قبایی که برای ایشان بسیار گشاد بود با شعار اقدام جهادی تعداد پروژه های فعال نسبت به دهه های قبل که مدیرانی کارآزموده بر کرسی این مدیریت جلوس داشتند
به طور چشمگیری کاهش یافت ، عمده پروژه های در حال انجام  تکمیل کارهای باقیمانده و پانچ لیست های پروژه های پیشین وبیشتر همین پروژه ها هم در زمینه تعمیرات خطوط لوله جریانی بوده است  ومعنی این اتفاق یعنی اینکه طراحی تاسیسات جدید و توسعه  زیر ساخت های  حیاتی موجوددر مناطق نفتخیز جنوب در این چند سال به فراموشی سپرده شد  وآثار مخرب آن در سالهای بعد با حوادث ایمنی ، کیفی و کاهش تولید نمایان خواهد شد .

از جمله دیگر اقدامات جهادی!!!! ایشان ایجاد زمینه برای تکمیل جذب وتبدیل وضعیت دختران وپسران از مابهتران ومدیرانی بوده که با رانت کامل و بدون هیچ آزمونی به مهندسی و ساختمان آمدند و تبدیل وضعیت شدند و این در شرایطی است که نخبگان دانشگاههای برتر کشور را حتی با آزمون در این شرکت جذب نکردند ،گویی سفره ای پهن شده بود و فقط می بایست خانواده بلافصل مدیران و معاونان ووابستگان درجه یک این ناشایستگان از آن بهره ببرند.  به عنوان مثال به مواردی که فامیلشان با گوش خوانندگان اشنا است در ذیل اشاره شده است که بدون هیچ گونه آزمون استخدامی جذب شدند ،  راکی  ، چهارلنگ ، ستایش پور (دزفولی زاده سابق )  ،حاتم پور ها ،اهوازیان،موسوی و..... صدها نفر دیگر غیر از ۲۴۸ نفر ارکان ثالث سفارشی .