ادب‌سار

#سیزده_بدر
Канал
Логотип телеграм канала ادب‌سار
@AdabSarПродвигать
14,37 тыс.
подписчиков
4,88 тыс.
фото
120
видео
828
ссылок
آرمان ادب‌سار پالایش زبان پارسی والایش فرهنگ ایرانی instagram.com/AdabSar گردانندگان: بابک مجید دُری @MajidDorri پریسا امام‌وردیلو @New_View فروشگاه ادبسار: @AdabSar1

🌦🌱 آنان که از نام «روز طبیعت» به‌جای «سیزده به‌در» و از نام «چهارشنبه‌ی آخر سال» به‌جای «چهارشنبه‌سوری» بهره می‌گیرند، آماج‌شان فراموشی کیستی و فرهنگ کهن ایران است.

در تاجیکستان هم هنگامی‌که فرمانروایان همبودگرا(کمونیست) نتوانستند مردم را از جشن‌های نوروزی بازدارند، گفتند جشن بگیرید ولی نگویید «نوروز»، بگویید «جشن بهار»!

#سیزده_بدر

🌦🌱 @AdabSar
🌿🌱

نخستین تکه تَپَنگِه‌ای(پلاستیکی) که به دست آدمی ساخته شد، هنوز در خاک جُدایِش(تجزیه) نشده است.
جُدایِشِ هر تکه تَپَنگِه در زمین، افزون بر سَدها سال زمان می‌برد.

سیزدهمین روز نوروز را به دیدار نازنین‌ترین بیمار این سرزمین، «زیستگاه خسته‌جان» می‌رویم ولی برای دیدار بیمار تبر نمی‌بریم، آتش نمی‌بریم، دود نمی‌بریم، خاشه(زباله) نمی‌بریم، تیر و تفنگ نمی‌بریم.
تنها و تنها مهر و دوستی می‌بریم.

پاسداشت زمین در ایران پیشینه‌ی چند هزار ساله دارد. ایران کهن آکنده از افسانه‌هایی شگرف درباره‌ی شکوه زمین است. آنان به درستی می‌دانستند که ما خداوندگاران(صاحبان) زمین نیستیم؛ فرزندان زمینیم. زمینی که رنج او رنج ما و بهبودی و آسودگی‌اش، آسایش ما است.  در روز #سیزده_بدر هوای زمین را داشته باشیم.
#ادبسار

🌳🍃 @AdabSar
🌬🌧 افسانه‌ی نبرد ایزد تیشتر با دیو اَپوش


#هرودوت نوشته است که مردم هیچ سرزمینی به اندازه‌ی ایرانیان آب را گرامی نمی‌داشتند.
این سخن نشانه‌ای برای داستان‌ها و افسانه‌هایی در ستایش آب و باران است.


🌧 در ایران باستان ایزد تیر یا تیشتر/تیشتریَه ایزدِ همه‌ی آب‌ها، باران و باروری بود و چهارمین ماه سال برای او نام‌گذاری شد. داستان جنگ او با دیو خشکسالی یا دیو اپوش/اپوشَه خواندنی است. افسانه‌ای که شاید چیستی سیزدهبدر را بیشتر بر ما بنمایاند.

بر پایه‌ی افسانه‌های باستانی و زرتشتی تیشتر در سی روز ماه سه دیسه‌ی(شکل) گوناگون داشت. در ده روز نخست مردی پانزده ساله می‌شد. پانزده سالگی زمانی آرمانی نزد ایرانیان بود. در ده روز دوم گاوی نر بود و در دهه‌ی پایانی اسبی سپید و در هر سه جایگاه باران می‌آفرید. در نبیگ(کتاب) پهلوی «بُندَهِش» تیشتر پدیدآورنده‌ی نخستین باران، دریا و دریاچه است.
در باور زرتشتیان باستان ایزدِ تیر چکه‌های باران را ساخت و ایزدِ باد آن‌ها را به یک سو برد تا دریای گیهانی(کاسپی) در کنار کوه البرز ساخته شود.

⚡️ داستان نبرد بارندگی و خشکسالی این است که دیو اپوش با هر ترفندی می‌کوشید از بارندگی جلوگیری کند ولی تیشتر به یاری ایزدِ باد، آب‌ها را از زمین به آسمان فرستاد و پس از ده شبانه‌روز خود را همچون مرد جوان بلندبالایی درآورد که پرواز کرد و در آسمان‌ها جای گرفت و توانست از ابرها به سوی زمین باران بفرستد.
اين باران همچون همیشه نبود. هر چکه‌ی آن به بزرگی يک مرد تنومند بود.
پس از چنين بارشی، آب زمين را فرا گرفت و جانوران موتَک(موذی) را از ميان برد. اگر شماری از آن‌ها جان به‌در بردند خود را پنهان کردند.

🌬 يک بار ديگر ايزدِ باد دست به‌کار شد و آب‌ها را به کرانه‌های زمين برد و يک دریای افسانه‌ای به نام دريای فراخکرد ساخت. همين که اپوش دریافت که تیشتر و یارانش چه کرده‌اند، تيشتر اين‌بار خود را به سان گاوی زرين‌شاخ درآورد و ده شبانه‌روز ديگر در آسمان پرواز کرد و همچنان از ابرها باران باراند.
در دهه‌ی سوم که به سان اسبی سپید و زيبا بود، به دريای فراخکرد رفت تا آنجا را از زهر جانوران زيان‌بخش پاکيزه کند. ولی ديو اپوش دست او را خوانده و او نيز خود را همچون اسبی درآورده بود که يال و گوش نداشت و سياه و ترسناک بود. در اينجا بود که نبردی رو در رو ميان آن‌ها درگرفت.

💫 در آغاز اين جنگ، اپوش نيرومندتر از تيشتر جنگید و پيروز شد. او توانست تيشتر را هزار گام از دريای فراخکرد دور و جهان را چندی دچار خشکی و تشنگی کند. تيشتر آزرده و شکست‌خورده به پيشگاه خدا رفت و گفت که ناتوانی‌اش برای این است که مردم نیایش شايسته‌ای برای او بجا نیاورده‌اند. خداوند به او نیرویی داد برابر ده مرد جوان، ده کوه و ده رود. در برخی نوشتارها ده اسب، ده گاو نر و ده شتر نیز نوشته‌اند.
با اين پشتوانه تیشتر در نبرد دوم پيروز شد و ديو خشکسالی را هزار گام دور کرد و باز هم با یاری ايزدِ باد ابرها را به هر سوی آسمان راند تا همه‌جا را سرشار از باران کند.

⚡️ در اين داستان همان‌گونه که تيشتر همکارانی داشت، اپوش نيز از دیوهای دیگر مانند دیو آذرخش(رعد و برق) یاری گرفته بود زيرا در نبرد دوم هنگامی که ايزدِ تيشتر گرز خود را بر آتشی که در ابرها نهفته بود کوبید آتش زبانه کشید و یکی از یاوران اپوش از ترس خروشی برآورد و نابود شد، همين رویداد باران را فراوان‌تر کرد. تيشتر کم‌کم توانست بر خشکسالی چیره شود و ده شبانه‌روز برای زمین باران بفرستد.
زهری که از جانوران موتَک بر روی زمین مانده بود همراه با این آب‌ها به دریاها رفت و مایه‌ی شوری و تلخی آب دریاها شد. ولی آب‌های پاکیزه به کشتزارها و چراگاه‌ها راه يافت و مایه‌ی سرسبزی و تازگی شد.

🌧 اين رویداد فرخنده در سيزدهمین روز ماه، در يک زمان افسانه‌ای رخ داد و برای مردمی که از خشکسالی بیم داشتند روز باران فرخنده بود. به‌ويژه اگر اين روز از پی نوروز و در آغاز بهار از راه می‌رسید. پس باید برای دیدن زیبایی بهار از خانه‌ها بيرون می‌آمدند و با جشن و شادی برای داشتن سالی پر باران نيايش می‌کردند.
با این کار دلخوری تیشتر از مردم نیز از میان می‌رفت تا او به یاری کشت و کارشان بیاید. آن‌ها سبزه‌ها را به آب روان می‌سپردند تا به تیشتر بگویند که سرسبزی زمین در گرو آب و باران است و با اين کار نمادين از او می‌خواستند بارش را از آن‌ها دريغ نکند.
تیشتر به اندازه‌ای ارزشمند بود که نام او را بر درخشان‌ترین ستاره‌ی آسمان و گل سرسبد ستاره‌های خرس بزرگ گذاشته بودند.


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #سیزده_بدر #نوروز


📚 ۱- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی با تکیه بر استوره و مردم‌شناسی #حسام_الدین_مهدوی
۲- جشن‌ها و آیین‌های شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
۳- شناخت اساتیر ایران #جان_هینلز برگردان «باجلان فرخی»

🌬🌧 @AdabSar
goo.gl/vqiuhw

🌿🌷 شادی و خنده در روز #سیزده_بدر نشانه‌ی فروریختن اندیشه‌های تیره و پلید، روبوسی نماد آشتی، به آب افکندن سبزه‌های تازه* نشانه‌ی پیشکش دادن به آناهیتا ایزدبانوی آب‌ها و گره زدن سبزه برای بخت‌گشایی نشانه‌ی پیوند زن و مرد برای دنباله‌ی زندگی آدمیان در جهان و یادبود مشی و مشیانه(نخستین زن و مرد روی زمین) بود. هماورد و اسب‌دوانی نیز یادآور کشمکش تیشتر یا ایزد باران با اپوش یا دیو خشکسالی بود.

🖋 برگرفته از: فرهنگ اساطیر #محمدجعفر_یاحقی


📝 پی‌نوشت:
* امروز، رها کردن سبزه در آب‌ها در روز سیزده به‌در، یک گرفتاری بزرگ در شهرهاست. این کار برای زیست‌بوم زیان‌آور است. زنده نگاه داشتن آیین کهن همواره باید با اندیشه، هوشمندی و هماهنگی با نیازهای زندگی امروز باشد.


*فرتور: نبرد افسانه‌ای تیشتر ایزد باران و اپوش دیو خشکسالی که افسانه‌ی پدید آمدن جشن سیزدهبدر است.

🌿 @AdabSar 🌱
🌱🌳 سیزده پیمان سیزده به‌در

نوشته‌ی «محمد درویش» کنشگر زیست‌بوم و برماندهای (میراث) فرهنگی
بازنویسی به پارسی پاک: «ادبسار»


۱- پیمان می‌بندیم که رانندگی ما به آسیب و مرگ هیچ جانداری نینجامد. بیشینه‌ی شتاب خودرو در گذرگاه‌های جنگلی یا پاس‌بانی‌شده ۴۰ کیلومتر در تسوک(ساعت) است.

۲- پیمان می‌بندیم که به جای افروختن آتش با چوب یا خریدن زغال، از آتشدان‌های بیرون‌بر(گاز پیک‌نیک) بهره بگیریم.

۳- پیمان می‌بندیم که به‌جز جای پای خود چیزی در زیست‌بوم به‌جا نگذاریم.

۴- پیمان می‌بندیم که از ترکاندن هرگونه تراکه(ترقه) بپرهیزیم. زیرا گوش جانوران بسیار بیشتر از گوش آدمیان به سدا(صدا) واکنش نشان می‌دهد و آسیب‌پذیر است.

۵- پیمان‌می‌بندیم که با خودرو بیش از سد(صد) متر به تالاب‌ها و کرانه‌ی رود و دریا نزدیک نشویم.

۶- پیمان می‌بندیم که با مردمان دیگر از همیشه بردبارتر و بخشنده‌تر باشیم و آغازگر هیچ ستیزی نباشیم.

۷- پیمان می‌بندیم که سبزه‌های هفت‌سین را در خیابان، بوستان و جنگل رها نکنیم و آن را با راهنمایی سمن‌ها برای بازیافت، ساخت کود یا خوراک دام به شهرداری یا دام‌داری‌ها بسپاریم.

۸- پیمان می‌بندیم روش زندگی پاک و همسو با زیست‌بوم را جایگزین آوندهای(ظروف) پلاستیکی دورریختنی می‌کنیم.

۹- پیمان می‌بندیم که ماهی‌های گُلی را تنها در آبگیرهای بسته رها کنیم و در تالاب‌ها و رودها رها نکنیم.

۱۰- پیمان می‌بندیم که اگر زباله‌ی رها شده یا آتش نیمه‌خاموش دیدیم از کنار آن نگذریم و بدانیم که آسیب آن دامن‌گیر همه خواهد شد.

۱۱- پیمان می‌بندیم که نه‌تنها ته‌سیگار خود را جز در زباله‌دان رها نکنیم که زیست‌بوم را از ته‌سیگارهای رها شده پاک کنیم.

۱۲- پیمان می‌بندیم که گیاهان خودرو  را نکنده و از خاستگاه خود جدا نکنیم. درون زمین‌های کشاورزی نرویم و خودروی خود را در کنار رودها و تالاب‌ها نشوییم. شوینده‌ها را نیز در آب و زیستگاه نریزیم.

۱۳- پیمان می‌بندیم که شماره‌ی خودروی کسانی که زباله به خیابان می‌اندازند به شهربانی گزارش دهیم تا تاوان این رفتار را بپردازند.

#سیزده_بدر
b2n.ir/13bedar

🌳🌱 @AdabSar
🌱 با درود
آغاز سده‌ی نو خورشیدی برای ما آغاز بازسازی و بازشناسی پیوند مردمی و هم‌خواهی(مطالبات) مردم‌سالارانه و آزادی‌خواهانه بود.

سال‌هاست در هر نوروز می‌گوییم که سالی پر از رنج و اندوه بر ما گذشت. ولی سالی که گذشت شگفتی‌اش نیز بسیار بود. در رنج خردکننده‌اش که کمرها خمید و زانوها لرزید، پشت به پشت هم دادیم و ایستادیم. بهارمان در پاییز رسید و با برگ‌ریزان نو شدیم.

ما ناباورانه داستان ستمی که بر زنان و مردان و هتا(حتی) کودکان دلیر میهن رفته بود را دیدیم و خواندیم و شنیدیم. از دل‌مان خون چکید، روان‌مان فرسود و هم‌پای دختران دانش‌آموز دمِ‌مان(نفس‌مان) بُرید. ما دلاورانه پنجه در پنجه‌ی خشک‌سرانی انداختیم که تاب دیدن شادی ما، آزادی ما، اندیشه‌ورزی ما، بینش زنان ما، شب چله‌ی ما، جشن سده‌ی ما، چهارشنبه‌سوری ما، نوروز ما، سیزده‌به‌در ما، همبستگی ما، زندگی و پیوند گروهی ما و پیشینه‌ی ریشه‌دار ما را نداشتند. همان پیشینه‌ای که این کورباوران یا آن را وازَدند(انکار کردند) یا کوشیدند آن را در راستای رَوامَندی(مشروعیت) خود بازگویند.

اکنون در روزهای آغازین سال دوم این سده، با دلی دردمند و امیدوار می‌نویسیم که «سال نو و سیزده به‌در زیبا، فرخنده و شاد باد».
به امید آنکه امسال
«گل خورشید آرزوهامان
سر زند از لای ابرهای حسود،
به پرستو به گل به سبزه درود»*

#ادبسار
#نوروز #سیزده_بدر

*وام گرفته از فریدون مشیری
b2n.ir/Bahaar1402

👩🏻🌱🕊 @AdabSar
🌱🌳 سیزده پیمان سیزده به‌در

نوشته‌ی «محمد درویش» کنشگر زیست‌بوم و برماندهای (میراث) فرهنگی
بازنویسی به پارسی پاک: «ادبسار»


۱- پیمان می‌بندیم که رانندگی ما به آسیب و مرگ هیچ جانداری نینجامد. بیشینه‌ی شتاب خودرو در گذرگاه‌های جنگلی یا پاس‌بانی‌شده ۴۰ کیلومتر در تسوک(ساعت) است.

۲- پیمان می‌بندیم که به جای افروختن آتش با چوب یا خریدن زغال، از آتشدان‌های بیرون‌بر(گاز پیک‌نیک) بهره بگیریم.

۳- پیمان می‌بندیم که به‌جز جای پای خود چیزی در زیست‌بوم به‌جا نگذاریم.

۴- پیمان می‌بندیم که از ترکاندن هرگونه تراکه(ترقه) بپرهیزیم. زیرا گوش جانوران بسیار بیشتر از گوش آدمیان به سدا(صدا) واکنش نشان می‌دهد و آسیب‌پذیر است.

۵- پیمان‌می‌بندیم که با خودرو بیش از سد(صد) متر به تالاب‌ها و کرانه‌ی رود و دریا نزدیک نشویم.

۶- پیمان می‌بندیم که با مردمان دیگر از همیشه بردبارتر و بخشنده‌تر باشیم و آغازگر هیچ ستیزی نباشیم.

۷- پیمان می‌بندیم که سبزه‌های هفت‌سین را در خیابان، بوستان و جنگل رها نکنیم و آن را با راهنمایی سمن‌ها برای بازیافت، ساخت کود یا خوراک دام به شهرداری یا دام‌داری‌ها بسپاریم.

۸- پیمان می‌بندیم روش زندگی پاک و همسو با زیست‌بوم را جایگزین آوندهای(ظروف) پلاستیکی دورریختنی می‌کنیم.

۹- پیمان می‌بندیم که ماهی‌های سرخ را تنها در آبگیرهای بسته رها کنیم و در تالاب‌ها و رودها رها نکنیم.

۱۰- پیمان می‌بندیم که اگر زباله‌ی رها شده یا آتش نیمه‌خاموش دیدیم از کنار آن نگذریم و بدانیم که آسیب آن دامن‌گیر همه خواهد شد.

۱۱- پیمان می‌بندیم که نه‌تنها ته‌سیگار خود را جز در زباله‌دان رها نکنیم که زیست‌بوم را از ته‌سیگارهای رها شده پاک کنیم.

۱۲- پیمان می‌بندیم که گیاهان خودرو  را نکنده و از خاستگاه خود جدا نکنیم. درون زمین‌های کشاورزی نرویم و خودروی خود را در کنار رودها و تالاب‌ها نشوییم. شوینده‌ها را نیز در آب و زیستگاه نریزیم.

۱۳- پیمان می‌بندیم که شماره‌ی خودروی کسانی که زباله به خیابان می‌اندازند به شهربانی گزارش دهیم تا تاوان این رفتار را بپردازند.

#سیزده_بدر
b2n.ir/13bedar

🌳🌱 @AdabSar
🌱🌷 دوستان ارجمند؛ درباره پیدایش و برگزاری جشن سیزده به‌در سخن بسیار گفته شده و ما در سال‌های گذشته در ادب‌سار چکیده‌ی آنچه که بر پایه‌ی پژوهش گفته و نوشته شده، همرسانی کردیم. امسال بجای همرسانی چندباره، پیوند برجسته‌ترین یادداشت‌ها را برای شما گردآوردیم.

آشنایی با پیدایش و چیستی سیزده به‌در:
t.me/AdabSar/16040

نبرد افسانه‌ای تیشتر و اپوش:
t.me/AdabSar/13428

باورهای نادرست درباره‌ی سیزده به‌در:
t.me/AdabSar/13451

افسانه‌های فرزانی(فلسفی) سیزده به‌در:
t.me/AdabSar/13442
t.me/AdabSar/13443

فرخندگی شماره‌ی سیزده با نگاه به گاهشمار روز و ماه و سال در ایران باستان:
t.me/AdabSar/13450

برای خواندن همه‌ی آنچه که درباره‌ی این جشن در ادب‌سار آمده، برچسب #سیزده_بدر را بجویید. 🌱🌷
سیزدهمین روز نوروز را به دیدار نازنین‌ترین بیمار این سرزمین، «زیستگاه خسته‌جان» می‌رویم ولی برای دیدار بیمار تبر نمی‌بریم، آتش نمی‌بریم، دود نمی‌بریم، خاشه(زباله) نمی‌بریم، تیر و تفنگ نمی‌بریم.
تنها و تنها مهر و دوستی می‌بریم.

ما خداوندگاران(صاحبان) زمین نیستیم؛ فرزندان زمینیم. در روز #سیزده_بدر هوای زمین را داشته باشیم.
#ادبسار

هنرمند: #مجید_خسروانجم

🍃🌱 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🌱🌷 دوستان ارجمند؛ درباره پیدایش و برگزاری جشن سیزده به‌در سخن بسیار گفته شده و ما در سال‌های گذشته در ادب‌سار چکیده‌ی آنچه که بر پایه‌ی پژوهش گفته و نوشته شده، همرسانی کردیم. امسال بجای همرسانی چندباره، پیوند برجسته‌ترین یادداشت‌ها را برای شما گردآوردیم.

آشنایی با پیدایش و چیستی سیزده به‌در:
t.me/AdabSar/16040

نبرد افسانه‌ای تیشتر و اپوش:
t.me/AdabSar/13428

باورهای نادرست درباره‌ی سیزده به‌در:
t.me/AdabSar/13451

افسانه‌های فرزانی(فلسفی) سیزده به‌در:
t.me/AdabSar/13442
t.me/AdabSar/13443

فرخندگی شماره‌ی سیزده با نگاه به گاهشمار روز و ماه و سال در ایران باستان:
t.me/AdabSar/13450

برای خواندن همه‌ی آنچه که درباره‌ی این جشن در ادب‌سار آمده، برچسب #سیزده_بدر را بجویید. 🌱🌷
🌱🌷 دوستان ارجمند؛ درباره پیدایش و برگزاری جشن سیزده به‌در سخن بسیار گفته شده و ما در سال‌های گذشته در ادب‌سار چکیده‌ی آنچه که بر پایه‌ی پژوهش گفته و نوشته شده، همرسانی کردیم. امسال بجای همرسانی چندباره، پیوند برجسته‌ترین یادداشت‌ها را برای شما گردآوردیم.

آشنایی با پیدایش و چیستی سیزده به‌در:
t.me/AdabSar/16040

نبرد افسانه‌ای تیشتر و اپوش:
t.me/AdabSar/13428

باورهای نادرست درباره‌ی سیزده به‌در:
t.me/AdabSar/13451

افسانه‌های فرزانی(فلسفی) سیزده به‌در:
t.me/AdabSar/13442
t.me/AdabSar/13443

فرخندگی شماره‌ی سیزده با نگاه به گاهشمار روز و ماه و سال در ایران باستان:
t.me/AdabSar/13450

برای خواندن همه‌ی آنچه که درباره‌ی این جشن در ادب‌سار آمده، برچسب #سیزده_بدر را بجویید. 🌱🌷
🌱🌷 ایران‌شناسان در این دیدگاه که جشن #سیزده_بدر پیوندی با بدشگونی شماره‌ی ۱۳ ندارد، همنوا هستند. با این همه، چرا این باور در برخی از ایرانیان رواگمند شده است؟
پیشینه‌ی آن به روزگار صفویه و زمانی برمی‌گردد که پای اروپایی‌ها به ایران باز شد و باورهای درست و نادرست خود را به ایران آوردند که یکی از این باورها، بدشگونی برخی شماره‌ها مانند سیزده است.

یکی از برجسته‌ترین بازخن‌های(منابع) ایرانی که نزدیکترین روشن‌نمایی درباره‌ی روز سیزدهم سال را دارد «آثار الباقیه» #ابوریحان_بیرونی است. این انگارش‌دان(ریاضی‌دان) و ستاره‌شناس ایرانی، آغاز گاهشماری و تاریخ دودمان‌های گوناگون را بررسی کرده و در کنارش روزهای سال را بر پایه‌ی خجستگی و بدشگونی در یک زیگ(جدول) بخش‌بندی کرده است و روز سیزدهم در نوشته‌ی او خجسته یاد شده است.*

فرستنده #بزرگمهر_صالحی

*پی‌نوشت: خوشبختانه امروز همین باور نیک و بد(سعد و نحس) بودن روزها نیز به پشتوانه‌ی خرد و روشن‌اندیشی رنگ باخته است.

🌷 @AdabSar 🌱
🌱🌷 سیزده بدر در روزگار قاجار

برخی بر این باورند که ریشه‌ی مِهادین (اصلی) سیزده به‌در به این روزگار قاجار برمی‌گردد. به گفته‌ی آنان پیش از قاجار در هیچ بازخنی (منبعی) به برگزاری روزی با این نام به روش ویژه‌ای نُمارش (اشاره) نشده است. اکنون درباره‌ی درستی یا نادرستی دیدگاه آنان داوری نمی‌کنیم.

در زمان قاجار، آن‌گونه که #مهرداد_بهار در نَبیک «از استوره تا تاریخ» می‌گوید، مردم در جاهای همگانی به جشن و پایکوبی می‌پرداختند و بانوان بی روبنده در خیابان‌ها دیده می‌شدند.

در نَسکی(کتابی) دیگر با نام «شرح زندگانی من»، #عبدالله_مستوفی با ریزپردازی، چگونگی انجام این آیین‌ها را در دوره‌ی قاجار بازگفته است. بر پایه‌ی روشن‌سازی او، در روز #سیزده_بدر یا شب پیش از آن، هر خانواده‌ای با دستمال‌های خوراکی و سماورهای کوچک خود به بیرون شهر می‌رفت. این خوراکی‌ها کاهو با سرکه یا سکنجبین با سرکه شیره بوده است. خانواده‌ی داراتر ابزارهای پخت آش رشته را نیز به همراه کشک و دوغ می‌برد تا در کنار خوراک مهادین، آش هم بخورند.

آیینی که هنوز پابرجاست این است که جوانان دم‌بخت در پایان روز برای پیدا کردن همسر تا پیش از سیزده به‌در سال آینده، سبزه گره می‌زدند.
آیین‌های در پیوند با روز سیزده به‌در
در گذشته همتازی اسب دوانی که یادآور جنگ ایزد باران و دیو خشک‌سالی است، انجام می‌شد و در کنار این هماوردی‌ها، بازی‌های گوناگون و پایکوبی‌های گروهی، آب‌پاشی و آب‌بازی در این روز به پاسداشت پیروزی و برتری ایزد باران و از میان رفتن نیروهای بد و پلیدی‌ها انجام می‌شد.

در روزگار کنونی در این روز همه به پاس پایان نوروز به دل زیستگاه می‌روند و کشاورزان نیز کشت و کار خود را آغاز می‌کنند. در خراسان، کشاورزان جشن کاشت یا شیشک نخست می‌گیرند.

در این روز زرتشتیان ایران برای بجا آوردن آیین‌ها و نیایش در پیرسبز و پیر نارکی در یزد گرد هم می‌آیند که فزون بر نیایش، بزنگاه پسندیده‌ای برای دیدار همدیگر است.

فزون بر ایران در کشورهای آذربایجان، افغانستان و تاجیکستان نیز آیین سیزده به‌در برگزار می‌شود.

فرستنده #بزرگمهر_صالحی

🌷 @AdabSar 🌱
🌱🌷 «سیزده بدر» پدرام!

امسال با همه‌گیری جهانی ویش تاجی (ویروسِ کرونا) نمی‌توان و نباید این جشن را چون همیشه گروهی برگزار کنیم. یادمان باشد که هر چیزی در سایه‌ی خرد و دانایی است که پذیرفتنی می‌شود و ایرانیان باستان نیز هیچ‌چیز را به اندازه‌ی خرد ارج نگذاشته و نستوده‌اند.

جشن‌ها و آیین‌های کهنی چون #سیزده_بدر که از دل ویژگی‌های گیتی‌شناختی و گاهدادی یک سرزمین و دستگاه باوری و اندیشگی مردمان آن سربرآورده‌اند، افزون بر کارکردِ شادی‌آفرین و همبستگی‌ساز خود، کارکرد دیگری نیز دارند و آن آشنایی با گذشته‌ی باستانی کشور و شناخت باورها و اندیشه‌های مردمان آن است. شناختی که پیش‌نیاز هر گونه گام برداشتن به سوی آینده است.

با آرزوی سالی نیکو - بهار ۱۴۰۰
فرستنده: #بزرگمهر_صالحی

🌷 @AdabSar 🌱
🌷🌱
آیین برگزاری #سیزده_بدر در دربار شاهان ساسانی از روز سیزدهم فروردین آغاز می‌شد و در روز هژدهم آن به پایان می‌رسید. این جشن برای دیدار و گشت و گذار و همراه با آواز و سرود در باغ و بوستان بود.

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
برگرفته از: جشن‌های ایرانیان #عسکر_بهرامی

🌷 @AdabSar 🌱
🌿🌷
شادی و خنده در روز #سیزده_بدر نشانه‌ی فروریختن اندیشه‌های تیره و پلید، روبوسی نماد آشتی، به آب افکندن سبزه‌های تازه* نشانه‌ی پیشکش دادن به آناهیتا ایزدبانوی آب‌ها و گره زدن سبزه برای بخت‌گشایی نشانه‌ی پیوند زن و مرد برای دنباله‌ی زندگی آدمیان در جهان و یادبود مشی و مشیانه(نخستین زن و مرد روی زمین) بود. هماورد و اسب‌دوانی نیز یادآور کشمکش ایزد باران با دیو خشکسالی** بود.
🖋 فرهنگ اساطیر #محمدجعفر_یاحقی

📝 پی‌نوشت:
* امروز، رها کردن سبزه در آب‌ها در روز سیزده به‌در، یک گرفتاری بزرگ در شهرهاست. این کار برای زیست‌بوم زیان‌آور است. زنده نگاه داشتن آیین کهن همواره باید با اندیشه، هوشمندی و هماهنگی با نیازهای زندگی امروز باشد.

** افسانه‌ی خواندنی تیشتر یا ایزد باران با دیو اپوش را در اینجا بخوانید:
t.me/AdabSar/13428

🌿 @AdabSar 🌱
🌏💞
پارسال گفتیم، امسال نیز ناگزیر می‌گوییم:
«پاسداشت زمین در ایران پیشینه‌ی چند هزار ساله دارد. ایران کهن آکنده از افسانه‌هایی شگرف درباره‌ی شکوه زمین است اگرچه بسیاری از افسانه‌ها به دست ما نرسیدند. ایرانیان از دیرباز و به درستی باور داشتند که خداوندگاران (صاحبان) زمین نیستند، فرزندان زمین‌اند.
هرسال در چنین روزهایی می‌گفتیم در روز #سیزده_بدر هوای زمین را داشته باشیم. اکنون باید بگذاریم تا زمین دمی بیشتر بیاساید و ما سیزده را در هوای خانه به در کنیم تا خودمان گزندی از بیماری نبینیم و به دیگران آسیب نرسانیم.
امیدواریم و آرزو داریم در سال‌های آینده با نگاه به این روزهایی که بر ما زمینیان رفته است، رویکردی نو، اندیشمندانه و دوستانه به زمین داشته باشیم. زمینی که رنج او رنج ما و بهبودی و آسودگی‌اش، آسایش ما است.»
#ادبسار

💞🌏 @AdabSar
☀️🌱 @AdabSar

🔅 آشنایی با جشن‌های ایرانی
🌱☀️ سیزده به در

"سیزده به‌در"، پایان‌بخش جشن‌های نوروز و به اندازه‌ی نوروز کهن است و پیدایش آن به پیدایش نوروز بازمی‌گردد.

گمان‌های پژوهشی و افسانه‌ای درباره‌ی پیدایش سیزده به‌در:

1⃣ سیزده به‌در در تیر روز از فروردین برگزار می‌شود و ایزد تیر یا تشتر، ایزد باران در افسانه‌های ایرانی بود.
در روز سیزده به‌در مردم برای پیروزی ایزد تیر بر دیو خشکسالی یا دیو اَپوش نیایش می‌کردند و نیایش آن‌ها در دشت‌ها و با برگزاری جشن و آیین و پایکوبی انجام می‌شد. بر این پایه سیزده به‌در جشن باران‌خواهی برای کشتزارهای نورسته بود و اگر ایزد تیر بر دیو اپوش پیروز می‌شد، سال پر بارانی در پیش بود.
این روز همزمان با آغاز نیم‌سال دوم کشاورزی بود.

2⃣ بر پایه‌ی باورهای دیرین، بلندی سال(سن) کیهان ۱۲ستاره دارد و هر ستاره هزار سال فرمانروایی می‌کند. پس جهان گیتایی(مادی) ۱۲هزار سال است و با پایان آن، جهان به آشفتگی نخستین خود بازمی‌گردد. از این رو، نوروز به نشانه‌ی ۱۲هزار سال، در ۱۲روز برگزار می‌شود و بر پایه‌ی داستان دیگری، ۱۲هزار سال زندگی در جهان گیتایی به پایان می‌رسد، سوشیانت باز می‌گردد و زندگی در پردیس(بهشت) آغاز می‌شود. پس نوروز ۱۲روز است و سیزده به‌در نشانه‌ی زندگی در بهشت است که در دشت و بوستان برگزار می‌شود. از این‌رو سیزدهم فروردین، پایان‌‌بخش جشن‌های نوروز است. در سنگ‌نبشته‌های سومری و بابلی نیز آمده که نوروز ۱۲روز است و با جشنی در باغ‌ها به پایان می‌رسد. بر این پایه نوروز و سیزده به‌در بیش از ۴هزار سال پیشینه دارد.

3⃣ جمشید، پادشاه پیشدادی، هر سال پس از ۱۲روز نوروز به دشت یا باغی خرم می‌رفت و با مردم دیدار می‌کرد. با گذشت زمان این آیین با سیزده به‌در ماندگار شد.

4⃣ بر پایه‌ی افسانه‌های زرتشتی، فَرَوَهَرها هر سال با آغاز فروردین به زمین می‌آمدند و با خود فراوانی می‌آوردند. آریایی‌ها در جشن سور(چهارشنبه‌سوری و یا سور باستان) با روشن کردن آتش در بام‌ها به پیشواز آن‌ها می‌رفتند و در روز سیزدهم فروردین با رفتن به دشت و باغ، با فروهرها بدرود می‌گفتند.


واژه‌ی "سیزده به‌در":
هرچند نویسندگانی چون دهخدا نام سیزده به‌در را به چم در کردن بدشگونی دانسته‌اند ولی شماری از آن‌ها می‌گویند سیزده به‌در برای در کردن بدشگونی نبود. به گفته‌ی شماری از نویسندگان، گمان می‌رود که این نام به چم "سیزده به سوی در و دشت" باشد.
-چو هر دو سپاه اندر آمد ز جای
تو گفتی که دارد در و دشت پای!


آیین‌های سیزده به‌در:
برچیدن هفت‌سین: در این روز سفره‌ی هفت‌سین برچیده می‌شود و خوراکی‌های آن را با خود به می‌برند و در این روز می‌خورند.

پیشکش کردن سبزه به آب: ایرانیان باستان سبزه‌ها را به آب می‌سپردند و با اینکار پیشکشی به ایزد تیر می‌دادند. این کار امروز به زیست‌بوم ما آسیب می‌رساند.

گره زدن سبزه: گره زدن سبزه به ایران کهن باز می‌گردد. گفته می‌شود مشی و مشیانه پسر و دختر همایند(دوقلو) کیومرس و نخستین پدر و مادر روی زمین بودند، آن‌ها در روز سیزدهم فروردین به همسری هم درآمدند و هنگامی که می‌خواستند با هم پیمان زناشویی ببندند، شاخه‌ی گیاه "مورد" را برای پیمان بستن گره زدند. گفته می‌شود در ایران باستان که هنوز دین در آن راه نداشت، این آیین را همسران جوان هنگام پیمان بستن انجام می‌دادند.‌
بر پایه‌ی افسانه‌های ایرانی، مشی و مشیانه از خوردن سیب یا گندم باز داشته و از بهشت نیز رانده نشدند. اهورامزدا به آنان کشت گندم، دامداری، خانه‌سازی، هنر، پیشه و هم‌آغوشی آموخت؛ در زمین خاکی پدید آمدند، یکی از دنده دیگری پدید نیامد و تنها یکی مایه‌ی آرامش دیگری نبود، هر دو درکنار هم و با هم بالیدند. آن‌ها در پنجاه سال هژده(هجده) فرزند زادند.

پختن آش: پخت آش در بیشتر جشن‌های ایرانی دیده می‌شد و از آنجا که بیشتر مردم با یاری هم آن را فراهم می‌کردند، نمادی از کار گروهی بود. به‌ویژه در بهار که از سبزی‌های تازه روییده‌ی کوه و دشت برای پخت آش بهره می‌بردند. پس از چندی خوردن کاهو و سکنجبین هم به آیین‌های این روز افزوده شد.

هماوردجویی جوانان، پایکوبی گروهی، اسب‌دوانی(به نشانه‌ی نبرد ایزد تیشتر با دیو اپوش) و آب بازی از دیگر آیین‌های سیزده به‌در بود. در سمرکند(سمرقند) و بخارا فال‌گوش ایستادن نیز بخشی از این آیین‌ها بود.

#پریسا_امام_وردیلو
_________
📚 برگرفته از:
۱- یادداشت "زروان" #فریدون_جنیدی
۲- جشن‌های ایران باستان #حسین_محمدی
۳- از اسطوره تا تاریخ #مهرداد_بهار و #ابوالقاسم_اسماعیل_پور
_________
#جشن_های_ایرانی #سیزده_بدر #نوروز

☀️🌱 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🌬🌧 @AdabSar

مردم هیچ سرزمینی به اندازه‌ی ایرانیان آب را گرامی نمی‌داشتند.
#هرودوت

افسانه‌ی نبرد ایزد تیشتر با دیو اَپوش

🌧 در ایران باستان ایزد تیر یا تیشتر/تیشتریَه ایزدِ همه‌ی آب‌ها، باران و باروری بود و چهارمین ماه سال برای او نام‌گذاری شد. داستان جنگ او با دیو خشکسالی یا دیو اپوش/اپوشَه خواندنی است. افسانه‌ای که شاید چیستی سیزدهبدر را بیشتر بر ما بنمایاند.
بر پایه‌ی افسانه‌های باستانی و زرتشتی ایزد تیر در سی روز ماه سه دیسه‌ی(شکل) گوناگون داشت. در ده روز نخست مردی پانزده ساله می‌شد. پانزده سالگی زمانی آرمانی نزد ایرانیان بود. در ده روز دوم او گاوی نر بود و در دهه‌ی پایانی اسبی سپید می‌شد و در هر سه جایگاه باران می‌آفرید. در نبیگ(کتاب) پهلوی «بُندَهِش» تیشتر پدیدآورنده‌ی نخستین باران، دریا و دریاچه است.
در باور زرتشتیان باستان ایزدِ تیر چکه‌های باران را ساخت و ایزدِ باد آن‌ها را به یک سو برد تا دریای گیهانی(کاسپین) در کنار کوه البرز ساخته شود.

⚡️ داستان نبرد بارندگی و خشکسالی این است که دیو اپوش با هر ترفندی می‌کوشید از بارندگی جلوگیری کند ولی تیشتر به یاری ایزدِ باد آب‌ها را از زمین به آسمان فرستاد و پس از ده شبانه‌روز خود را همچون مرد جوان بلندبالایی درآورد که توان پرواز داشت و در آسمان‌ها جای گرفت و توانست از ابرها به سوی زمین باران بفرستد.
اين باران همچون همیشه نبود، هر چکه‌ی آن به بزرگی يک مرد تنومند بود.
پس از چنين بارشی آب زمين را فرا گرفت و جانوران موتَک(موذی) را از ميان برد. اگر شماری از آن‌ها جان به‌در بردند خود را پنهان کردند.

🌬 يک بار ديگر ايزدِ باد دست به‌کار شد و آب‌ها را به کرانه‌های زمين برد و يک دریای افسانه‌ای به نام دريای فراخکرد ساخت. همين که دیو خشکسالی دریافت که تیشتر و یارانش چه کرده‌اند تيشتر اين‌بار خود را به سان گاوی زرين‌شاخ درآورد و ده شبانه‌روز ديگر در آسمان پرواز کرد و همچنان از ابرها باران باراند.
در دهه‌ی سوم نیز همچون اسبی سپید و زيبا درآمد و این کار را دنبال کرد. در اين زمان که به سان اسب بود به دريای فراخکرد رفت تا آنجا را از زهر جانوران زيان‌بخش پاکيزه کند. ولی ديو اپوش دست او را خوانده و او نيز خود را همچون اسبی درآورده بود که يال و گوش نداشت و سياه و ترسناک بود. در اينجا بود که نبردی رو در رو ميان آن‌ها درگرفت.

💫 در آغاز اين جنگ ديو اپوش نيرومندتر از تيشتر جنگید و پيروز شد. او توانست ايزد تيشتر را هزار گام از دريای فراخکرد دور و جهان را چندی دچار خشکی و تشنگی کند. تيشتر آزرده و شکست‌خورده به پيشگاه خداوند رفت و گفت که ناتوانی‌اش برای این است که مردم نیایش شايسته‌ای برای او بجا نیاورده‌اند. خداوند به او نیرویی داد برابر ده مرد جوان، ده کوه و ده رود. در برخی نوشتارها ده اسب، ده گاو نر و دهشتر نیز نوشته‌اند.
با اين پشتوانه تیشتر در نبرد دوم پيروز شد و ديو خشکسالی را هزار گام دور کرد و باز هم با یاری ايزدِ باد ابرها را به هر سوی آسمان راند تا همه‌جا را سرشار از باران کند.

⚡️ در اين داستان همان‌گونه که تيشتر همکارانی داشت دیو خشکسالی نيز از دیوهای دیگر مانند دیو آذرخش(رعد و برق) یاری گرفته بود زيرا در نبرد دوم هنگامی که ايزدِ تيشتر گرز خود را بر آتشی که در ابرها نهفته بود کوبید آتش زبانه کشید و یکی از یاوران دیو خشکسالی از ترس خروشی برآورد و نابود شد، همين رویداد باران را فراوان‌تر کرد. تيشتر کم‌کم توانست بر خشکسالی چیره شود و ده شبانه‌روز برای زمین باران بفرستد.
زهری که از جانوران موتَک بر روی زمین مانده بود همراه با این آب‌ها به دریاها رفت و مایه‌ی شوری و تلخی آب دریاها شد. ولی آب‌های پاکیزه به کشتزارها و چراگاه‌ها راه يافت و مایه‌ی سرسبزی و تازگی شد.

🌧 اين رویداد فرخنده در سيزدهمین روز ماه، در يک زمان افسانه‌ای رخ داد و برای مردمی که از خشکسالی بیم داشتند روز باران فرخنده بود. به‌ويژه اگر اين روز از پی نوروز و در آغاز بهار از راه می‌رسید. پس باید برای دیدن زیبایی بهار از خانه‌ها بيرون می‌آمدند و با جشن و شادی برای داشتن سالی پر باران نيايش می‌کردند.
با این کار دلخوری ایزد تیشتر از میان می‌رفت تا او به یاری کشت و کارشان بیاید. آن‌ها سبزه‌ها را به آب روان می‌سپردند تا به تیشتر بگویند که سرسبزی زمین در گرو آب و باران است و با اين کار نمادين از او می‌خواستند بارش را از آن‌ها دريغ نکند.
تیشتر به اندازه‌ای ارزشمند بود که نام او را بر درخشان‌ترین ستاره‌ی آسمان و گل سرسبد ستاره‌های خرس بزرگ گذاشته بودند.
_________
📚 ۱- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی با تکیه بر استوره و مردم‌شناسی #حسام_الدین_مهدوی
۲- جشن‌ها و آیین‌های شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
۳- شناخت اساتیر ایران #جان_هینلز برگردان «باجلان فرخی»

goo.gl/vqiuhw
#جشن_های_ایرانی #سیزده_بدر #نوروز

🌬🌧 @AdabSar
Ещё