✳ #عشق، انقلاب است و
#دوستداشتن، اصلاح!
از عشق سخن باید گفت، همیشه از عشق سخن باید گفت.
عشق در لحظه پدید میآید، دوست داشتن در امتداد زمان. این اساسیترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است.
عشق، معیارها را در هم میریزد؛ دوست داشتن بر پایه معیارها بنا میشود.
عشق ناگهان و ناخواسته شعله میکشد، دوست داشتن از شناختن و خواستن سرچشمه میگیرد.
عشق، قانون نمیشناسد، دوست داشتن اوج ِ احترام به مجموعهای از قوانینِ عاطفی است.
عشق، فوران میکند - چون آتشفشان، و شره میکند - چون آبشاری عظیم؛ دوست داشتن، جاری میشود - چون رودخانهای بر بستری با شیب نرم.
عشق، ویران کردنِ خویشتن است؛ دوست داشتن، ساختنی عظیم.
عشق، دقالباب نمیکند، مؤدب نیست، درویش نیست، حسابگر نیست، سربهزیر نیست، مطیع نیست ...
عشق، دیوار را باور نمیکند، مرگ را باور نمیکند ...
عشق در وهله پیدایی، دوست داشتن را نفی میکند، نادیده میگیرد، پس میزند، له میکند و میگذرد. دوست داشتن نیز، ناگزیر، در امتداد زمان، عشق را
دود میکند، به آسمان میفرستد، و چون خاطرهای حرام، فرشته مهربانی بر آن میگمارد.
عشق، سحر است؛ دوست داشتن، باطلالسحر، عشق و دوست داشتن از پی هم میآیند ؛ اما هرگز در یک خانه منزل نمیکنند.
عشق، انقلاب است؛ دوست داشتن، اصلاح.
میان عشق و دوست داشتن، هیچ نقطه مشترکی نیست. از دوست داشتن به عشق میتوان رسید؛ و از عشق به دوست داشتن؛ اما به هر حال این حرکت از خود به خود نیست؛ از نوعی به نوعی است، از خمیرهای به خمیرهای ...
و فاصلهای است ابدی میان عشق و دوست داشتن، که برای پیمودن این فاصله، یا باید پرید، یا باید فرو چکید ...
#نادر_ابراهیمی#آتش_بدون_دود#گالان_و_سولمازجلد ۱، صفحه ۲۱۴.
@Ab_o_Atash