مراقبه تمرکز نیست
در تمرکز یک خود است که متمرکز میشود
و یک موضوع است که روی آن تمرکز صورت میگیرد.
یک دوگانگی وجود دارد.
در مراقبه هیچکس در درون نیست و چیزی در بیرون نیست
مراقبه، تمرکز نیست
جدایی بین درون و بیرون وجود ندارد. درون پیوسته در بیرون جاری است و بیرون پیوسته در درون جریان دارد. خط جدایی، مرز و محدودهای دیگر وجود ندارد. درون، بیرون است و بیرون، درون است
مراقبه یک آگاهی غیردوگانه استتمرکز یک آگاهی دوگانه است
برای همین است که تمرکز تولید خستگی میکند؛ برای همین است که وقتی تمرکز میکنید احساس خستگی زیاد میکند. و نمیتوانید بیستوچهار ساعته تمرکز کنید، باید برای استراحت به تعصیلات بروید!
تمرکز هرگز نمیتواند طبیعت شما بشود
مراقبه خسته نمیکند، احساس کوفتگی به شما نمیدهد.
مراقبه میتواند بیستوچهارساعته باشد هر روز و هرشب، هر سال و همه سال میتواند ابدی بشود
مراقبه خودِ آسودگی است.
تمرکز یک عمل است، یک عمل ارادی است
مراقبه وضعیت بدون اراده است، وضعیت بیعملی؛ آسودگی است
فرد فقط به درون وجودش میافتد و این وجود با تمام وجودهای دیگر یکسان است.
در تمرکز یک نقشه وجود دارد، یک فرافکنی، یک فکر. در تمرکز ذهن از روی یک نتیجهگیری عمل میکند:
تو کاری را انجام میدهی.
تمرکز از گذشته میآید.
در مراقبه هیچ نتیجهگیری در پشت آن وجود ندارد. هیچ کار خاصی انجام نمیدهی، فقط حضور داری و هستی گذشتهای در آن وجود ندارد، با گذشته آلوده نشده است. در مراقبه هیچ آیندهای وجود ندارد، از تمام آینده پاک و آزاد است. مراقبه چیزی است