توبهنامه
دیشب که آن پاتیل شور را منتشر کردم، چندتایی مسمومیت ساخته. شده شبیه همان مسخرهبازی اینستاگرامی که یارو دارد توی استوری با طرف حساب خودش دعوا میکند، ما هم بیخبر از همهجا نشسته به تماشا.
طراح سایتِ خوش ذوق و حوصلهام، طفلک خیال کرده دارم به او سقلمه میزنم و مثلاً به در گفتهام که دیوار بشنود.
آخرش به خودم گفتم برو بابا!
برو بابا یعنی «خب! کار همین است، همکاری همین چالشها را دارد. همهمان برای اقدام و پیشرفتن چالشهایی داریم. برای مدیریت اقدامات و انتظاراتمان هم. سخت نگیر. حرکت کن».
امید که دیگر شکوایهها را قاطی پاتیل نکنم.