وقتی تو هستی، قلب من آرام میگیرد..
دلــواپسی های شــبم، فـرجام میگیرد..
دل بـا نـدای دعــوتـت لـبیک مـیگوید..
جان در طوافِ کعبهات احرام میگیرد..
از نسل دریایی،، زلال آنقدر که خورشید..
از قــلبِ پــاک و مـهربانـت وام میگیرد..
مـن آرزو دارم تــو را،، پـرواز را،، تا اوج..
پــر میکشد قــلبم تو را از بام میگیرد..
لب تشنه امّا،، مستم از چشمِ شرابت چون،،
دستِ نــگاهم،، از نــگاهت جام میگیرد..
آنقدر تــبدار است طـعمِ شـهدِ لـبهایت..
بـیتابیام با بــوسههایت کـام میگیرد..
از بس که با چشمانِ مهتابت شدم جادو..
هر شب،، پـلنگِ دل خــیالِ خام میگیرد..
عطر وجودت مصرعی ناب است وقتی که..
ایـن شــعرهای ناتــمام انـجام میگیرد..
تـنها پــناهم،،،، در کــنارت تازه میفهمم..
احساس،، گاهی بتپرستی نام میگیرد..
#نگار_حسینی