الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#خط_و_نشان_به_خدا
Канал
Логотип телеграм канала الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELПродвигать
537
подписчиков
10,3 тыс.
фото
645
видео
247
ссылок
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#خط_و_نشان_به_خدا
#سردار_تخریبچی
#شهید_حاج_عبدالله_نوریان
#عملیات_والفجر_8
✍️✍️✍️ راوی: #اسدالله_سلیمانی

با #حاج_عبدالله داشتیم می رفتیم #فاو، دقیقا یادم نیست چنذنفر بودیم.
شاید ۵ نفر و یا بشتر، احمد خسروبابایی و حبیب فرخی هم بودند.
3ماشین رو گذاشتیم این طرف آب، سوئیچش رو گذاشتیم کنار لاستیک ماشین تا هرکس قرار شد برگرده بیاید بردارد و استفاده کند. سوار قایق شدیم رفتیم توی ساحل فاو پیاده شدیم.
دنبال یه جای مناسب می گشتیم تا به عنوان #مقر_بچه_های_تخریب انتخاب کنیم.
حاج عبدالله خیلی گرفته بود. از خودش شاکی بود که چرا تو این مدت چند سال جبهه بوده حتی یه خراش کوچیک هم برنداشته و زخمی هم نشده است.
بعدش هم خودش به خودش دلداری می داد. ما هم که شنونده بودیم، راستش دیگران را نمی دونم ولی من از معنویت شکایتش و دلداری خودش داشتم لذت می بردم.
تو همین حال بودیم گفت خدایا برای اینکه من تکلیفم با خودم روشن بشه امروز تا ظهر یه نشونی نشون من بده
تو همین حال و هوا بودیم و دنبال جا برای مقر می گشتیم که یه دفعه انگار حاجی را برق گرفته باشه گفت وای آنجا را همه روبه رو را نگاه کردیم یه رزمنده داشت راه می رفت. ما متوجه ماسک اون نشده بودیم. گفت احتمالا عراق #شیمیایی_می زنه این ها مجهز شده اند و نیروهای ما بدون ماسک دارند می آیند منطقه آلوده.
رو به من کرد و گفت بدو برو ماشین وردار و برو دنبال ماسک، ماسک را اینجا نروسندی نه می خوابی نه استراحت
من و حبیب فرخی برای آوردن ماسک از #حاج_عبدالله جدا شدیم.
بعدا فهمیدم تا قبل از ظهر همان روز #هواپیماهای_دشمن نزدیکی حاجی را زده بودند و حاجی تمام سر و صورتش سوخته و باند پبچی شده بود
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#خط_و_نشان_به_خدا
#سردار_تخریبچی
#شهید_حاج_عبدالله_نوریان
#عملیات_والفجر_8
✍️✍️✍️ راوی: #اسدالله_سلیمانی

با #حاج_عبدالله داشتیم می رفتیم #فاو، دقیقا یادم نیست چنذنفر بودیم.
شاید ۵ نفر و یا بشتر، احمد خسروبابایی و حبیب فرخی هم بودند.
3ماشین رو گذاشتیم این طرف آب، سوئیچش رو گذاشتیم کنار لاستیک ماشین تا هرکس قرار شد برگرده بیاید بردارد و استفاده کند. سوار قایق شدیم رفتیم توی ساحل فاو پیاده شدیم.
دنبال یه جای مناسب می گشتیم تا به عنوان #مقر_بچه_های_تخریب انتخاب کنیم.
حاج عبدالله خیلی گرفته بود. از خودش شاکی بود که چرا تو این مدت چند سال جبهه بوده حتی یه خراش کوچیک هم برنداشته و زخمی هم نشده است.
بعدش هم خودش به خودش دلداری می داد. ما هم که شنونده بودیم، راستش دیگران را نمی دونم ولی من از معنویت شکایتش و دلداری خودش داشتم لذت می بردم.
تو همین حال بودیم گفت خدایا برای اینکه من تکلیفم با خودم روشن بشه امروز تا ظهر یه نشونی نشون من بده
تو همین حال و هوا بودیم و دنبال جا برای مقر می گشتیم که یه دفعه انگار حاجی را برق گرفته باشه گفت وای آنجا را همه روبه رو را نگاه کردیم یه رزمنده داشت راه می رفت. ما متوجه ماسک اون نشده بودیم. گفت احتمالا عراق #شیمیایی_می زنه این ها مجهز شده اند و نیروهای ما بدون ماسک دارند می آیند منطقه آلوده.
رو به من کرد و گفت بدو برو ماشین وردار و برو دنبال ماسک، ماسک را اینجا نروسندی نه می خوابی نه استراحت
من و حبیب فرخی برای آوردن ماسک از #حاج_عبدالله جدا شدیم.
بعدا فهمیدم تا قبل از ظهر همان روز #هواپیماهای_دشمن نزدیکی حاجی را زده بودند و حاجی تمام سر و صورتش سوخته و باند پبچی شده بود
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#خط_و_نشان_به_خدا
#سردار_تخریبچی
#شهید_حاج_عبدالله_نوریان
#عملیات_والفجر_8
✍️✍️✍️ راوی: #اسدالله_سلیمانی

با #حاج_عبدالله داشتیم می رفتیم #فاو، دقیقا یادم نیست چنذنفر بودیم.
شاید ۵ نفر و یا بشتر، احمد خسروبابایی و حبیب فرخی هم بودند.
3ماشین رو گذاشتیم این طرف آب، سوئیچش رو گذاشتیم کنار لاستیک ماشین تا هرکس قرار شد برگرده بیاید بردارد و استفاده کند. سوار قایق شدیم رفتیم توی ساحل فاو پیاده شدیم.
دنبال یه جای مناسب می گشتیم تا به عنوان #مقر_بچه_های_تخریب انتخاب کنیم.
حاج عبدالله خیلی گرفته بود. از خودش شاکی بود که چرا تو این مدت چند سال جبهه بوده حتی یه خراش کوچیک هم برنداشته و زخمی هم نشده است.
بعدش هم خودش به خودش دلداری می داد. ما هم که شنونده بودیم، راستش دیگران را نمی دونم ولی من از معنویت شکایتش و دلداری خودش داشتم لذت می بردم.
تو همین حال بودیم گفت خدایا برای اینکه من تکلیفم با خودم روشن بشه امروز تا ظهر یه نشونی نشون من بده
تو همین حال و هوا بودیم و دنبال جا برای مقر می گشتیم که یه دفعه انگار حاجی را برق گرفته باشه گفت وای آنجا را همه روبه رو را نگاه کردیم یه رزمنده داشت راه می رفت. ما متوجه ماسک اون نشده بودیم. گفت احتمالا عراق #شیمیایی_می زنه این ها مجهز شده اند و نیروهای ما بدون ماسک دارند می آیند منطقه آلوده.
رو به من کرد و گفت بدو برو ماشین وردار و برو دنبال ماسک، ماسک را اینجا نروسندی نه می خوابی نه استراحت
من و حبیب فرخی برای آوردن ماسک از #حاج_عبدالله جدا شدیم.
بعدا فهمیدم تا قبل از ظهر همان روز #هواپیماهای_دشمن نزدیکی حاجی را زده بودند و حاجی تمام سر و صورتش سوخته و باند پبچی شده بود
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel