🌸یلدا در اشعار بعضی شاعران
🌸🍉حافظ:
صحبت حکام، ظلمت
شب يلدا است
نور ز خورشيد خواه بو که برآيد
🍑سعدی:
هنوز با همه دردم اميد درمان است
که آخری بود آخر شبان يلدا را
🍅اوحدی:
شب هجرانت ای دلبر،
شب يلدا است پنداری
رخت نوروز و ديدار تو عيد ماست پنداری
🍋خاقانی:
تو جان لطيفی و جهان جسم کثيف
تو شمع فروزنده و گيتی
شب يلدا
🍊عنصری:
چون حلقه ربايند به نيزه، تو به نيزه
خال از رخ زنگی بربايی
شب يلدا
🍐منوچهری:
نور رايش تيره
شب را روز نورانی کند
دود چشمش روز روشن را
شب يلدا کند
🍎مسعود سعد:
کرده خورشيد صبح ملک تو
روز همه دشمنان
شب يلدا
🍏ناصرخسرو:
او بر دوشنبه و تو بر آدينه
تو ليل قدر داری و او يلدا
همچنين ارتباط عيسی مسيح با اين
شب در اشعار امير معزی و سنائی غزنوی مشهود است.
🍉امير معزی:
ايزد دادار، مهر و کين تو گويی
از
شب قدر آفريد و از
شب يلدا
زانکه به مهرت بود تقرب مومن
زانکه به کينت بود تفاخر ترسا
🍎سنائی غزنوی:
به صاحبدولتی پيوند اگر نامی همی جويی
که از يک چاکری عيسی چنان معروف شد يلدا
🍏سيف افرنگی:
سخنم بلندنام از سخن تو گشت و شايد
که درازنامی از نام مسيح يافت يلدا
#شب_یلدا #شب_چله#ادبگاه@Adabgah95