راهیان نور

•| #شهیدنوشت •|

📌کسانی به امامِ زمانشان
خواهند رسید،
که اهل #سرعت باشند... !!!

و اِلّا تاریخ کربلا
نشان داده ،
که #قافله_حسینی
معطل کسی نمی ماند.

#شهید_سیدمرتضےآوینی
@rahian_nur

🥀دوساعت قبل از شهادت با بی سیم به مهدی باکری اعلام میکند که تازمانی که ما زنده هستیم نمیگذاریم دشمن وارد این جاده شود و نیازی به نیروهای شما نیست ...
#قافله_عشق
#شهیدانه
#شهید_اصغر_قصاب_عبداللهی🌹

.
نسیم خنکی حال دلم را خوب میکند؛
پاهایم آهسته آهسته در #خاک‌ها فرو می‌روند...
غرق میشم در رویا!

ناگهان پرنده‌ای می‌پرد؛
نگاهش میکنم به اوج دارد می‌رود!
از جلو چشمانم محو می‌شود!
اینجا کجاست!
کجا ایستاده ام!

ندایی مرا می‌خواند قدم قدم به جلو می‌روم یک گوشه دنج می‌نشینم دنج ترین گوشه دنیاست انگار...
شبیه شش گوشه است انگار...

صدایی در گوشم می‌پیچد!
صدای #ابراهیم_همت است...
دارد می‌گوید:
همیشه باید مشغول یک کلمه باشیم؛
و آن "عشـق" است...

اگر #عاشقانه با کار پیش بیایی، به طور قطع بریدن و عمل زدگی و خستگی برایت مفهومی پیدا نمیکند...

زیر لب زمزمه میکنم؛
عشق...
عشق...
عشق...

صدای دیگری می آید؛
#مهدی_باکری می‌گوید #پاسدار کسی است که شب و روز کار بکند و نخوابد مگر اینکه از فرط #خستگی خود به خود به خواب رود و آخر عمرش ختم به #شهادت باشد...

صدای شهید #مجید_محمدی در گوشم می‌پیچد و می‌گوید ما که رفتیم مادری پیر دارم و زنی و ۳ بچه ی قد و نیم قد؛
از دار دنیا چیزی ندارم الا یک پیام!
یقه تان را میگیرم اگر #ولایت_فقیه را تنها بگذارید!

صدای #شهید_آوینی در گوشم می‌گوید؛
زمان بر #امتحان من و تو می گردد تا ببینند که چون صدای"هل من ناصر" امام #عشق برخیزد چه می کنیم!

ناگهان به خود می‌آیم؛
چشم هایم باز میشود و دلم بی تاب...
این‌طرف و آن‌طرف را می‌نگرم...
دنبال‌شان می‌گردم...
نگاهم ب دور دست ترین نقطه خیره می‌ماند...

قافله ای از میان آب های اطراف زمین #طلائیه میگذرد...
مهدی باکری با همان لبخند همیشگی اش برمی‌گردد نگاهی می‌کند و می‌گوید...
قافله ما قافله #از_خود_گذشتگان است هر کسی که از خود گذشته نیست با ما نیاید...

فریاد میزنم ک صبر کنید میخواهم بیایم!
قافله دورتر و دورتر میشود، میدوم به سمت آب...
سیم خاردار ها مانع اند...
یاد این سخن ابراهیم همت می افتم؛
در پوست خود نمی گنجم!
گمشده ای دارم و خویشتن را در قفس محبوس می بینم، می خواهم از قفس به در آیم، سیم های خاردار مانع هستند...
فریاد میزنم!
که ای قافله صبر کنید من هم مثل #همت از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه از خدا بازم میدارد متنفرم...

اما دیگر دیر شده #قافله رفته است و جا مانده ام...
صدای بوق اتوبوس ها مرا به خود می آورد...
مردی از دور داد میزند!
جانمانی اتوبوس دارد میرود!!
خوشحال میشوم...

میپرسم به سمت کجا؟
قافله شهدا؟
می‌خندد و میگوید نه می رود شهر...
و من با خودم فکر می‌کنم مگر می‌شود آمد طلائیه و از #طلائیه به شهر برگشت..!

مگر میشود از قافله جاماند و به شهر، به دنیای ظاهر فریب مادیات برگشت!
نه امکان ندارد...

بوق!
بوق!
بوق!
بوق اتوبوس دیوانه ام میکند مجبور میشوم ک سوار بشوم...
و تمام راه را با خودم زمزمه می‌کنم...
همیشه باید مشغول یک کلمه باشم و آن #عشق است...
باید مثل #شهدا عاشق بشوم تا لایق همراهی با قافله بشوم...

باید که این بار جانمانم باید ک آماده شوم...
ای کاش که بشود...

صدای #شهید_آوینی درون گوشم می‌پیچد و می‌گوید؛ برادر، جایی برای ای کاش‌ها و اگرها باقی نمانده است!
#عاشورا هنوز نگذشته است؛
و کاروان کربلا هنوز در راه است!
و اگر تو را هوس کرب و بلاست؛
بسم الله...

#راهیــــــــان_نور
#دلتنگی
#طلائیه
@rahian_nur

‍ به روایت۲۸ تیرماه ۱۳۶۷👇 .
💐بسم رب شهدا و صدیقین💐
در خیابان های شهر قدم میزدم همه شاد بودند و شیرینی پخش میکردند !!
میگفتند جنگ تمام شده ...
و من به تو فکر میکردم
و شاید به خودم بعد از تو!
شیرینی ها چه تلخ بودند بعد از تو !!
اما ندایی از درونم فریاد میزد که مگر شیرین تر از پیروزی سپاه اسلام هم هست؟؟ تمام خیابان ولیعصر را با درختان فرسوده اش قدم میزدم و با خودم فکر میکردم ...فکر میکردم به روزهایی که نکند ....نکند مردم تو را فراموش کنند
تو را قهرمان وطن را .....😔
راستی تو کجایی ؟ نکند اسیر شده باشی و زیر دست ملعون های تاریخ شکنجه بشوی و هیچ نگویی و زیر لب مادرت را صدا بزنی 😭😭😭یازهرا(س)
نمیدانم! شاید ....شاید به ارزوی دیرینه ات رسیده باشی و شهید شده ای۰۰۰۰😔 چگونه باور کنم که دیگر کنارم نباشی ؟؟
من ک هیچ این شهر و تمام درختانش این شهر حتی پرندگان رهایش ....حتی دیوار ها و کوچه ها ....هم دلتنگ تو میشوند .....از وقتی ک نیستی همه کوچه ها همه شهر اصلا سیاه پوش شده است 😭
خانم بفرمایید شیرینی _گل ___شربت !
رشته افکارم به هم میریزد !
شیرینی و شربت ۰۰۰درست است که نیستی و نمیدانم کجایی اما شیرین است امروز و پیروزی اسلام را با چشم دیدن ....
من مطمئنم تو هرجاباشی از این خبر شادی 😭
.
۱۰ سال بعد
برای تو مینویسم برای تو که ده سال است که هنوز برنگشتی ...من نامت را گذاشته ام سرباز حضرت زهرا (س*) چون مانند مادرت هیچ نشانی از تو نیست اما در تاریخ میدرخشی !
سرباز حضرت زهرا (س*) این روزها که همسنگرانت را می اورند با آن تابوت های مزین ب پرچم ایران اسلامی ....دلم میلرزد آشوبم ....با خودم میگویم نکند همین تابوت همین دفعه تو درون یکی از تابوت ها باشی ...بی صدا و آرام بیایی و جایم بگذاری و در گوشه ای از این شهر دفن شوی
راستی کدام تابوت را دنبال کنم تا ب تو برسم ....شهادت در دوکوهه /شلمچه/هویزه/ یا طلائیه یا جزیره مجنون و هور را
کجا دنبالت بگردم
راستی تو با این ک ده سال است نیستی
چرا ده سال است انگار بیشتر کنارم هستی ؟؟
انگار از همیشه زنده تر شده ای !!
اینجا عده ای میگویند رفته ای اما من میگویم زنده تر شده ای
حالا بعد از بیست سال با چشمانم میبینم که ن تنها فراموش نشده ای بلکه هر وقت عزم میکنید که از سرزمین کربلای ایران به پیش ما برگردید
چه زیبا مردم ب استقبالتان می آیند
و چ زیبا دستِ دلها را میگیری
.
شهیدان زنده اند الله اکبر
تقدیم به همسران و مادران صبور شهدا💔
#شهید_گمنام_سلام
#قافله_ما_قافله_از_جان_گذشتگان_است_هرکسی_از_جان_گذشته_نیست_با_ما_نیاید
نویسنده: #جزیره_مجنون
.
.
👇👇👇
@rahian_nur

سفیـرعشق:
#پرگشایم

خوش دارم که در نیمه های شب در سکوت مرموز آسمان و زمین به مناجات برخیزم.

#با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم.

#آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمایم، محو عالم بی نهایت شوم .😔

#از مرزهای علم وجود در گذرم و در وادی ثنا غوطه ور شوم

#و جز خدا چیزی را احساس نکنم.😔😔😔

#شهیــد_چمــــران


#قافله_شهدا
🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷

#یا_زهرا_س
@rahian_nur