الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#سید_ابراهیم
Канал
Логотип телеграм канала الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELПродвигать
537
подписчиков
10,3 тыс.
фото
645
видео
247
ссылок
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
🍂🌷🍂🌷🍂🌷🍂🌷🍂
🍂
#سید_ابراهیم_منفرد_نیاکی
فرزند #سرلشگر_شهید_مسعود_منفرد_نیاکی

خواهر کوچکی داشتیم که در نوجوانی به #سرطان_استخوان مبتلا شد.
پدرم در حال که فرماندهی #لشکر_92_زرهی در خوزستان بود، بیماری خواهرم شدت گرفت و همه از او قطع امید کردند. پدرم به این فرزند ته تغاری اش علاقه زیادی داشت و خواهرم هم خیلی خاطر ایشان را می خواست. با قرارگاه تماس گرفتیم و به پدر اطلاع دادیم که دخترش آخرین روزهای عمرش را طی می کند و هر چه زودتر خودش را برای آخرین دیدار با او برساند. اما پدر قبول نکرد که بیاید. پدر نتوانست به دیدار خواهرم بیاید و آخرین لحظات عمر خواهر در کنارشان باشد. ایشان در جواب #اصرارهای_مادرم گفت: «این سربازانی که الان در حال جنگ با بعثی ها هستند، همه شان فرزندان من هستند، الان من وظیفه دارم کنار آن ها باشم و همراهشان بجنگم » خواهرم در سن 16 سالگی فوت کردند و پدرم تا چهل و هفت روز بعد از وفات دختر ته تغاری اش هم نتوانست به خانه برگردد.
🍃🍃@alvaresinchannel
🍂🌷🍂🌷🍂🌷🍂🌷🍂
🍂
#سید_ابراهیم_منفرد_نیاکی
فرزند #سرلشگر_شهید_مسعود_منفرد_نیاکی

خواهر کوچکی داشتیم که در نوجوانی به #سرطان_استخوان مبتلا شد.
پدرم در حال که فرماندهی #لشکر_92_زرهی در خوزستان بود، بیماری خواهرم شدت گرفت و همه از او قطع امید کردند. پدرم به این فرزند ته تغاری اش علاقه زیادی داشت و خواهرم هم خیلی خاطر ایشان را می خواست. با قرارگاه تماس گرفتیم و به پدر اطلاع دادیم که دخترش آخرین روزهای عمرش را طی می کند و هر چه زودتر خودش را برای آخرین دیدار با او برساند. اما پدر قبول نکرد که بیاید. پدر نتوانست به دیدار خواهرم بیاید و آخرین لحظات عمر خواهر در کنارشان باشد. ایشان در جواب #اصرارهای_مادرم گفت: «این سربازانی که الان در حال جنگ با بعثی ها هستند، همه شان فرزندان من هستند، الان من وظیفه دارم کنار آن ها باشم و همراهشان بجنگم » خواهرم در سن 16 سالگی فوت کردند و پدرم تا چهل و هفت روز بعد از وفات دختر ته تغاری اش هم نتوانست به خانه برگردد.
🍃🍃@alvaresinchannel
🍂🌷🍂🌷🍂🌷🍂🌷🍂
🍂
#سید_ابراهیم_منفرد_نیاکی
فرزند #سرلشگر_شهید_مسعود_منفرد_نیاکی

خواهر کوچکی داشتیم که در نوجوانی به #سرطان_استخوان مبتلا شد.
پدرم در حال که فرماندهی #لشکر_92_زرهی در خوزستان بود، بیماری خواهرم شدت گرفت و همه از او قطع امید کردند. پدرم به این فرزند ته تغاری اش علاقه زیادی داشت و خواهرم هم خیلی خاطر ایشان را می خواست. با قرارگاه تماس گرفتیم و به پدر اطلاع دادیم که دخترش آخرین روزهای عمرش را طی می کند و هر چه زودتر خودش را برای آخرین دیدار با او برساند. اما پدر قبول نکرد که بیاید. پدر نتوانست به دیدار خواهرم بیاید و آخرین لحظات عمر خواهر در کنارشان باشد. ایشان در جواب #اصرارهای_مادرم گفت: «این سربازانی که الان در حال جنگ با بعثی ها هستند، همه شان فرزندان من هستند، الان من وظیفه دارم کنار آن ها باشم و همراهشان بجنگم » خواهرم در سن 16 سالگی فوت کردند و پدرم تا چهل و هفت روز بعد از وفات دختر ته تغاری اش هم نتوانست به خانه برگردد.
🍃🍃@alvaresinchannel
شب گذشته و در سی و دومین سالگرد شهادت سردار شهید #سید_ابراهیم_کسائیان جمعی از فرماندهان و رزمندگان #لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام با حضور در بیت شهید یاد و خاطره همسنگر خود را گرامی داشتند.
سردار شهید سید ابراهیم کسائیان از فرماندهان لشگر27 و 10سیدالشهداء(ع) بود. فرماندهی #گردان_میثم لشگر27 وجانشینی فرماندهی محور لشگر10 از جمله مسولیت های این شهید در دفاع مقدس بود.
شهید کسائیان در حالیکه مسولیت جانشین محور عملیاتی را در#عملیات_کربلای_5 به عهده داشت در سحرگاه 19 دیماه 65 در مصاف با دشمن در منطقه عملیاتی #شلمچه به شهادت رسید و پیکر مطهرش در #گلزار_شهدای_شیرگاه در خاک آرمید
@alvaresinchannel
🌹🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🌹🌴
#به_یاد_سردار_شهید
#سید_ابراهیم_کسائیان
فرمانده محور لشگر10 سیدالشهداء(ع) در
#عملیات_کربلای_5

به یاد آن کسی که غریبی هایش برده جانم را
و به یاد کسی که مدتی است روحم را از حوالی #گردان_میثم تا #کربلای_شلمچه کشانده است ! تا تفأل های شبانه ام را به مفاتیح الجنان دلیل باشد.
و آری چیزی جز اسم پدر و #سید_ابراهیم در آن نمی یابم، به احترام نام زیبای پدر واژه ها تکبیره الحرام سر می دهند و قلمم مثل اکنون موذن می شود! پری شاد پریزاد خانه ام چه شور و ماهوری از نام پدرش می گیرد و من سید ابراهیم را با او می شناسم .
و به همراه فرشته ی خانه ام کلمات به پا می خیزند، لاله ها قیام می کنند، قاصدک قنوت می گوید،اقاقی به رکوع می رود و "شهید" در سجده ی زیبای خداوند محو می شود!!
چه تاریخی بر ما رسیده! سالروز رهایی و پرواز سیّد! و عجبا که در چه نقطه ی حساس و مبهم و پر از بغضی ایستاده ام و قصد دویدن به دنبال مسیر و نشانی اش هستم! چگونه لایقم! و خدایا تو میدانی که رهسپار غربت سیّد شده ام و تا فریادش نزنم از پای نمینشنیم. وقتی از غربت میگوییم مگر میشود از شلمچه نگوییم? مگر میشود تفسیرش نکنیم تا کمی آراممان کند!
#شلمچه..خلاصه عشق است و قطعه ای از #بهشت ، تندیس زیبای مردانگیست که در میدان ایثار قد کشیده است
و چه شیرانی که در آن به معراج پر نگشودند
#شلمچه_شهر_شهود است و شاهد
و آری! شلمچه شاهنامه بلند شهادت است و #دیوان_عاشقیست.
ای شلمچه! ستاره هایت را چه بسیار شماره کردم و چه غروب ها بر #کرانه_های_کرخه_و_کارون ماه را بوییده ام !
چه سالها برای عظمت قلندران زخمی ات گریسته ام..
ولی اینبار گمگشته ای را آنجا دارم که #یگانه_یادگارش، تمام علت بودنم شده است و شاید کمی نزدیکتر به رد پایش باشم. چشمهای میشی و روشن دردانه یادگار #شیر_سوادکوه که هر صبح بر زندگی ام باز میشود ،تکلیف بر من سرمشق میشود تا با او به غربت شلمچه بزنیم و راهی شویم تا قدمگاه پدر را از نزدیک نشانش بدهم و با گریه هایش بگریم ..
ای شلمچه! چقدر بالهای سرد بادهایی که به سوی تو وزیده اند را در اقلیم های غریب غربت بوسیده ام,..
شلمچه! گیسوان نخل هایت را شانه خواهیم زد و خورشیدهایت را بی شمار! در شفق های کبود تشیع خواهیم کرد! و چه روزها که شروه و شرجی ات را،دریا و بارانت به همراه دردانه ی شیر سواد کوه در لحظه های بی خویشی خود همراه با یاد #سید_ابراهیم_کسائیان و اسم #کربلای_پنج طلب کرده ایم.
شلمچه..شلمچه ..
آه ای شلمچه مأمن پرسه های جنون و شوریدگی ام ،بالین آخرم
#طه_امیری
#همسر_تنها_یادگار_شهید_ابراهیم_کسائیان 96/10/18
🌹
🌹🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
@alvaresinchannel