⭕️ بیانیهی انجمن رویش دانشجویان در واکنش به فاجعهی طبس🔻 بامداد یک مهر، اجساد کارگران معدن زغالسنگ طبس، سوار بر همان واگنهایی که محصول کارشان را حمل میکرد، به روشنایی روز رسید. نعشکشی که نشان میدهد ارزشی که به این کارگران داده میشود چیزی بیش از تکهای زغال نیست. اکنون یک ایران، سیاهپوش معدنچیانی شده است که عمری در سیاهپوش زیستند.
🔻 حادثهی معدن زغالسنگ طبس، نه اولین فاجعهی قابل پیشگیری بود و نه به این منوال، آخرین خواهد بود. کارگرانی که نهایت سختی را متحمل میشوند، نهتنها حداقل حقوق را دریافت میکنند، بلکه از حق اعتراض هم محرومند. در جامعه نباید کسی از حمایت آنها سر باز زند، اما جای خالی نهادی که مدافع حقوق کارگران باشد شدیداً احساس میشود. اتحادیههای کارگری، صدای این خموشان بودند و با تضعیف آنها، هرگونه دادخواهی از میان رفته است. دادخواهیای که در حداقل خود هیچ جناح یا رژیمی نمیشناسد و تنها خواستهاش، تسهیل توانایی امرار معاش این قشر زحمتکش است. نهادهایی که آخرین نفسهای خود را در مکانهایی چون نیشکر هفتتپه، جایی که «چهار کارگر برای یک میلیون و دویست هزار تومان خود را به آتش میکشند» نشان میدهند و سرکوب دائمی که این تقلاها را خاموش میکند.
🔻 این حادثهی ناگوار و هرچه پیش از آن رخ داده، نتیجهی مستقیم سیاستهای ضدانسانیای است که کارگران بهای آن را میپردازند. تا وقتی این وضعیت برقرار باشد، هرچه در آینده رخ دهد، غیرمترقبه یا حاصل سیاستهایی که حقوق کارگر را به رسمیت نمیشناسد، زیر سایهی همین سیاستها خواهد بود. هنگامی که جایی برای خوشبینی باقی نمانده، باید به هر آنچه فرا میرسد بدبین بود. باید پذیرفت که فارغ از ایدئولوژی و دیدگاه، تقویت صدای کارگرانی که جامعه به آنها مدیون است، امری ضروری است. ما و همصنفانمان شاید نتوانیم فریاد دادخواهی این قشر مظلوم باشیم، اما از آنجایی که تقویت جامعهی مدنی، چه دانشجویی و چه کارگری را وظیفهی خود میدانیم، میتوانیم پژواک نالههای فروخوردهی آنان شویم.
🆔@Rouyesh_IUST