View in Telegram
نیمه‌ی تاریکِ وجودِ چه‌کسی؟ پر از خشم و نفرت بود. از کِی؟ از نیمه شب اول آبان. در پی گفت‌وگویی که هی جمله به جمله خشم و نفرت بار می‌شد تا آتشفشان شد و وسط هق‌هق‌ها جیغ کشید و خاتمه‌ی گفت‌وگو را با مرگ خود اعلام کرد. گفت «من در این ارتباط دیگر مرده‌ام». تمامش کرد؟ بعید می‌دانید. خودش هم. آدم که یک شبه تغییر نمی‌کند. شاید پیش بیاید یک باره به کسی بَر بخورد و قید همه‌چیز را بزند و بشود آدم دیگری. مثلاً کسی که اضافه‌وزن داشته در پی تحقیر و تمسخری، با انباشت نیروی خشم و قهر تا حد مرگ رژیم و ورزش را دنبال کرده و بعد دیگر هرگز مثل قبل چاقالو نشده. اما در روابط، معمولاً الگوی تکرارشونده‌ای داریم. مثلاً بی‌حساب خدمت می‌کنیم و خوش‌حالیم اما اگر جنس طرف خراب باشد و مراعات حد و مرزمان را نکند و حرف‌هایی بزند که حقمان نیست، آن‌وقت می‌شِکنیم. قلق آشتی کردنمان هم لابد ساده‌ است. هزار بار این چرخه تکرار می‌شود و بلای تکراری سرمان می‌آید. مسئولیت کیست؟ خودم. شفاف‌تر: فقط خودم.
Telegram Center
Telegram Center
Channel