صبحانه با زرافهها/۳
📽️شاگرد از استاد پیش افتاد
📽️کجا بودیم!؟
اطالهی کلام نکنیم، هرچند که بعد از مدتها فیلمی دیدهایم که میتوان از همه جوانب به آن نگاه کرد.
برخلاف تصور ما از صحت که او را کثیرالفیلم معرفی میکند، خوب که دقت کنیم خواهیم دید که فقط دو فیلم ساخته است.
این لحن و گفتار (و ندیدن و بهحساب نیاوردن) را حمل بر بیادبی و گستاخی نکنید. خب! آن کارها و آثار با سلیقهی سیستمی بیشتر سازگار بود تا با خواست جامعه نقد که همواره خواهان ارتقای سطح سلیقه عمومی است.
نظام سفارشیسازی و مهارکنندگی تلویزیون که همواره میخواهد بر هنر و هنرمند افسار بزند و راماش کند و با هرگونه نوگرایی و فرم و محتوای نو میستیزد، اجازه نمیداد که یکی مثل صحت (که خودش روحیهی میانهرو و محافظهکار را در برنهاد خود حمل میکند) ظهور و بروزی خارج از روال پیدا کند.
(دیدهاید که تلویزیونیهایِ بساز، گاهی چطوری خارج از روال غیرتی میشوند!؟)
صحت که جای خود، مهران مدیری سردمدار بزرگ رگ خواب مسئولان تلویزیون (و ایضا توده مخاطبان) در ادوار گذشته، آنقدر کارهای ۹۰ شبی پولساز ساخت و خوراک مصرفی تدارک دید که وقت نکرد دستی بر سر و روی وجهه هنری خودش بکشد، و در همین رقابت رسانهای اگرچه از همه جلو زد، اما حالا با این دو فیلم صحت بعید است حالا حالاها به گرد پایش هم برسد.
این یک نتیجه مهم بر «کاریر» فیلمسازی شماست، سه دهه لاینقطع مینویسی و میسازی و هستی و حتی «آواز» هم میخوانی تا بشوی، و بعد مکث میکنی میبینی سه دهه رفت و نه نشدی!
اینجا شاگردت هم از خودت پیش افتاده است؛ و شاگردی که از استاد پیش نیفتد، به استادش باید شک کرد...
سروش صحت دو دهه آموخت تا برسد به
جهان با من... ؛ و چرا مهم شد!؟ چون او مرزهای سینمای سرگرمکننده را به همسایگی سینمای هنری برد.
میرسیم...
ادامه دارد...
@r_dorost