͏ ͏ ͏ ͏ ͏ shadows of madness ͏ ͏ ͏ ͏ ͏

یه صدایی توی گوشم داره میگه که «ریدی تو داستان کمیک»

ملانی روانی

چالش🥇

ازونجا که خودم همیشه به بقیه ایده میدم و الان بی ایده شدم برای خودم، یه ایده ای به سرم زد!
این پیامو فور کنید و یه عکس از اوسی تون نشون بدید تا منم تو لباس های اسکویید گیم بکشمشون و نقششونو مشخص کنم ✅
ظرفیت: تا هر وقت که بتونم

چنل اپدیت شد

یسری جاهاشو تغییر میدم

الان که فکر میکنم واقعا ناخواسته داستان کمیک خیلی شده شبیه داستان فران بو انگار جدی کپی کردم

فقط یچیزی من تاحالا تجربه ساخت کمیک نداشتم اطلاعاتم صفر دارم همینجوری پیش میرم و هنوز به نتیجه نرسیدم که چه ارت استایلی هم راحت تره براش هم بهتر پس ممکنه چپترای اول تا به ثبات برسم ترکیب چند ارت استایل و یخورده خراب باشه

غلط میکنی

ارت که میذارم بقیه لفت میدن پس فعالیت نمیکنم

خیلی رندوم برا اینکه در طول کار رو کمیک اینجا خالی نمونه

https://t.center/raisebybats — #random ᛬ #art

چاقوی توی دست ملانی چاقوییه که همیشه همراهشه و تا قبل جریانات ازش برای اسیب زدن به خودش استفاده میکرده و همیشه همراهش هست
حالت دست مارینا بخاطر اعتقادش به مریم مقدسه و مسیحیه و اگه دقت کنید تو یسری مجسمه ها و نقاشی ها از هولی مری به قلبش اشاره کرده
مرد پشت سر ملانی ( اسمش ویکتوره ) ترکیبی از اسکلت و سایه ست ( و یکوچولو انسان ) برای همین صورتش این شکلیه، اون در 10 سالگی ملانی که وضعیتش بدتر میشه مخصوصا مشکلاتی که بین خانوادش بوجود میاد با ملانی دوست میشه و بعد از اون به صورت یک همراه و حامی برای ملانی میشه، دست های ویکتور روی شونه ی ملانی این منظور رو میرسونه
سه تا سایه ی پشت سر کارکتر ها یجورایی اشاره به هم خانواده ملانی هم موجوداتی داره برای فارسیفر کار میکردن
فارسیفر ( شیطان/وندیگوی اون پشت ) به گمونم ویلن حساب بشه؟ عروسک های اویزون از شاخ هاش نشونه بر اینه که زندگی چهار تا کارکتر رو به بازی میگیره و اینکه تصویرش از توی آینه زده بیرون یعنی اینکه همیشه و همجا ملانی رو تماشا میکرده
بک گراند توی یک تیمارستانه که خب اره