روانشناسان رنجهای روانی خاص خود را دارند. آلودهی تمامی فرافکنی هایی میشوند که از مراجعینشان دریافت میکنند و این به مغزشان فشار میآورد. تحت تاثیر قرار میگیرند
و قاعدتا زودرنج و حساس میشوند و سخت میشود با آنها کنار آمد.
این بیماری نتیجهی این تخصص نفرین شده است: کهنالگوی “پیر فرزانه”، نفرینشان میکند!
باید بیش از اینها بدانند ولی نمیدانند.
پس برای روانشناس مهم است که
اعتراف کند بهتر از دیگران نمیداند،
در غیر اینصورت، کمتر خواهد دانست.
به اینترتیب فرصتی در اختیار بیمار قرار میدهد. ولی از طرف دیگر همیشه اعتبار طبیب مطرح است.
مردم میخواهند باور کنند که طبیب از طایفهی حکیمان و ساحران است.
او با پیر فرزانه یکی انگاشته میشود
حتی اگر همزمان بیمار یا مجنون باشد.
به همین دلیل در جوامع بدوی، مردم میترسیدند حکیم و طبیب قبیله شوند. موقعیت چندان رشکانگیز و دلخواهی نیست.
https://t.center/rraavvaann