ادب‌سار

#احمد_شاملو
Канал
Логотип телеграм канала ادب‌سار
@AdabSarПродвигать
14,37 тыс.
подписчиков
4,88 тыс.
фото
120
видео
828
ссылок
آرمان ادب‌سار پالایش زبان پارسی والایش فرهنگ ایرانی instagram.com/AdabSar گردانندگان: بابک مجید دُری @MajidDorri پریسا امام‌وردیلو @New_View فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
کوه‌ها
با همند و تنهایند
همچون ما
باهمان تنهایان…

#احمد_شاملو
#چکامه_پارسی

🌄 @AdabSar
💫

دل‌های ما که به هم نزدیک باشند
دیگر چه فرقی می‌کند
که کجای این جهان باشیم
دور باش امّا نزدیک
من از نزدیک‌بودن‌های دور می‌ترسم

#احمد_شاملو
‌‌‌‎‌‌‌
@AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
💫

چه بی‌تابانه می‌خواهمت
ای دوری‌ات
آزمونِ تلخِ زنده‌به‌گوری...!

#احمد_شاملو
#چکامه_پارسی
@AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
💫

نه!
هرگز شب را باور نکردم
چرا که در فراسوهای دهلیزش
به امید دریچه‌ای
دل بسته بودم

#احمد_شاملو
#چکامه_پارسی
@AdabSar
💫

نه!
هرگز شب را باور نکردم
چرا که در فراسوهای دهلیزش
به امید دریچه‌ای
دل بسته بودم

#احمد_شاملو
#چکامه_پارسی
@AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
💫

چه بی‌تابانه می‌خواهمت
ای دوری‌ات
آزمونِ تلخِ زنده‌به‌گوری...!

#احمد_شاملو
#چکامه_پارسی
@AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
💫

چه بی‌تابانه می‌خواهمت
ای دوری‌ات
آزمونِ تلخِ زنده‌به‌گوری...!

#احمد_شاملو
#چکامه_پارسی
@AdabSar
💫

چه بی‌تابانه می‌خواهمت
ای دوری‌ات
آزمونِ تلخِ زنده‌به‌گوری...!

#احمد_شاملو
#چکامه_پارسی
@AdabSar
@AdabSar

گاهی فکر می‌کنم قلب‌ها گرامی‌تر از آنند که بشکنند
و عمرها کوتاه‌تر از آنکه به بطالت بگذرند
من همه‌ی اینها را از پیش آموخته‌ام
خوب می‌دانم، خوب می‌فهمم
اما نمی‌دانم چرا گاهی 
ثانیه‌ها از تپش می‌ایستند
من می‌مانم و اشک
من می‌مانم و غم 
من و اندوه...

#احمد_شاملو
@AdabSar
@AdabSar

من خویشاوندِ هر انسانی هستم که خنجری در آستین پنهان نمی‌کند.
نه اَبرو درهم می‌کشد، نه لبخندش ترفندِ تجاوز به حقِ نان و سایه‌بانِ دیگران است.
نه ایرانی را به غیرِایرانی ترجیح می‌دهم، نه ایرانی را به ایرانی.
من یک لر، بلوچ، کردِ، فارسم،
یک فارس‌زبانِ ترک، یک آفریقایی اروپایی استرالیایی آمریکایی ِ آسیایی‌ام.
یک سیاه‌پوستِ زردپوستِ سرخ‌پوستِ سفیدم که نه تنها با خودم و دیگران کمترین مشکلی ندارم،
بلکه بدونِ حضورِ دیگران وحشتِ مرگ را زیر پوستم احساس می‌کنم.
من انسانی هستم میان انسان‌های دیگر بر سیاره ی مقدسِ زمین،
که بدونِ حضورِ دیگران معنایی ندارم...

#احمد_شاملو
فرستنده #مهین_دری
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
@AdabSar

🍃پیشکش به روان #احمد_شاملو🍃
سراینده و فرستنده: #شایان_شکیب


▪️نگاه تو، پرسوزترین نگاه‌ها
دردناک‌ترین نگاه‌هاست.
نگاه تو...
قربانی هلهله‌ی نامردمی شیطانی است
که با غُرشی بی‌غریو
پرده‌ی گوش آدمی را می‌آزارد؛
و فریاد تو
فریادی است پرطنین از ژرفنای تاریخی پُرغريو
که غیاب انسانی را جار می‌کشد.
نعره‌ای از درون است
که سرکشانه به آسمان می‌لولد
و چشم در چشم امید تنگ ناامیدی می‌دوزد،
در آرزوی فردایی روشن.
فریاد تو،
هیاهویی در بزنگاه درد است
نعره‌ای در کش و قوس جهل
و ناله‌ایست بر شکست نبرد.

▪️افسوس که چرخ‌ها ناراست در حرکتند
فرصت‌ها، یکریز از کف می‌روند،
و درها به روی امیدها، بسته‌اند.
دریغ که گوش بسته‌اند گول‌های گمراه
بر جارهای جاوید بلندت،
در آسمان خرافه و نیرنگ.
فریاد تو این است!
فریاد تو این است!

▪️گناه تو اما
باورداشت کورسونوری بوده است
که در پسِ خود تاریکی زاییده است؛
و تو مانده‌ای با حسرتی کلان
و چيستانه‌ای بی‌پاسخ
در ایستاری بی‌نِهِش،
آونگان* در گستره‌ی زمین و آسمان.

▪️آیا هرگز به این فریاد بی‌هوده اندیشیده‌ای
که در این همبود زهرآگين
باورها
هستی تو را از پای درآورده‌اند؟!
آیا هرگز به اين بی‌هودگی زجرآور سِگاليده‌ای
که تعصب‌ها
قدرت‌ها
و کشمکش‌ها
گذرگاه بالندگی تو را بست کرده‌اند؟!

▪️باری تو ...
مردانه مردی بر معراج رفته، بودی
که چون واحه‌ای در دل کویر پا گرفتی و بالیدی
و طراوتی در اوگ یاس، ارمغان آوردی.
چشمه‌ای جوشان در کويرستان خرافه بودی
برای ملتی عطشان،
در صحرایی بی‌کران.
مامنی امیدبخش،
برای پروازهای پسايند
خورشیدی در آسمان نادانی،
و شوالیه‌ای پیروزمند،
در نبرد ظلمت.

▪️باری...
ای دریغ و درد!
که این‌جا
از حضور آدمی مُبَرّاست.
ای دریغ و درد!
که این‌جا گوهر آدمی
نشانی از پلیدی و ریاست.
آی چه کسی می‌داند
چه کسی می‌داند
این همه سدا[صدا]ها، نگاه‌ها و جنبش‌ها
فریاد حسرتی بی‌دادرس‌اند
که رنگ و بوی آن‌ را
باد برده است؟!
آی چه کسی می‌داند
که این جا چرا
آدمی
دست از همه‌ی آرزوها شسته است؟!


✍🏻 پی‌نوشت سراینده:
آونگان ← معلق
ایستار ← موقعیت
بی‌نهش ← نابجا

@AdabSar
🔷💠🔹🔹
Forwarded from ادب‌سار
کاش دلتنگی نیز نام کوچکی می‌داشت؛
نام کوچکی
تا به جانش می‌خواندی
تا به مهر آوازش می‌دادی
همچو مرگ
که نام کوچک زندگی‌ست...

#احمد_شاملو
سروده به #پارسی_پاک
@AdabSar
💞💞💞💞
@AdabSar

خوشا رهایی
خوشا پر کشیدن
خوشا اگر نه زیستن به رهایی
مُردن به رهایی
آه...
این پرنده در این قفسِ تنگ نمی‌خواند!

#احمد_شاملو
فرستنده #مهین_دری
@AdabSar
💃💃💃💃
@AdabSar

"آیدا در آینه"

لبانت
به ظرافت شعر
شهوانی‌ترین بوسه‌ها را به شرمی چنان مبدل می‌کند
كه جاندار غارنشین از آن سود می‌جوید
تا به صورت انسان درآید؛

و گونه هایت
با دو شیار مّورب
كه غرور تورا هدایت می‌کنند و
سرنوشت مرا
که شب را تحمل کرده‌ام
بی آن که به انتظار صبح
مسلح بوده باشم،

و بكارتی سر بلند را
از روسبی‌خانه‌های داد و ستد
سر به مهر باز آورده‌م

هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست
كه من به زندگی نشستم!

و چشانت راز آتش است؛
و عشقت پیروزی آدمی‌ست؛
هنگامی که به جنگ تقدیر می‌شتابد؛

و آغوشت
اندک جایی برای زیستن
اندک جایی برای مردن

و گریز از شهر
که به هزار انگشت
به وقاحت
پاکی آسمان را متهم می‌کند

کوه با نخستین سنگ‌ها آغاز می‌شود
و انسان با نخستین درد

در من زندانی ستمگری بود
كه به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

توفان‌ها
در رقص عظیم تو
به شکوهمندی
نی‌لبکی می‌نوازند،

و ترانه‌ی رگ‌هایت
آفتاب همیشه را طالع می‌کند

بگذار چنان از خواب بر آیم
که کوچه‌های شهر
حضور مرا دریابند؛

دستانت آشتی است
و دوستانی که یاری می‌دهند
تا دشمنی
از یاد برده شود؛

پیشانی‌ات آیینه‌ای بلند است
تابناک و بلند،
که خواهران هفتگانه در آن می‌نگرند
تا به زیبایی خویش دست یابند
دو پرنده‌ی بی‌طاقت در سینه‌ات آواز می‌خوانند

تابستان از کدامین راه فرا خواهد رسید
تا عطش،
آب‌ها را گواراتر کند؟

تا آ یینه پدیدار آیی
عمری دراز در آ نگریستم
من برکه‌ها و دریاها را گریستم

ای پری‌وار در قالب آدمی
که پیکرت جز در خلواره ناراستی نمی‌سوزد!

حضورت بهشتی است
كه گریز از جهنم را توجیه می‌کند،
دریایی که مرا در خود غرق می‌کند
تا از همه گناهان و دروغ
شسته شوم
و سپیده‌دم
با دست‌هایت بیدار می‌شود...

#احمد_شاملو
#آیدا
از دفتر "آیدا در آینه"

@AdabSar
💃💃💃💃
💫

گستاخی خیالم را ببخش
که حتا
لحظه‌ای...
یادت را رها نمی‌کند...!

#احمد_شاملو
@AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
💫

نگذار دیگران نام تو را بدانند

همین زلال چشمانت

برای پچ پچ هزار ساله آنان کافیست...


#احمد_شاملو
@AdabSar
💫

مرگ را پروای آن نیست
که به انگیزه‌ای اندیشد

زندگی را فرصتی آن‌قدر نیست
که در آینه به قدمت خویش بنگرد

و عشق را مجالی نیست
حتی آن‌قدر که بگوید
برای چه دوستت می‌دارد...

#احمد_شاملو
@AdabSar
کاش دلتنگی نیز نام کوچکی می‌داشت؛
نام کوچکی
تا به جانش می‌خواندی
تا به مهر آوازش می‌دادی
همچو مرگ
که نام کوچک زندگی‌ست...

#احمد_شاملو
سروده به #پارسی_پاک
@AdabSar
💞💞💞💞
Forwarded from ادب‌سار
⚡️🔥📿

خدا مرا از بهشت راند
از زمین ترساند

شما مرا از زمین راندید
از خدا ترساندید

من اینک
در کنار شیطان آرام گرفته‌ام

که نه مرا از خویش می‌راند و نه از هیچ می‌ترساند...

#احمد_شاملو
#ادبیات_ایران
@AdabSar
🌾🍃🌿🌾
💫

کاش دلتنگی نیز نام کوچکی می‌داشت
تا به جانش می‌خواندی!
نام کوچکی
تا به مهر آوازش می‌دادی!
همچون مرگ
که نام کوچک زندگی‌ست!


#احمد_شاملو
@AdabSar
Ещё