✳️ شفا در اربعین
اما یکی دو نفر هستند که همان سینهخیز را که چه عرض کنم، کلاً ترجیح میدهند حتی برای
#غذا و
#قضا هم از جا بلند نشوند.
یعنی شما هر وقت وارد
#موکب بشوی – صبح، ظهر و شب فرقی ندارد – اینها همیشه خواب هستند! تا جاییکه، یکی از ایرانیهایی که توی این
موکب با او آشنا شدهایم و به خاطر تسلطش روی
#انگلیسی به کارهای بچهها کمک میکند، بالأخره به حرف آمد.
وقتی میبیند یکی از همین بچههای دائمالاستراحه، نیمخیز شده و از کیفش چیزی برمیدارد، داد و بیداد راه میاندازد که: «آهای مردم! آهای ملت! مریضشون
#شفا گرفت. داره تکون میخوره، خودم دیدم، این دو روزه اینجاست تکون نخورده، اللهُ اکبر...!» حدوداً هر صد نفر توی
موکب، کم مانده بود بریزند سر مریض شفاگرفته! و خودشان را
#تبرک کنند که به خیر گذشت! دوباره شب، همان ایرانی آمده و به یکی از آنها میگوید: «یعنی گلدون خونه ما بیشتر از تو تحرک داره!».
من هم رفتم نزدیک یکی از همین بچهها و گفتم: «شما چطوری زندگی میکنید؟! مگه شما ندای درون ندارید؟ چطوری کاریتون نداره...».
#رضا_عیوضی #روایت_برادهها(
#سفرنامه #پیاده_روی_اربعین + کمی
#مزاح)
#نشر_شهید_کاظمیدفتر اول:
#او_یافت_مراصفحه ۱۴۳.
@Ab_o_Atash