الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#بهمن_رجبی
Канал
Логотип телеграм канала الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELПродвигать
537
подписчиков
10,3 тыс.
фото
645
видео
247
ссылок
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹
🌹
#خاطره_ای_از_عملیات
🔸🔸 #بیت_المقدس_6
#ارتفاع_شیخ_محمد
ماووت عراق
27 اردیبهشت 67
✍️✍️✍️ راوی #بهمن_رجبی
تخریبچی لشگر10

#عملیات_بیت_المقدس_6 بود
توی قرارگاه تاکتیکی منتظر دستور بودیم که اگه کاری پیش اومد انجام بدیم.
خبر دادند تو ی مسیربرگشت نیروها از خط یه مشکلی پیش اومده
بنده به همراه #شهید_اسماعیل_خوش_سیر و عمو یشلاق (#شهید_حاج_امیر_یحیوی)مامور شدیم.
مسافتی رو با وانت رفتیم بعد از اون پیاده راه افتادیم به سمت ارتفاعات.
بعد از چند ساعت پیاده روی توی شیاری که به سمت ارتفاع #شیخ_محمد میرفت به محل رسیدیم.
کف شیار یه پرتگاه به ارتفاع 10 - 12 متر بود که وقتی مجروحان و نیروهایی که میخواستن عقب بیان متوجه این پرتگاه نبودن و تو تاریکی شب سقوط میکردن پایین.
با اسماعیل یه #نوار_معبر کشیدیم و با #قرص_شب_نما مسیر رو به سمت چپ مشخص کردیم.
موقع برگشتن #شهید_اسماعیل که توی شناسایی قبل از عملیات چندین بار مسیر رو رفته بود راه رو گم کرد.
چند ساعت تو سینه کش ارتفاعات سرگردون بودیم تا بلاخره راه رو پیدا کرد و برگشتیم.
اسماعیل به ما میگفت: جون مادرتون یه وقت به کسی نگید من راه و گم کردم.. آبروم میره....
خلاصه موقع برگشتن کلی صفا کردیم و می خندیدیم.
یه سرود شیرازی اون موقع پخش شده بود که میگفت: عقاب اسمونهایوم... نهنگ قعر دریایوم... اسماعیل و عمو یشلاق این و برعکس می خوندن و میخندیدیم...
نهنگ اسمونهایوم.... عقاب قعر دریایوم...
روحشان شاد.
🍃🍃 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹
🌹
#خاطره_ای_از_عملیات
🔸🔸 #بیت_المقدس_6
#ارتفاع_شیخ_محمد
ماووت عراق
27 اردیبهشت 67
✍️✍️✍️ راوی #بهمن_رجبی
تخریبچی لشگر10

#عملیات_بیت_المقدس_6 بود
توی قرارگاه تاکتیکی منتظر دستور بودیم که اگه کاری پیش اومد انجام بدیم.
خبر دادند تو ی مسیربرگشت نیروها از خط یه مشکلی پیش اومده
بنده به همراه #شهید_اسماعیل_خوش_سیر و عمو یشلاق (#شهید_حاج_امیر_یحیوی)مامور شدیم.
مسافتی رو با وانت رفتیم بعد از اون پیاده راه افتادیم به سمت ارتفاعات.
بعد از چند ساعت پیاده روی توی شیاری که به سمت ارتفاع #شیخ_محمد میرفت به محل رسیدیم.
کف شیار یه پرتگاه به ارتفاع 10 - 12 متر بود که وقتی مجروحان و نیروهایی که میخواستن عقب بیان متوجه این پرتگاه نبودن و تو تاریکی شب سقوط میکردن پایین.
با اسماعیل یه #نوار_معبر کشیدیم و با #قرص_شب_نما مسیر رو به سمت چپ مشخص کردیم.
موقع برگشتن #شهید_اسماعیل که توی شناسایی قبل از عملیات چندین بار مسیر رو رفته بود راه رو گم کرد.
چند ساعت تو سینه کش ارتفاعات سرگردون بودیم تا بلاخره راه رو پیدا کرد و برگشتیم.
اسماعیل به ما میگفت: جون مادرتون یه وقت به کسی نگید من راه و گم کردم.. آبروم میره....
خلاصه موقع برگشتن کلی صفا کردیم و می خندیدیم.
یه سرود شیرازی اون موقع پخش شده بود که میگفت: عقاب اسمونهایوم... نهنگ قعر دریایوم... اسماعیل و عمو یشلاق این و برعکس می خوندن و میخندیدیم...
نهنگ اسمونهایوم.... عقاب قعر دریایوم...
روحشان شاد.
🍃🍃 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹
🌹
#خاطره_ای_از_عملیات
🔸🔸 #بیت_المقدس_6
#ارتفاع_شیخ_محمد
ماووت عراق
27 اردیبهشت 67
✍️✍️✍️ راوی #بهمن_رجبی
تخریبچی لشگر10

#عملیات_بیت_المقدس_6 بود
توی قرارگاه تاکتیکی منتظر دستور بودیم که اگه کاری پیش اومد انجام بدیم.
خبر دادند تو ی مسیربرگشت نیروها از خط یه مشکلی پیش اومده
بنده به همراه #شهید_اسماعیل_خوش_سیر و عمو یشلاق (#شهید_حاج_امیر_یحیوی)مامور شدیم.
مسافتی رو با وانت رفتیم بعد از اون پیاده راه افتادیم به سمت ارتفاعات.
بعد از چند ساعت پیاده روی توی شیاری که به سمت ارتفاع #شیخ_محمد میرفت به محل رسیدیم.
کف شیار یه پرتگاه به ارتفاع 10 - 12 متر بود که وقتی مجروحان و نیروهایی که میخواستن عقب بیان متوجه این پرتگاه نبودن و تو تاریکی شب سقوط میکردن پایین.
با اسماعیل یه #نوار_معبر کشیدیم و با #قرص_شب_نما مسیر رو به سمت چپ مشخص کردیم.
موقع برگشتن #شهید_اسماعیل که توی شناسایی قبل از عملیات چندین بار مسیر رو رفته بود راه رو گم کرد.
چند ساعت تو سینه کش ارتفاعات سرگردون بودیم تا بلاخره راه رو پیدا کرد و برگشتیم.
اسماعیل به ما میگفت: جون مادرتون یه وقت به کسی نگید من راه و گم کردم.. آبروم میره....
خلاصه موقع برگشتن کلی صفا کردیم و می خندیدیم.
یه سرود شیرازی اون موقع پخش شده بود که میگفت: عقاب اسمونهایوم... نهنگ قعر دریایوم... اسماعیل و عمو یشلاق این و برعکس می خوندن و میخندیدیم...
نهنگ اسمونهایوم.... عقاب قعر دریایوم...
روحشان شاد.
🍃🍃 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹
🌹
#خاطره_ای_از_عملیات
🔸🔸 #بیت_المقدس_6
#ارتفاع_شیخ_محمد
ماووت عراق
27 اردیبهشت 67
✍️✍️✍️ راوی #بهمن_رجبی
تخریبچی لشگر10

#عملیات_بیت_المقدس_6 بود
توی قرارگاه تاکتیکی منتظر دستور بودیم که اگه کاری پیش اومد انجام بدیم.
خبر دادند تو ی مسیربرگشت نیروها از خط یه مشکلی پیش اومده
بنده به همراه #شهید_اسماعیل_خوش_سیر و عمو یشلاق (#شهید_حاج_امیر_یحیوی)مامور شدیم.
مسافتی رو با وانت رفتیم بعد از اون پیاده راه افتادیم به سمت ارتفاعات.
بعد از چند ساعت پیاده روی توی شیاری که به سمت ارتفاع #شیخ_محمد میرفت به محل رسیدیم.
کف شیار یه پرتگاه به ارتفاع 10 - 12 متر بود که وقتی مجروحان و نیروهایی که میخواستن عقب بیان متوجه این پرتگاه نبودن و تو تاریکی شب سقوط میکردن پایین.
با اسماعیل یه #نوار_معبر کشیدیم و با #قرص_شب_نما مسیر رو به سمت چپ مشخص کردیم.
موقع برگشتن #شهید_اسماعیل که توی شناسایی قبل از عملیات چندین بار مسیر رو رفته بود راه رو گم کرد.
چند ساعت تو سینه کش ارتفاعات سرگردون بودیم تا بلاخره راه رو پیدا کرد و برگشتیم.
اسماعیل به ما میگفت: جون مادرتون یه وقت به کسی نگید من راه و گم کردم.. آبروم میره....
خلاصه موقع برگشتن کلی صفا کردیم و می خندیدیم.
یه سرود شیرازی اون موقع پخش شده بود که میگفت: عقاب اسمونهایوم... نهنگ قعر دریایوم... اسماعیل و عمو یشلاق این و برعکس می خوندن و میخندیدیم...
نهنگ اسمونهایوم.... عقاب قعر دریایوم...
روحشان شاد.
🍃🍃 @alvaresinchannel
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🌺
🍃🍂🌺
#عمو_یشلاق_بچه_های_تخریب
✍️✍️✍️ راوی: #بهمن_رجبی

خط پدافندی ما بعد از #شهر_ماووت خیلی شلوغ بود و حجم آتیش دشمن خیلی زیاد بود و دشمن، بارها با نفوذ خود به خط پدافندی، از نیروهای ما اسیر گرفته بود. بنابراین فرماندهان تصمیم گرفته بودند که #میدان_مین در خط زده بشه تا جلوی نفوذ دشمن گرفته بشه.
حدود یک ماه شبها از مقرمون که داخل شهر ماووت بود با ماشین حرکت می کردیم و تا نزدیکی صبح مشغول کاشت مینهایی که بیشتر M16 بود میشدیم و چون جاده تو دید مستقیم دشمن بود می‌بایست قبل از روش شدن هوا بر می گشتیم.
یکی از روزها ماشین دنبالمون نیومد و هوا هم کم کم داشت روشن میشد بچه ها مردد بودند که پیاده برگردیم یا منتظر ماشین بمونیم. که #عمو_یشلاق (بچه های تخریب حاج امیر یحیوی رو اینطور صدا میزدنند) گفت حرکت میکنیم، هر جا هم که ماشین رو دیدیم سوار میشیم. بعد از مدتی که پیاده راه افتادیم هوا کم کم روشن شد و نیروهای دشمن ما رو که حدود 14 - 15 نفر بودیم تو جاده دیدند و شروع کردند سمت ما شلیک کردن. بچه‌ها بلافاصله به شیار سمت راست جاده دویدند و مسیر رو ادامه دادیم چند قدمی که رفتیم #عمو_یشلاق به بچه‌ها گفت: بیایید حال این عراقی ها رو بگیریم. گفتیم چکار کنیم، گفت بریم رو جاده. بچه‌ها همه اومدند رو جاده و هربار که عراقی ها تیر اندازی میکردند بلافاصله همگی تو شیار کنار جاده پناه میگرفتن. خلاصه درست یادم نیست شاید حدود 10 - 15 بار بچه ها این کارو تکرار کردند و هر بار که روی جاده میامدن با سر و صدا و شکلک درآوردن کلی می خندیدیم. یک بار هم که اومدیم رو جاده عراقی ها که معلوم بود حسابی از این کار ما عصبانی شده بودند شروع کردند با آر پی جی سمت ما شلیک کردن. اینجا بود که عمو یشلاق گفت بچه‌ها فیلم #هنگ_شتر_ سواران رو دیدید؟ ما گفتیم نه. و ایشون توضیح داد که تو یه جا که آرتیست فیلم توی موقعیت بدی گیر افتاده بود و تمام اسلحه هاش رو ردیف چیده بود و با هر کدوم که شلیک میکرد خاطره ای از اون بیان میکرد، مثلاً این که میگفت با این اسلحه پدرم ببر شکار کرده و... #عمو_یشلاق گفت این عراقی ها هم همه اسلحه ها شون رو دارند امتحان میکنن.
خلاصه اینکه اونجا هیچ کدام از بچه‌ها آسیبی ندیدند اما کلی روحیه گرفتن و بالعکس عراقی ها کلی حالشون گرفته و سرخورده شدن. روحش شاد و یادش گرامی
🍃🍂🌺
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel