رادیکال

مرا به گریه نینداز
می شکنم
مثل فنجانی که وقتی شکست نفهمیدیم
بوته ی نقاشی شده ی گل سرخش کجاست
#رویا_شاه_حسین_زاده

@radikal_shere_nab

گاهی
حتی یک پیراهنِ چهارخانه یِ مردانه هم
می تواند خانه یِ آدم باشد ..
که دلتنگی هایت را در جیبش بریزی و دکمه هایش را
برایِ همیشه ببندی...!!


#رویا_شاه_حسین_زاده

@radikal_shere_nab

بچه که بودم
"پاییز"
با روپوش سرمه‌ای از راه می‌رسید.
بزرگتر که شدم،
پسر همسایه بود
سربازی که اسمم را
توی کلاهش نوشته بود
مادرش می‌گفت:
گروهبان جریمه‌اش کرده که هفت شب کشیک بدهد.

آن وقتها دوستت دارم را
نمی‌گفتند
کشیک می‌دادند....

#رویا_شاه_حسین_زاده

@radikal_shere_nab

همه‌ی روزهای هفته فردند
جمعه‌ها اما
دو نفر است:
یکی دلت را می‌فشارد
یکی گلویت را


#رویا_شاه_حسین_زاده


@radikal_shere_nab

ما دو پیراهن بودیم،
بر یک بند...!

یکی را باد برد...
دیگری را باران هر روز
خیس میکند..!


#رویا_شاه_حسین_زاده

🕊 @radikal_shere_nab 🕊

ما به هر جان کندنی که بود
غروب جمعه ی دیگری را هم
پشت سر گذاشتیم .

این جمعه ؛
از کجا می رود
که قبل از روزهای دیگر هفته
بازمی گردد ؟!…

#رویا_شاه_حسین_زاده

🕊 @radikal_shere_nab 🕊

هر روز
صبح
چشم که باز می کنم
بیدار می شوی از خودت
و راه می افتی در من
راه می افتی
که از نو بروی
بعد از تو
هر که رفت
تو بودی
تو بودی که دوباره می رفتی.

#رویا_شاه_حسین_زاده


🍁 @radikal_shere_nab🍁

اگر بمیرم
جعبه سیاهم را پیدا نخواهند کرد
نه ظرافت عشق
نه تعبیر خیال
عمر کوچکم
تا همیشه عطر شقایق خواهد داد
انگار که از تشییع جنازه ی یک پشه برگشته ام
لب و دهانم کنیاک .
جنازه ی باران را
تازه از دریا در آورده اند
از موسم ها "بمب"
از روزها ، بهار
آبادیهای کوهستانی
پر از گلایل های ارزان قبر من خواهند بود
کودکی ام
آن راز اساسی را بسیار خواهد جست .
صورت من
یک آمیپ گربه است
من که بمیرم او
خود به خود تکثیر خواهد شد
من که بمیرم
جعبه سیاهم را پیدا نخواهند کرد
نه خستگی یک یخ
نه پرده ی پاره ی یک سینما
مزار کوچکم
مانند قلب یک کودک
تا همیشه بازیگوش خواهد بود...

#درمان_اسکندر_اوور
#ترجمه
#رویا_شاه_حسین_زاده
مجموعه
#با_من_خودکشی_کن_مادر

@radikal_shere_nab