راهیان نور

#حضرت_زینب
Channel
Logo of the Telegram channel راهیان نور
@rAhian_nurPromote
824
subscribers
8.83K
photos
786
videos
813
links
خدایا ای خالقِ عشقِ خالصِ شهید یاری مان کن در سختی هایِ راهِ وِصالت . . اداره کانال مردمی ست . ارتباط با خادمین کانال⬇️ . و . https://telegram.me/dar2delbot?start=send_r19oZRx
🔴#دل_نوشته مادر #شهید_حمید_رضا_اسداللهی
به مناسبت سالروز تولد مدافع حریم ولایت شهید حمید رضا اسداللهی💐

🍃ولادت : ۱۳۶۳/۱۱/۱۵ - تهران
🍂شهادت : ۱۳۹۴/۹/۲۹ - خانطومان سوریه

🌸سلام پسرم
🍀سالروز تولدت مبارک
🌸امسال ولادت پسرم مصادف شده با #ایام_فاطمیه

🌺می دانم پسرم چقدر به بانوی دوعالم بی بی #حضرت_فاطمه_الزهرا (سلام الله علیها ) ارادت داشتی و داری

💠یادم می آید تولدت را که موقع #اذان_ظهر بود و چه سعادتی داشتی که شهادتت هم موقع #نماز_ظهر بود.

💠گفتم نماز
🔰دلم برای #نماز_شب خواندن هایت ،برای نماز اول وقتی که می خواندی تنگ شده😔

💠دلتنگی هایم خیلی زیاده ولی چه کنم که خجالت می کشم از خانم #حضرت_زینب سلام الله علیها که بخواهم بیتابی بکنم😔

💠آمده ام سر مزارت به یاد محبت های فراموش نشدنی ات
💠آمده ام تا کمی از محبت هایت را جبران کنم

🌸معمولا تولد خانوادت با گل و شیرینی می آمدی و به فکر همه بودی💐🎂

🌺پسرم تحسینت می کنم که به سخنان #رهبر عزیز لبیک گفتی و برای دفاع از حرم بی بی زینب کبری سلام الله علیها و دفاع از اسلام راهی #سوریه شدی

🌸شهادت گوارایت🌸

🌺برای ما هم دعا کن🌺

💠اَللهُمَ الرزُقنا توفیق الشَهادَتَ فی سَبیلِک

🔰جهت تعجیل در ظهور آقا صلوات

🆔 @shahidasadollahi
گلزار شهداي تهران:
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌿🌹
#شهیدی_که_در_ثواب_دفنش_شریک_شدید
#شهید_مدافع_حرم
#لشگر_فاطمیون
#غلامحسین_محمدی
24 ساله
امروز جمعه 24 شهریور و #روز_مباهله است
ساعت 11.45 دقیقه بود که روی #صفحه_تلگرام یک پیام ، از یکی از #همسنگران_تخریبچی ام دیدم
پیغام این بود.
"""سلام اقا جعفر
خوبی برادر؟
من هفته اینده میخوام برم #الوارثین
#موقعیت_مقر رو توی گوگل داری؟
البته جاده و حدود اردوگاه رو بلدم ولی موقعیت دقیقش رو نمیدونم
اگه موقعیتش رو ثبت کردی لطفا راهنمایی کن چجوری پیدا کنم
یادم میاد گفته بودی یه تابلو سر جاده نصب شده.""
حدود 12.8 دقیقه بود که با رد و بدل اطلاعات #مقر_الوارثین در داخل گوگل مپ ، به #حسینیه_الوارثین رسید و خداحافظی کردیم
در حین رد و بدل پیغام با این همسنگر بودم که تلفن زنگ زد.
گوشی رو جواب دادم دیدم #برادر_اکبری مسوول #خانه_شهید گلزار شهدای #بهشت_زهرا سلام الله علیها ست . صدای عزاداری میومد و چند تا الو گفتم و برادر اکبری گفت :
کجایی؟ بهشت زهرایی(س)؟؟؟
گفتم نه .. خونه پشت کامپیوتر نشستم.
گفت نمیایی #شهید_مدافع_حرم داریم..
گفتم نه دیگه نمیرسم و اون هم خداحافظی کرد.
تماس که قطع شد با خودم گفتم . روزی برات فرستاده اند توی این #روز_مباهله داری تنبلی میکنی.!!!
زود وضو گرفتم وساعت12.11 دقیقه بود که از خونه زدم بیرون. و موتور رو هندل زدم ورفتم سمت #بهشت_زهراء(س)
امید نداشتم که به دفن شهید برسم با خودم گفتم لا ااقل بگذار جزء اولین ها باشم که بر مزارش فاتحه ای میخوانم.
اتوبان صالح آباد شلوغ بود و من هم با سرعت وبا عجله میرفتم.
در بین راه با #شهید_مدافع_حرم نجوا میکردم.
به شهید گفتم تورا به #امام_حسین_علیه_السلام_داخل_قبر_نرو_تا_من_برسم
گفتم : طمعم زیاد نیست ، که تو رو توی قبر بخوابونمت ، اما لااقل بگذار #تلقینت رو من بخونم
خدا لطف کرد و رسیدم به قطعه 50 گلزار شهدا.
شهید رو کنار مزار برده بودند و عده زیادی دورش جمع بودند.
گفتم: خدا کنه دفنش نکرده باشند.
جمعیت رو کنار زدم. دیدم درب #تابوت_شهید رو باز کردند و میخواهند داخل قبرش بگذارند. ساعت رو نگاه کردم 12.25 دقیقه بود.
برادر اکبری رو صدا کردم و #گفتم_علی من_اومدم.
کارگر متصدی دفن بهشت زهراء(س) با لباس فرم زرد رنگ داخل قبر بود و بالا اومد و من هم بلادرنگ کفش هام رو در آوردم و پای برهنه وارد قبر شدم.
یکی دو دقیقه بود داخل قبر منتظر #پیکر_شهید بودم که داخل قبر بخوابانم. اما کسی کاری نمیکرد.
صدا زدم چرا معطلید.
گفتن پدرش اجازه نمیده.
گفتم برای چی؟؟؟
گفتن میگه #بگذارید_برای_بار_آخر_خواهرش_برادرش_رو_ببینه.
تا این رو شنیدم داخل قبر گفتم : صلی الله علیک یا اباعبدالله(ع)
اینجا همه معطل هستند خواهر برای آخرین بار پیکر برادرش رو ببینه
#اما_کربلا.......
حال خوشی بود.
فرصتی شد که #چند_دقیقه ای ما #کربلا_برویم وبرگردیم
بعد از وداع خواهر، پیکر مطهر #شهید_غلامحسین_محمدی سرازیر قبر شد و من هم ، تمام #قد_رشیدش را در آغوش کشیده و داخل قبر خوابانیدم .
صورتش رو باز کردم و روی خاک گذاشتم .
ترکش یا گلوله دشمن پشت سرش را برده بود
صورتش سالم بود و با تابش مستقیم آفتاب سرخ شده بود.
قدری خاک زیر صورت غلامحسین جمع کردم و با دست موهای بلند و پرپشتش رو شانه کردم.
بسته ای بدستم دادند که در اون #تربت_کربلا بود
با #تربت_کربلا صورت غلامحسین رو آغشته کرده و قدری هم به لبان و پیشانی اش مالیدم
وقت #خواندن_تلقین بود.
مستحب است تلقین رو از فاصله نزذیک بخوانی.
من هم کاغذی که روی اون تلقین نوشته بود از جیبم درآوردم وبالای سر شهید قرار دادم و دست راستم رو پشت کتف گذاشتم وبا خواندن #دعای_سلامتی_امام_زمان(ع) تلقین روشروع کردم
اسمع افهم یا #غلامحسین_فرزند_داد_حسین
و تلقین را خواندم و بعد از اتمام تلقین دستی به صورت #شهید_مدافع_حرم_غلامحسین_محمدی کشیدم وگوشه کفن را روی صورت آفتاب خورده اش قرار دادم .
اول گفتم بلند بگو#یا_حسین(ع)
و بعد بلند بگو #یا_زهراء(س)
وبعد بلند بگو #یا_حیدر(ع)
وآخرین ذکر که نام مبارکه #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها بود
و سنگ های لحد را روی #حفره_قبر گذاشتم و از شهید مدافع حرم غلامحسین محمدی #قول_شفاعت گرفته واز قبر بیرون آمدم
وقتی از داخل قبر بالا اومدم نگاه به ساعت کردم .
ساعت 12.38 دقیقه بود.
باورم نمیشد که دراین 27 دقیقه خدا چنین لطفی به این حقیر بیمقدار کند و #توفیق_دفن_پیکر_مطهرعزیز ترین بنده اش را به این بنده عاصی عنایت کند.
یادم رفت عرض کنم.
توی راه وقتی که میرفتم سمت بهشت زهراءسلام الله علیها #نیت_کردم که در #ثواب_دفن_این شهید_همه دوستان و #همسنگران_الوارثین در این #روز_مباهله شریک هستند.

#جعفر_طهماسبی
🌿🌹
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@golzarshohada
#تلاوت_روزانه
#صفحه_۴۴۰

🌷ثواب این صفحه از قرآن را از جانب #شهدا هدیه میکنیم به
#حضرت_زینب_کبری_سلام_الله علیها برای فرج و #ظهورآقاامام زمان (عج)

#التماس_دعا
بسم رب الشهداء و الصدیقین

========================
زندگینامه #مدافع_حرم

#شهید 🌹احـمـد الـیـاسـی🌹

========================
از #ولادت تا #شهادت

#تاریخ_ولادت : ۱۳۶۹/۱۰/۲۶
محل تولد : شهرستان_اندیمشک
استان خوزستان

#تاریخ_شهادت : ۱۳۹۴/۱۱/۱۲
محل شهادت : عملیات نُبُل و الزهرا
کشور سوریه

========================
#علاقه_های_شهید

#کارهای_فرهنگی
#اردوهای_جهادی
#مداحی

========================

🔸بدنیا آمدن #احمد در خانواده ای با اصالت و ریشه دار باعث خوشحالی و فصل جدیدی در زندگی پدر و مادر این شهید بزرگوار بود .
از #بچه_گی کارهایش با سایر همسن های خود فرق می کرد و چند بهاری از زندگیش نگذشته بود که در کودکی وارد مسجد شد و الآن دیگر #احمد تحت تعلیمات دینی به رشد و نمو می رسد .
#احمد با سن کم خود و در دهه دوم و سوم خود به آموزش قرآن و احکام و تشکیل جلسات دینی برای کودکان و نوجوانان محروم شهرش عزم خود را جزم کرده و در بین رفقا و شاگردانش محبوبیت ویژه ای داشت.

🔹شایستگی هایی که #احمد از خود نشان داد باعث شد در بسیج مسئول نیروی انسانی شود و با ورود او در دانشگاه آزاد اندیمشک فصل جدیدی را در قالب فرماندهی پایگاه بسیج دانشگاه برای او رقم زد.
احمد علاقه عجیبی به #مقام_معظم_رهبری داشت و وصیتنامه اش شاهد این علاقه اش هست.


🔸با حمله #آمریکا و #اسرائیل در قالب #تکفیر بنا به گفته خودش #ننگش_آمد در راه #حضرت_زینب_کبری_س به سوریه #هجرت و #جهاد نکند.
سر انجام کم سن ترین شهید مدافع حرم شهرستان اندیمشک با آزادسازی شهرهای نبل و الزهرا از قفس دنیا آزاد و دعوت سالار شهیدان اباعبدالله الحسین را لبیک گفت.

========================
#خاطره_همرزم_شهید

آقا #احمد بسیار در جبهات سوریه فعال بود ،یک روز خسته و کوفته بودیم و همه رزمندگان در حال استراحت بودند که در حال خستگی شدید همه مان ماشین تسلیحات امد که در همین زمان ، #شهید_احمد بلند شد و دونه دونه مهمات رو پیاده کرد.

=========================

پرونده ویژه #من_احمد_هستم

با تشکر از #برادر_شهید
تنظیم و مصاحبه : #عبدالزهرا



کانال
#شهید_مصطفی_صدرزاده
(با نام جهادی #سید_ابراهیم)

@shahidsadrzade

https://telegram.me/shahidsadrzade
6⃣

مهرماه سال ۱۳۹۴ بود که
#حضرت_زینب (س) منو به دفاع از خیمش فرا خوند و بعد از آموزش های لازم به میدان جنگ علیه تکفیریا رفتم.

@Shahidbabaeizadeh
#مادر_شهید #حمیدرضا_اسدالهی

دسته گلی بود که به #حضرت_زینب(س) دادم 🌸#پسر خوبی بود ولی بعد از شهادتش تازه فهمیدم چه پسری داشتم. الان #حسرت می‌خورم که کاش بیشتر کنارش بودم. به همه گفته ام دسته گلی بود که به حضرت زینب(س) دادم. انشالله که دلش را شاد کرده باشم و امام زمان از ما راضی باشد. 🌸ازش می‌خواستم کمی مرا نصیحت کند می‌گفت" این حرفا چیه میزنی #مادر؟! هر وقت درد و دلی داشتم با #حمیدرضا می‌کردم.
اگر حرف‌هایم به سمت #غیبت و گله می‌رفت،
می گفت: مادر اگر از کسی ناراحتی برایش دعا کن.

#شهادت_۲۹آذر۹۴
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی
#شهید_اسداللهی
#مرد
#مدافع_حرم
#دانشگاه_تهران
#دانشجو
#شهدای_دانشجو
#شهید_دانشجو
#قاری_قرآن
#حافظ_قرآن
#نخبه_قرآنی

@bakeri_channel 🕊

🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷
شعری #عاشقانه از زبان #همسران #مدافعان_حرم :

از اولش هم گفته بودم که سری از من!
دیدی که من حق داشتم؟! #عاشق تری از من!❤️

دلبسته‌ات بودم من و دلبسته ام بودی
اما رهایت کرد عشق دیگری از من!😔

آتش شدی، رفتی و گفتی: «عشق سوزان است!
باقی نمانَد کاش جز خاکستری از من...»

رفتی و جا مانده فقط مُشت پَری از تو!
رفتی و باقیمانده چشمان تری از من😭

فالله خیر حافظا خواندم که برگردی!
برگشته ای با حال و روز بهتری از من

من عاشق لبخندهایت بودم و حالا... با #خنده های زخمی‌ات دل می بری از من

عاشق ترینم! من کجا و #حضرت_زینب؟! حق داشتی اینقدر راحت بگذری از من...💔😢




#همسر_شهید💔
#همسران_مدافعان_حرم
#صبر_زینبی
@rahian_nur