کانال خبری پیشکسوتان

#خمپاره
Channel
Logo of the Telegram channel کانال خبری پیشکسوتان
@pishksvatanfkPromote
3.15K
subscribers
63.2K
photos
20.3K
videos
6.73K
links
✍ پرُبازدیدترین کانال خبری شهرستان‌های فریدونکنار و بابلسر 📲 ارسال تبلیغات، خبر و معضلات: @meysam_fakhary 👀 خبر و سوژه: @Behroz_fk اینستاگرام: Instagram.com/pishkesvatan_fk ایتا: https://eitaa.com/pishksvatanfk
🌹 سالگرد شهادت شهید #ناصر_اسدی گرامی باد.

#ناصر_اسدی در سال ۱۳۳۵ شمسی در روستای #کوچک‌_بیشه‌محله شهرستان فریدونکنار چشم به جهان گشود.

🔸 ناصر علاقه خاصی به حضرت #امام داشت، به‌ طوری‌ که حاضر بود جانش را برای امام (ره) بدهد. قرار بود که برای ادامه تحصیل به #فیلیپین برود. رفت، ۴ یا ۵ روز ماند و برگشت و گفت: «امام به ایران می‌آید، الان اینجا به من احتیاج است.» بعد یه دوربین تهیه کرد و برای استقبال از امام (ره) به تهران رفت، ۸ شب ماند تا ایشان به وطن بازگشتند و #ناصر تا بهشت زهرا (س) پیاده رفت.

🔸 او زمانی قصد ازدواج داشت و با خانواده‌اش مطرح کرد ولی بعد‌ها منصرف شد. برادرش گفته بود: دفعه بعد که به مرخصی آمدی کارت را درست می‌کنم، ناصر در جواب گفت: «اگر آمدم.»...

🔸 با این‌که حقوق معلمی‌اش کم بود، به دیگران کمک می‌کرد. اگر بچه کسی مریض می‌شد، او را به دکتر می‌برد و می‌آورد و پولی نمی‌گرفت و به مادرش می‌گفت: «مادر اگر پولی آوردند قبول نکن، وضعشان زیاد خوب نیست.»...

🔸 دفعه آخری که به مرخصی آمده بود، همه دوستانش را جمع کرد و لباس‌ها و دوربینش را به دوستانش داد و گفت: «دیگر برنمی‌گردم.»...

🔸 آری! ناصر اسدی، #چهاردهم بهمن‌ماه سال ۱۳۵۹ هجری شمسی، بر اثر اصابت ترکش #خمپاره در ایستگاه هفت آبادان در سن بیست و چهار سالگی به خیل شهدای دفاع مقدس پیوست و #نخستین شهید روستای کوچک‌ بیشه‌محله نام گرفت.

🔸 شهید ناصر اسدی می‌گفت: «هرچه دارم از #خداست، اگر شما در کار‌ها به یاد خداوند باشید، کار‌هایتان درست می‌شود.»


با پیشکسوتان بروز باشید:
🅿️ @pishksvatanfk
کانال خبری پیشکسوتان
💠امروز؛سالگرد شهادت #ناصر_اسدی ؛ 🔹با این‌که حقوق #معلمی‌اش کم بود، به دیگران کمک می‌کرد. اگر بچه کسی مریض می‌شد، او را به دکتر می‌برد و می‌آورد و #پولی نمی‌گرفت. 🆔 @Pishksvatanfk
🔹 #ناصر_اسدی ، سال ۱۳۳۵شمسی در روستای #کوچک‌بیشه‌محله از توابع شهرستان فریدونکنار در استان مازندران چشم به جهان هستی گشود.
🔹ناصر، علاقه خاصی به حضرت #امام داشت، به‌طوری‌ که حاضر بود #جانش را برای امام (ره) بدهد. قرار بود که برای ادامه تحصیل به #فیلیپین برود. رفت، ۴ یا ۵ روز ماند و برگشت. گفت: «امام به ایران می‌آید، الان اینجا به من احتیاج است.» بعد، #دوربین تهیه کرد و برای استقبال از #امام (ره) به تهران رفت، ۸ شب ماند تا ایشان به وطن بازگشتند و #ناصر تا بهشت زهرا (س) پیاده رفت... زمانی، قصد ازدواج داشت و با خانواده‌اش مطرح کرد. بعد‌ها منصرف شد.
🔹برادرش گفته بود: دفعه بعد که مرخصی آمدی، کارت را درست می‌کنم. ناصر در جواب گفت: «اگر آمدم.»... با این‌که حقوق #معلمی‌اش کم بود، به دیگران کمک می‌کرد. اگر بچه کسی مریض می‌شد، او را به دکتر می‌برد و می‌آورد و پولی نمی‌گرفت و به مادرش می‌گفت: «مادر اگر پولی آوردند قبول نکن، وضعشان زیاد خوب نیست.»... دفعه آخری که به مرخصی آمده بود، همه دوستانش را جمع کرد و لباس‌ها و #دوربینش را به دوستانش داد و گفت: «دیگر برنمی‌گردم.»... آری! ناصر اسدی، #چهاردهم بهمن‌ماه سال ۱۳۵۹ هجری شمسی، بر اثر اصابت ترکش #خمپاره در ایستگاه هفت آبادان در سن بیست و چهار سالگی به خیل #شهدای دفاع مقدس پیوست و #نخستین شهید روستای کوچک‌بیشه‌محله نام گرفت.
🔹شهید ناصر اسدی می‌گفت: «هرچه دارم از #خداست . اگر شما در کار‌ها به یاد #خداوند باشید، کار‌هایتان درست می‌شود.»

📝پایگاه خبری،تحلیلی #پیشکسوتان:
🆔 https://telegram.me/joinchat/CirV2T-mN_nNkvsa8UVPAA