الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#والده_شهیدان_خوش_سیر
Канал
Логотип телеграм канала الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELПродвигать
537
подписчиков
10,3 тыс.
фото
645
видео
247
ссылок
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
◼️
#مجلس_ترحیم_مادر_شهید
در زیر باران
روزجمعه 29 فروردین مجلس ترحیم #والده_شهیدان_خوش_سیر
در قطعه 45 بهشت زهراء(س) با حضور خانواده و جمعی از همسنگران #تخریبچی با حفظ رعایت مسائل بهداشتی و فاصله اجتماعی انجام شد.
@alvaresinchannel
🍃🌹🍃🍃🌹🍃🌹🍃
🌹
به مناسبت سومین روز رحلت حاجیه خانم افروز حسنی هوشیار #والده_شهیدان_خوش_سیر
مجلس یادبودی در روز جمعه29 فروردین ماه 99 از ساعت 17 در کنار مزارش با رعایت مسائل بهداشتی و فاصله اجتماعی در قطعه ی صالحین بهشت زهراء(س) قطعه 45 ردیف 39 شماره 16 برگزار میگردد.
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#به_یاد_مادرم
هدیه به مادری فداکار و صبور
#والده_شهیدان_خوش_سیر

مادری از بین ما رفت که نمونه ای از شیر زنان صبور این سرزمین بود
او جوان بود که سرپرستی فرزندانش را به عهده گرفت و در دامن پر مهر خود 4 رزمنده پرورادند.
او مادر #دو_شهید شد و دو جانباز
روزهای قبل از عید غدیر سال 67 بود که فرصتی شد برای تشییع همسنگر عزیزمان #شهید_اسماعیل_خوش_سیر به تهران بیاییم.
پیکر اسماعیل رو با آمبولانس از معراج شهدا به منزلشون در محدوده صفائیه شهرری آوردیم و بعد از طواف در منزل و خداحافظی با مادر به سمت مسجد امام حسن عسگری علیه السلام در میدان صفائیه تشییع کردیم.
تشییع که تمام شد تابوت اسماعیل رو داخل آمبولانس گذاشتیم و من و یکی دوتا از دوستان عقب آمبولانس کنار تابوت نشستیم. قبل از راه افتادن آمبولانس به سمت #گلزار_شهدای_بهشت_زهرا_سلام_الله_علیها مادر بزرگوار اسماعیل هم به جمع ما اضافه شد.
یه مقدار خودمون رو جمع و جور کردیم.
مادر اسماعیل یه هیبت خاصی داست یکی دو بار از نزدیک در حضور اسماعیل و ابراهیم با ایشون سلام وعلیک کرده بودیم اما این بار فرق میکرد.
ابراهیم که کربلای 5 شهید شد و اسماعیل هم تابوتش مقابل مادر بود.
سعی کردیم خیلی به هم نریزیم.
جلوی ناله و گریه هامون رو گرفتیم.
وقتی ماها رو کنار تابوت اسماعیل دید که با لباس جبهه هستیم به ما تسلیت گفت و ماشین به سمت گلزار شهدا حرکت کرد.
ما هم که دلتنگ اسماعیل بودیم درب تابوت رو بازکردیم و نایلون رو از صورت رفیقمون کنار زدیم.
من شروع کردم به زمزمه کردن..
و دوستان هم آروم آروم گریه میکردند.
مادر اسماعیل هم گهگاهی دستان لرزانش رو روی صورت آخرین پسرش میکشید و فقط میگفت:
اسماعلیم مادر... و قطرات اشکش روی گونه های بی جان فرزندش میچکید.
اونقدر بی صدا و آرام گریه میکرد که ماها که در عقب آمبولانس بودیم از شدت چکیدن پی در پی اشک روی صورت اسماعیل متوجه حزن این مادر میشدیم
مدت زمان طولانی سپری شد تا ما به محل دفن اسماعیل در قطعه 29 رسیدیم و فقط ذکر خدا بر زبان این مادر بود و گاهی هم میگفت #اسماعیلم_مادر.
و حکایت مادران غیور و صبور این سرزمین که اسماعیل ها را به قربانگاه فرستادند همین گونه است.
#تخریبچی_شهید_اسماعیل_خوش_سیر در روز اول فروردین سال 46 که مصادف با #شب_عید_قربان بود به دنیا اومد و نامش رو به این مناسبت اسماعیل گذاشتند و #اسماعیل چند روز بعد از عید قربان سال 67 به قربانگاه #پاسگاه_زید رفت و اسمانی شد.
سلام بر اسماعیل
روزی که به دنیا آمد و روزی که از دنیا رخت بربست
#جعفر_طهماسبی
@alvaresinchannel