ادب‌سار

#علی_صفری_سنجانی
Канал
Логотип телеграм канала ادب‌سار
@AdabSarПродвигать
14,39 тыс.
подписчиков
4,88 тыс.
фото
120
видео
828
ссылок
آرمان ادب‌سار پالایش زبان پارسی والایش فرهنگ ایرانی instagram.com/AdabSar گردانندگان: بابک مجید دُری @MajidDorri پریسا امام‌وردیلو @New_View فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
💠🔹 ابوبکر محمّد زَکَریای رازی (۲۵۱ تا ۳۱۳) فرارفت ماهی(هجری قمری) پزشک، دانش‌دوست و کیمیاگر(شیمی‌دان) ری‌شهری و ایرانی است.
از رازی نوشته‌هایی در زمینه‌ی پزشکی، کیمیا(شیمی) و دانش‌دوستی به‌جا مانده است. او را به نام یابنده الکل و گوهر گوگرد (اسید سولفوریک) می‌شناسند.

به‌گفته‌ی جرج سارتن (پدر دانش‌نگاری)، ابوبکر محمد زکریای رازی «بزرگ‌ترین پزشک ایران و جهان در سده‌ی میانه(قرون وسطی) بود».

پرویز اذکایی و جوئل کریمر در ماتیکان(کتاب) «احیا (زنده‌سازی) فرهنگی در روزگار آل‌بویه» رازی را کسی دانسته‌اند که بر پیشانی مردم‌گرایی ایرانی ایستاده است.

احمد بیرشک می‌نویسد: «از آموزش‌های رازی این بود که همه‌ی آدمیان به اندازه‌ای خرد دارند که بتوانند درباره خود و جهان بیاندیشند. آدمیان برای رستگاری به رهبران دینی نیاز ندارند. به‌راستی دین‌ها زیان‌آور هستند و مایه‌ی کینه و جنگ می‌شوند. رازی به همه‌ی فرماندهان، رهبران و بزرگان در همه‌ی سرزمین‌ها شک داشت».

ابوبکر محمد زکریای رازی، این کیمیاگر ایرانی پیش از اروپاییان «خردگرایی و نوزایی»(رنسانس) را آغاز کرده بود.
این درخت جهش‌یافته در باغ و سرزمینی پرورش یافته بود که برایش چندان شایسته نبود. پس اندیشه‌های او بی‌آنکه فراوان شود و پا گیرد، در این سرزمین خشکید.

به پاس کوشش فراوان رازی در داروسازی، روز پنجم شهریورماه، روز بزرگداشت او و روز داروسازی نامگذاری شده‌است.

زنده باد یاد او که سده‌های بسیار از زمان خودش پیشتر بود و شادباد روز داروساز🌿🎗🍯

نویسنده و فرستنده: #علی_صفری_سنجانی

@AdabSar
🔷💠🔹🔹
آدمی‌ همچون برده‌ی ژن‌ها
بردگی پنهان
فرستنده: #علی_صفری_سنجانی


- همه‌ی آنچه آدمی‌ ارج می‌‌نهد و ارزش می‌‌داند، مانند کوشش، مانند سازندگی؛
- همه‌ی آنچه آدمی‌ پاک می‌‌داند و ستایش می‌‌کند، مانند راستگویی، مانند دینورزی؛
- همه‌ی آنچه آدمی‌ برای آن می‌‌جنگد، مانند فرزند، مانند فرهنگ، مانند کشور، یا دین، خانواده، همسر؛
- همه‌ی آنچه آدمی‌ در بهشت نهاده است، مانند خوراکی و نوشیدنی‌های سرمست کننده، مانند مردان نیرومند و درستکار برای زنان، مانند زنان زیبا و دلربا برای مردان، مانند جاودانگی؛
- همه‌ی آنچه که به دیگران پیشنهاد شده است، مانند پندار نیک، مانند گفتار نیک؛
- همه‌ی آنچه که ما بر آن واداشته می‌شویم، مانند رفتار نیک؛
- و همه‌ی کوشش‌های ما؛
همه و همه، فرمان پنهان ژن‌ها است تا بمانند و فراوان شوند؛
همگی برای ماندگاری، زایش و فراوان شدن ژن‌های ما است.
🧬🧪
- همه‌ی آنچه آدمی‌ از آن دوری می‌کند و بی‌ارزش می‌داند، مانند پلشتی، مانند ستمکاری؛
- همه‌ی آنچه آدمی‌ ناپاک می‌داند و سرزنش می‌کند، مانند دروغگویی دیگران به ما، مانند دستبرد یا چپاول دیگران بر ما؛
- همه‌ی آنچه آدمی‌ در برابر آن می‌ایستد و می‌جنگد، مانند فرزند، مانند فرهنگ، کشور یا دین بیگانه؛
- همه‌ی آنچه آدمی‌ در دوزخ نهاده است، مانند آتش و گرما، مانند سوز و سرما، مانند خوردنی و نوشیدنی‌های تلخ و زهری، مانند سیاهی؛
- همه‌ی آنچه که ما از آن می‌ترسیم، مانند نابودی، مانند تنهایی؛
- همه‌ی آنچه که ما از آن بازداشته می‌شویم، مانند بدرفتاری یا بدکرداری؛
- و همه‌ی ترس‌ها و گریزانی‌های ما؛
همه و همه، فرمان پنهان ژن‌ها است تا بمانند و فراوان شوند؛
همگی برای پایداری و زایش ژن‌های ما است.
🧬🧪
همه‌ی کنش‌ها و واکنش‌های ما به جهان بیرون
فرمان پنهان ژن‌ها برای ماندن و فراوان شدن آن‌ها هستند.
🧬🧪
خرد ما، ابزاری در دست ژن‌ها است.
خردورزیِ ابزاری و در پی آن داوری‌های ما وابسته به امید و ترس های ما است؛ همان که ژن‌ها دستور داده‌اند.
همه‌ی ما در بندیم؛ وه که چنین زندگی‌ای زیستن نیست، بندگی است.
این زیستن به همان اندازه با ارزش است که سوسکی سرگینی را می‌چرخاند.
او در زندگی به بردگیِ پنهان برای ماندن و فراوان شدن یا زایش ژن‌هایش به‌کار تن‌وَرزی و دل‌وَرزی گماشته شده است.
زیستن ما آدمیان گاهی سوسکی نیست و آن هنگامی‌ است که بندگی نمی‌کنیم. زمانی که از بردگی پنهان و بردگی خودخواسته رها می‌شویم و با خرد وارسته، خردورزی می‌کنیم.
آن هنگامی‌ است که تنها خرد وارسته داوری می‌کند؛
هنگامی‌ که فراتر از خرد ابزاری و خرد وابسته، داوری می‌کنیم.
پس ما داوری نمی‌کنیم، مگر بر پایه‌ی راستی‌آزمایی!
در آن هنگام است که زشتِ درست پذیرفته می‌شود و زیبایِ نادرست کنار گذاشته می‌شود.
وه که برای آدمی‌، سوسک سرگین چرخان نبودن چه اندازه دشوار است؛
این است رنج ژن‌ها (خدایان) بر سیزیف نافرمان از آن‌ها!
🧬🧪
- آیا ما به دانشی رسیده‌ایم که با دستکاری ژن‌ها از پذیرش بیگانگان و زشت‌هایی که درست هستند، رنجیده نشویم؟
- آیا ما به دانشی رسیده‌ایم که با دستکاری ژن‌ها از کنار گذاشتن خویشان و زیباهایی که نادرست هستند، اندوهگین نشویم؟
- آیا ما به دانشی رسیده‌ایم که از گرسنگی و تشنگی ژنی ما بکاهد تا کمتر در پله‌های تن‌ورزی و دل‌ورزی بمانیم؟
- آیا ما به دانشی رسیده‌ایم که با دستکاری ژن‌ها از وابستگی، اشغ(عشق) و بردگی پنهان ما بکاهد و زودتر و آسان‌تر به پایه‌ی خردورزی و خداوندی برسیم؟

#پیام_پارسی
🧬🧪 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷💠🔹🔹
@AdabSar

‍ ابوبکر محمّد زَکَریای رازی (۲۵۱ تا ۳۱۳) فرارفت ماهی(هجری قمری) پزشک، دانش‌دوست و کیمیاگر(شیمی‌دان) ری‌شهری و ایرانی است.
از رازی نوشته‌هایی در زمینه‌ی پزشکی، کیمیا(شیمی) و دانش‌دوستی به‌جا مانده است. او را به نام یابنده الکل و گوهر گوگرد (اسید سولفوریک) می‌شناسند.

به‌گفته‌ی جرج سارتن (پدر دانش‌نگاری)، ابوبکر محمد زکریای رازی «بزرگ‌ترین پزشک ایران و جهان در سده‌ی میانه(قرون وسطی) بود».

پرویز اذکایی و جوئل کریمر در ماتیکان(کتاب) «احیا (زنده‌سازی) فرهنگی در روزگار آل‌بویه» رازی را کسی دانسته‌اند که بر پیشانی مردم‌گرایی ایرانی ایستاده است.

احمد بیرشک می‌نویسد: «از آموزش‌های رازی این بود که همه‌ی آدمیان به اندازه‌ای خرد دارند که بتوانند درباره خود و جهان بیاندیشند. آدمیان برای رستگاری به رهبران دینی نیاز ندارند. به‌راستی دین‌ها زیان‌آور هستند و مایه‌ی کینه و جنگ می‌شوند. رازی به همه‌ی فرماندهان، رهبران و بزرگان در همه‌ی سرزمین‌ها شک داشت».

ابوبکر محمد زکریای رازی، این کیمیاگر ایرانی پیش از اروپاییان «خردگرایی و نوزایی»(رنسانس) را آغاز کرده بود.
این درخت جهش‌یافته در باغ و سرزمینی پرورش یافته بود که برایش چندان شایسته نبود. پس اندیشه‌های او بی‌آنکه فراوان شود و پا گیرد، در این سرزمین خشکید.

به پاس کوشش فراوان رازی در داروسازی، روز پنجم شهریورماه، روز بزرگداشت او و روز داروسازی نامگذاری شده‌است.

زنده باد یاد او که سده‌های بسیار از زمان خودش پیشتر بود و شادباد روز داروساز🌿🎗🍯

نویسنده و فرستنده: #علی_صفری_سنجانی

@AdabSar
🔷💠🔹🔹
ادب‌سار
💠🔹 @AdabSar سال‌هاست که ستم می‌رود بر زبانی که سر و جان دادن برایش روا است. همواره سخن از واژه است. چون واژه به همه چیز نما می‌بخشد و با واژگان است که اندیشه می‌کنیم، ولی بدبختانه بیشتر ما با گفتن: «این واژه دیگر جا افتاده است»، شانه از زیر این بار سهمگین…
💠🔹 @AdabSar
🔅 پیام شما

درود و سپاس بسیار از تلاش شما.
خوشنودم که می‌توانم از کوشش شما بهره‌مند شوم.
در باره‌ی واژه‌ی یاد شده(به این پیام بنگرید t.me/AdabSar/17341) اگر برگردان واژه‌ی «فرم» را «ریخت» بپذیریم، واژه‌ی «ریفورم» را می‌توان «بازریخت» و یا «به‌ریخت» برگردانیم.
بر پایه‌ی آن، واژه‌های دیگر را می‌توانیم برگردان کنیم و از آن‌ها واژه‌های همریشه دیگری بسازیم همچون بازریخت کننده/ به‌ریخت کننده.
همچنین این واژه را با پسوندهای گر، ی، گرا، گرایی و مانند آن بنویسیم.
تندرست و در کار خود پاینده باشید.

#علی_صفری_سنجانی
💠🔹 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
💫 @AdabSar 🕊

ده فرمان از فرزندان کوروش
برای زندگی بهتر در پهنه ایران زمین

☘️🌺☘️

۱- ستایش خداوندی؛ نبود بُت.
ما فرزندان کوروش تنها راستی، درستی، روشنی، خداوندی، داد، بخشش و مهربانی و خردورزی را ستایش می‌کنیم. پس هیچ‌کس یا هیچ‌چیز را ستایش نمی‌کنیم. ما تنها رفتارها و گفتارهای نیکوی مردمان را ستایش می کنیم.

۲- آموزش خردورزی؛ نبود خشم.
ما هر کسی را شایسته فرزانگی و خردورزی می‌دانیم. پس هر کسی که خودش نمی‌داند یا فراموش کرده است را یاری خواهیم کرد تا با آموزش، پس از تن‌ورزی و دل‌ورزی به پله‌ی خردورزی و فرزانگی برسد. هر کسی هر اندازه هم بدکاره و آسیب‌رسان باشد، او را نمی‌رنجانیم و یا دار نمی‌زنیم. هتا(حتی) اگر کسی نتواند خوب و نیکوکار شود، او را زندانی و در بند نمی‌کنیم، برای این بیمار زیستگاهی شایسته ولی جدا از دیگران فراهم می‌کنیم تا به دیگران آسیب نزند. مردم پَتیاره و آسیب‌رسان را سرزنش نمی‌کنیم، تنها رفتارها و گفتارهای آسیب‌رسان و زیان‌بار آنان را سرزنش می‌کنیم.

۳- پاکیزگی زیستگاه.
ما زیستگاه و گیتای ناشناخته در پیرامون خود را دوست داریم. آن‌ها را پاکیزه نگه می‌داریم و در زندگی خود کمترین آسیب را به آن‌ها می‌زنیم.

۴- بیزاری از جنگ و دشمنی.
ما فرزندان کوروش از هر گونه ستم و جنگ هتا برای دادورزی بیزاریم. اگر کوروش در آن روزگار برای دادورزی ناچار به جنگ بود، امروز با این رسانه‌های گروهی می‌توان بدون جنگ دادورزی نمود. پس از هر گونه جنگ و خون‌ریزی بیزاریم.

۵- کانون‌گرایی و دوستی با همه.
ما، همه مردم زمین و آسمان را دوست خود می‌انگاریم و گوناگونی مردمان را می‌ستایم. هر کسی به هر گونه‌ای می‌تواند بیاندیشد و زندگی کند. پس، گوناگونی پندار به هر گونه پذیرفته است ولی گوناگونی گفتار و رفتار مردمان تا جایی پذیرفته است که با کانون مردمی (قانون ملی) و میان‌مردمی (بین‌المللی) همخوانی داشته باشد. کانون می‌تواند:
- یکایی یا یگانه باشد و برای هر کسی ویژه خودش باشد.
- می‌تواند خانوادگی باشد و تا مرز خانواده پیش برود.
- می‌تواند مردمی باشد و در میان گروهی از مردم گذاشته شود. این کانون مردمی، فرمانی است که نمایندگان مردم با خردورزی آن را بنا می‌نهند و به رای می‌گذارند. تنها تا مرز کشور کاربرد دارد.
- کانون می‌تواند میان‌مردمی باشد که نمایندگان مردم کشورهای گوناگون آن را بنا می‌نهند. آشکار است که کانون میان‌مردمی بر کانون مردمی برتری دارد و کانون مردمی بر کانون خانوادگی برتری دارد و کانون خانوادگی بر کانون یکایی برتری دارد. هیچ‌یک از این کانون‌ها برای همیشه پابرجا و ماندگار نیستند و هر زمانی می‌توانند با خردورزی مردمان و نمایندگان راستین آن‌ها بهسازی یا دگرگون شوند.

۶- بیزاری از دلبستگی و دروغ.
ما از هر گونه ناراستی، خمیدگی (آشَخی یا عاشقی)، دل‌ورزی، دل‌بستگی، وابستگی و کژی مردم در برابر هر کس و هر چیزی بیزاریم. دل‌ورزی نیاز دل است مانند تن‌ورزی (خوردن و خوابیدن) که نیاز تن است. آن‌ها به اندازه‌ای خوب هستند که بتوانیم تندرست و شادمانه زندگی کنیم.
برای رهایی مردم از آشخی، سستی و ناتوانی که مایه دور شدن آن‌ها از خدواندی و خردورزی می‌شود، می‌کوشیم.
ز نیرو بود مرد را راستی
ز سستی کژی زاید و کاستی

۷- ستایش آزادی.
ما فرزندان کوروش از هر گونه چاپلوسی، بردگی کردن، برده‌داری یا بنده‌پروری بیزاریم. همه مردم شایسته رسیدن به گام و پله خردورزی هستند. ما خواهان آزادی برای همه هستیم تا بتوانند بزرگ شوند و به خداوندی برسند.

۸- بزرگداشت نوآوری.
ما جایگاه هر کسی را بر پایه آگاهی، توان خردورزی، آفرینش، نوآوری و خداوندی او می‌سنجیم. از آنجایی که در سرزمین کوروش آموزش و بهداشت برای همه یکسان خواهد بود، کسانی که از تن‌ورزی و دل‌ورزی وارهند (رهاشوند) و به گام خردورزی، آفرینش و خداوندی برسند، در میان مردم جایگاه بالاتری دارند. از آنجایی که چنین مردمانی از دام نیازها گذشته‌اند، پس با اینکه برتر هستند، نیازی به خودبرتربینی و ویژگی‌های بد ندارند. آنان در میان مردم هستند ولی بهتر از دیگران زندگی می‌کنند.

۹- "آگاهی از ناآگاهی" و جستجوگری.
ما امروز در روزگار آگاهی از ناآگاهی زندگی می‌کنیم.
(تا بدانجا رسید دانش من
که بدانم همی که نادانم)
پس بر پایه "نادانگرایی" با همدیگر گفت‌وگو و رفتار می‌کنیم. بر پایه "آگاهی از ناآگاهی" پا پیش می‌گذاریم و به جلو می‌رویم. آشکار است که با این نگاه، چشم‌هایمان گشادتر خواهد شد و بسیار کنجکاو و جستجوگر زندگی می‌کنیم.

۱۰- برنامه بهبودیابنده.
ما به‌راستی خود را فرزندان کوروش می‌دانیم، ولی امروز در روزگاری زندگی می‌کنیم که آگاهی و دانش مردم بیشتر شده است. ما با نگاه و یاری گرفتن از آموزه‌های پیشین، امروز خردورزانه برای فردا برنامه‌های بهبود یابنده، می‌ریزیم.

#علی_صفری_سنجانی
#پیام_پارسی #روز_کوروش

💫 @AdabSar 🕊
🔷💠🔹🔹
@AdabSar

من از آن تافته‌های جدابافته نبودم که هر دشنام و بدسُخَنی را ببخشایم،
ولی همیشه در پایان کار آن را از یاد می‌بردم.

🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺

آن کس که می‌پنداشت و گمان می‌کرد که من از او کینه دارم، چون می‌دید که با لبخندی دوستانه به او درود می‌گویم، در شگفتی فرو می‌شد و نمی‌توانست آن را باور کند.

🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺

او با خوی خودش
یا بزرگواری‌ام را برای فراموشی گناهش نکو می‌داشت
و یا فرومایگی‌ام را برای نَستاندن دادَم سرزنش می‌کرد!
بی آنکه بیندیشد من مانند او نیستم
و انگیزه‌ی من ساده‌تر از اینها بوده است!
من فراموش کرده بودم
همه چیز را
من هتا نام او را از یاد برده بودم!

سخنانی از «آلبر کامو»
#پیام_پارسی
#علی_صفری_سنجانی
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
🔷💠🔹🔹
@AdabSar

‍ ابوبکر محمّد زَکَریای رازی (۲۵۱ تا ۳۱۳) فرارفت ماهی(هجری قمری) پزشک، دانش‌دوست و کیمیاگر(شیمی‌دان) ری‌شهری و ایرانی است.
از رازی نوشته‌هایی در زمینه‌ی پزشکی، کیمیا(شیمی) و دانش‌دوستی به‌جا مانده است. او را به نام یابنده الکل و گوهر گوگرد (اسید سولفوریک) می‌شناسند.

به‌گفته‌ی جرج سارتن (پدر دانش‌نگاری)، ابوبکر محمد زکریای رازی «بزرگ‌ترین پزشک ایران و جهان در سده‌ی میانه(قرون وسطی) بود».

پرویز اذکایی و جوئل کریمر در ماتیکان(کتاب) «احیا (زنده‌سازی) فرهنگی در روزگار آل‌بویه» رازی را کسی دانسته‌اند که بر پیشانی مردم‌گرایی ایرانی ایستاده است.

احمد بیرشک می‌نویسد: «از آموزش‌های رازی این بود که همه‌ی آدمیان به اندازه‌ای خرد دارند که بتوانند درباره خود و جهان بیاندیشند. آدمیان برای رستگاری به رهبران دینی نیاز ندارند. به‌راستی دین‌ها زیان‌آور هستند و مایه‌ی کینه و جنگ می‌شوند. رازی به همه‌ی فرماندهان، رهبران و بزرگان در همه‌ی سرزمین‌ها شک داشت».

ابوبکر محمد زکریای رازی، این کیمیاگر ایرانی پیش از اروپاییان «خردگرایی و نوزایی»(رنسانس) را آغاز کرده بود.
این درخت جهش‌یافته در باغ و سرزمینی پرورش یافته بود که برایش چندان شایسته نبود. پس اندیشه‌های او بی‌آنکه فراوان شود و پا گیرد، در این سرزمین خشکید.

به پاس کوشش فراوان رازی در داروسازی، روز پنجم شهریورماه، روز بزرگداشت او و روز داروسازی نامگذاری شده‌است.

زنده باد یاد او که سده‌های بسیار از زمان خودش پیشتر بود و شادباد روز داروساز🌿🎗🍯

نویسنده و فرستنده: #علی_صفری_سنجانی

@AdabSar
🔷💠🔹🔹
💫 @AdabSar 🕊

ده فرمان از فرزندان کوروش
برای زندگی بهتر در پهنه ایران زمین

☘️🌺☘️

۱- ستایش خداوندی؛ نبود بُت.
ما فرزندان کوروش تنها راستی، درستی، روشنی، خداوندی، داد، بخشش و مهربانی و خردورزی را ستایش می‌کنیم. پس هیچ‌کس یا هیچ‌چیز را ستایش نمی‌کنیم. ما تنها رفتارها و گفتارهای نیکوی مردمان را ستایش می کنیم.

۲- آموزش خردورزی؛ نبود خشم.
ما هر کسی را شایسته فرزانگی و خردورزی می‌دانیم. پس هر کسی که خودش نمی‌داند یا فراموش کرده است را یاری خواهیم کرد تا با آموزش، پس از تن‌ورزی و دل‌ورزی به پله‌ی خردورزی و فرزانگی برسد. هر کسی هر اندازه هم بدکاره و آسیب‌رسان باشد، او را نمی‌رنجانیم و یا دار نمی‌زنیم. هتا(حتی) اگر کسی نتواند خوب و نیکوکار شود، او را زندانی و در بند نمی‌کنیم، برای این بیمار زیستگاهی شایسته ولی جدا از دیگران فراهم می‌کنیم تا به دیگران آسیب نزند. مردم پَتیاره و آسیب‌رسان را سرزنش نمی‌کنیم، تنها رفتارها و گفتارهای آسیب‌رسان و زیان‌بار آنان را سرزنش می‌کنیم.

۳- پاکیزگی زیستگاه.
ما زیستگاه و گیتای ناشناخته در پیرامون خود را دوست داریم. آن‌ها را پاکیزه نگه می‌داریم و در زندگی خود کمترین آسیب را به آن‌ها می‌زنیم.

۴- بیزاری از جنگ و دشمنی.
ما فرزندان کوروش از هر گونه ستم و جنگ هتا برای دادورزی بیزاریم. اگر کوروش در آن روزگار برای دادورزی ناچار به جنگ بود، امروز با این رسانه‌های گروهی می‌توان بدون جنگ دادورزی نمود. پس از هر گونه جنگ و خون‌ریزی بیزاریم.

۵- کانون‌گرایی و دوستی با همه.
ما، همه مردم زمین و آسمان را دوست خود می‌انگاریم و گوناگونی مردمان را می‌ستایم. هر کسی به هر گونه‌ای می‌تواند بیاندیشد و زندگی کند. پس، گوناگونی پندار به هر گونه پذیرفته است ولی گوناگونی گفتار و رفتار مردمان تا جایی پذیرفته است که با کانون مردمی (قانون ملی) و میان‌مردمی (بین‌المللی) همخوانی داشته باشد. کانون می‌تواند:
- یکایی یا یگانه باشد و برای هر کسی ویژه خودش باشد.
- می‌تواند خانوادگی باشد و تا مرز خانواده پیش برود.
- می‌تواند مردمی باشد و در میان گروهی از مردم گذاشته شود. این کانون مردمی، فرمانی است که نمایندگان مردم با خردورزی آن را بنا می‌نهند و به رای می‌گذارند. تنها تا مرز کشور کاربرد دارد.
- کانون می‌تواند میان‌مردمی باشد که نمایندگان مردم کشورهای گوناگون آن را بنا می‌نهند. آشکار است که کانون میان‌مردمی بر کانون مردمی برتری دارد و کانون مردمی بر کانون خانوادگی برتری دارد و کانون خانوادگی بر کانون یکایی برتری دارد. هیچ‌یک از این کانون‌ها برای همیشه پابرجا و ماندگار نیستند و هر زمانی می‌توانند با خردورزی مردمان و نمایندگان راستین آن‌ها بهسازی یا دگرگون شوند.

۶- بیزاری از دلبستگی و دروغ.
ما از هر گونه ناراستی، خمیدگی (آشَخی یا عاشقی)، دل‌ورزی، دل‌بستگی، وابستگی و کژی مردم در برابر هر کس و هر چیزی بیزاریم. دل‌ورزی نیاز دل است مانند تن‌ورزی (خوردن و خوابیدن) که نیاز تن است. آن‌ها به اندازه‌ای خوب هستند که بتوانیم تندرست و شادمانه زندگی کنیم.
برای رهایی مردم از آشخی، سستی و ناتوانی که مایه دور شدن آن‌ها از خدواندی و خردورزی می‌شود، می‌کوشیم.
ز نیرو بود مرد را راستی
ز سستی کژی زاید و کاستی

۷- ستایش آزادی.
ما فرزندان کوروش از هر گونه چاپلوسی، بردگی کردن، برده‌داری یا بنده‌پروری بیزاریم. همه مردم شایسته رسیدن به گام و پله خردورزی هستند. ما خواهان آزادی برای همه هستیم تا بتوانند بزرگ شوند و به خداوندی برسند.

۸- بزرگداشت نوآوری.
ما جایگاه هر کسی را بر پایه آگاهی، توان خردورزی، آفرینش، نوآوری و خداوندی او می‌سنجیم. از آنجایی که در سرزمین کوروش آموزش و بهداشت برای همه یکسان خواهد بود، کسانی که از تن‌ورزی و دل‌ورزی وارهند (رهاشوند) و به گام خردورزی، آفرینش و خداوندی برسند، در میان مردم جایگاه بالاتری دارند. از آنجایی که چنین مردمانی از دام نیازها گذشته‌اند، پس با اینکه برتر هستند، نیازی به خودبرتربینی و ویژگی‌های بد ندارند. آنان در میان مردم هستند ولی بهتر از دیگران زندگی می‌کنند.

۹- "آگاهی از ناآگاهی" و جستجوگری.
ما امروز در روزگار آگاهی از ناآگاهی زندگی می‌کنیم.
(تا بدانجا رسید دانش من
که بدانم همی که نادانم)
پس بر پایه "نادانگرایی" با همدیگر گفت‌وگو و رفتار می‌کنیم. بر پایه "آگاهی از ناآگاهی" پا پیش می‌گذاریم و به جلو می‌رویم. آشکار است که با این نگاه، چشم‌هایمان گشادتر خواهد شد و بسیار کنجکاو و جستجوگر زندگی می‌کنیم.

۱۰- برنامه بهبودیابنده.
ما به‌راستی خود را فرزندان کوروش می‌دانیم، ولی امروز در روزگاری زندگی می‌کنیم که آگاهی و دانش مردم بیشتر شده است. ما با نگاه و یاری گرفتن از آموزه‌های پیشین، امروز خردورزانه برای فردا برنامه‌های بهبود یابنده، می‌ریزیم.

#علی_صفری_سنجانی
#پیام_پارسی #روز_کوروش

💫 @AdabSar 🕊