و امّا
#توضیح این چهار نوع
#حیوان:
1. «بَحیره» به حیوانی میگفتند كه پنج بار زاییده بود و پنجمین آنها ماده ـ و به روایتی نر ـ بود. گوش چنین حیوانی را شكاف وسیعی میدادند و آن را به حال خود آزاد میگذاشتند و از كشتن آن صرف نظر میكردند.
2. «سائِبَه» شتری بوده كه دوازده ـ و به روایتی ده ـ بچه میآورد. آن را آزاد میساختند، حتّی كسی سوار بر آن نمیشد، تنها گاهی از شیر آن میدوشیدند و به میهمان میدادند.
3. «وَصیلَه» به گوسفندی میگفتند كه هفت بار فرزند میآورد ـ و به روایتی به گوسفندی میگفتند كه دوقلو میزایید ـ كشتن چنان گوسفندی را نیز حرام میدانستند.
4. «حام» به حیوان نری میگفتند كه ده بار از آن برای تلقیح حیوانات ماده استفاده میكردند و هر بار فرزندی از نطفه آن به وجود میآمد میگفتند این حیوان پشت خود را حمایت كرد. یعنی كسی حقّ سوار شدن بر آن را ندارد.
به هر حال، منظور حیواناتی بوده كه خدمات فراوانی به صاحبان خود از طریق «انتاج» میكردند و آنها نیز در مقابل یك نوع احترام و آزادی برای این حیوانات قائل میشدند.
اگرچه در تمام این موارد جلوههایی از روح شكرگزاری حتّی در برابر خدمت حیوانات وجود دارد، ولی از آنجا كه اجرای چنین احترامی یك نوع اتلاف مال و از بین بردن نعمتهای الهی محسوب میشد زیرا عملاً كمتر كسی حاضر میشد غذای كافی به این حیوانات بدهد و از آنها مراقبت كند، در اسلام این كار ممنوع شد.
از این گذشته، آنها همه یا قسمتی از این برنامه را به خاطر بتها انجام میدادند و آنها را نذر بت میكردند. در این صورت مبارزه اسلام با این كار شكل مبارزه با بت پرستی نیز به خود میگیرد.
عجیب این كه بعضی از این حیوانات به مرگ طبیعی میمردند كه از گوشت آن به عنوان تبرّك استفاده میكردند و این یك نوع عمل زشت دیگر بود.
💚مــتــقــیــان
💚@mahdaviyaanbahal