به نام خدا
و... سلام
چه زیبا نوشت آن نگارنده نکته بین که: آمار شهدا هیچ وقت واقعی نبود...
و تو چه میدانی سوختن در پس از دست دادن پاره ای از تن را...
خبر هنوز تازه است،
#مادر یکی از شهدای اخیر جاده خاش زاهدان تاب
#شهادت فرزند را نیاورد و ...
بله "دق" کرد.
من میگویم
#شهید شد و ما فقط این شهید را دیدیم و شاید ...
شاید خدا اینبار خواست آنچه تا کنون نتوانسته بودیم ببینیم را به عینه ببینبم و لمس کنیم و چه بسیار مادران شهیدی که پس
#شهادت فرزندشان، پر کشیدند و فقط جسمشان یادگار ماند بر بی وفا سرد خاک...
چه مادری که آرزوها داشت "برای" فرزندش و چه
#همسری که آرزوها داشت "با" شوهرش و هر دو شهید شدند... یکی سوخت و دیگری پیر شد و آنها ماندند و یاد یارانشان با یادگارانشان
هرچند هیچ جایگاهی را برای قدردانی از این دو قشر
#مظلوم و
#معصوم نمیتوان متصور شد اما چه خوش سلیقه بود آنکه وفات [شما بخوانید
#شهادت] بانو
#ام_البنین را روز قدردانی از این عزیزان قرار داد.
و فقط افسوس و تعذر که نه تنها قدردانتان نیستیم، حتی این روزها چه با زبان و چه با عمل، بیشتر به زخمتان نمک میزنیم...
باشد که خدا رحمی کند بر دلها...
#محمد_بهرامی