"کیک محبوب من" و نافرمانی مدنی
درباره فیلم دیدنی و زیبای "کیک محبوب من" بسیار نوشتهاند و گفتهاند. سینمای ایران در این سالها هم کار هنری کرده است و هم کار جامعه شناسی و مردمنگاری ریزبین و موشکافانه. نگاه از درون به پدیدههای اجتماعی ناآشکار و یا نیمهپنهان در درون خانواده و گروههای کوچک اجتماعی و یا زندگی فردی. گویی دوربین گاه جای قلم جامعهشناس را هم گرفته است. روزمرهگی، از خودبیگانگی، رنجهای هستی شناسانه، وجدانهای سرکوبشده، نوستالژی و افسوس بر زمان بر باد رفته، مشکلات روزمره و اقتصادی، بیعدالتی و همزمان بهانههای ساده خوشبخی و شادی، زندگی معمولی، تخیل فردی و پویایی ذهنیتی در جامعهای که حکومت در جستجوی تحمیل هژمونی فرهنگی خود و یکسانسازی سبک زندگی و فرهنگ است، عشقهای انسانی معمولی، تلاش برای رها شدن از تکرار کسالتآور و اشکال سلطه موضوعات اصلی بسیاری از فیلمهای سالهای اخیر را تشکیل میدهند. خطاب این سینما انسان و زبان آن جهانی است و تصادفی هم نیست که چنین فیلمهایی همه جا میتوانند دیده شوند و برای همه فرهنگها جذاب باشند.
آنچه امروز در حوزه هنری (موسیقی، تاتر، نقاشی، عکاسی، رقص...) و از جمله سینما میتوان دید شاید نشانه شتابگرفتن نوعی نافرمانی مدنی در فضای فرهنگی ایران است. اگر در طول چند دهه هنر کوشیده بود از رویارویی آشکار با فرهنگ رسمی پرهیز کند و سانسور رسمی، خطوط قرمز و تابوها را به صورتی خلاق و قابل ستایش دور بزند اکنون به نظر میرسد گرایش جدیدی در به چالش کشیدن نرمها و کدهای تحمیلی فرهنگ حکومتی در حال پدید آمدن است. آنچه که تا دیروز پذیرفته میشد و یا به ناچار با آن خو گرفته شده بود به امر غیر قابل تحمل برای نسل جوان تبدیل شده است.
جنبش زن، زندگی، آزادی فقط حجاب اجباری، فرهنگ سوگوار و دستوری، سبک زندگی "مومنانه" را به چالش نکشید. پیام اصلی این جنبش آزاد شدن از قید و بندها در امپراطوری ممنوعیتها بود. امروز نافرمانی مدنی و سرپیچی آگاهانه از قوانین ظالمانه خود به یک رویه و سبک زندگی تبدیل میشود.
از نظر تاریخی واژه نافرمانی مدنی (Civil Disobedience) برای نخستین بار در عنوان چاپ دوم کتاب هانری داوید تورو (Thoreau) امریکایی در سال 1866 بکار رفت. عنوان اصلی کتاب تورو مقاومت در برابر دولت (Resistance to Civil Government) بود که به موضوع ندادن مالیات به دولت پشتیبان برده داری میپرداخت. در یک برخورد کلی کنشآگاهانه جمعی برای زیر پاگذاشتن هنجار یا قانونی که از نظر اخلاقی و یا فهم عمومی غیرعادلانه است را میتوان نافرمانی مدنی نامید. پسوند "مدنی" هم به غیرخشونتآمیز بودن کنش برمیگردد و هم به معنا و خصلت اجتماعی و غیر فردی آن. تای (Tai, 2017) از رهبران جنبِش نافرمانی مدنی هنگکنگ، چنین کنشی راِ نقض ارادی، مسئولانه و ِآشکار قانون تعریف میکند که نه به قصد نفع شخصی، بلکه برای اعتراض به بیعدالتی عمومی انجام میگیرد. از نظر او غیرخشونتآمیز و متناسب بودن، به پذیرش این کنش توسط جامعه کمک میکند. کسانی که دست به نافرمانی مدنی میزنند از خطر مجازات زیر پا گذاشتن قانون آگاهاند و به عنوان اعتراض به امر ظالمانه دست به چنین کاری میزنند. فلسفه وجودی این نوع کنش جمعی به این اصل تکیه میکند که قوانین اگر بر خلاف اخلاق، وجدان سلیم و عدالت باشند نمیتوانند اعتبار داشته باشند.
تفاوت مورد ایران به تجربههای تاریخی شرایط سیاسی است. در مثالهای تاریخی، نافرمانی مدنی بیشتر در جوامع کم و بیش دمکراتیک شکل گرفتند. ویژگی ایران این است که سرکوب و اذیت و آزار و محرومیت نتوانسته است از پدید آمدن موجهای مقاومت مدنی جلوگیری کند.
سعید پیوندی -
این هم لینکی که میتوان فیلم "کیک محبوب من" را دید.
https://www.youtube.com/watch?v=WXhIU_elIek&ab_channel=maher
کانال شخصی سعید پیوندی
https://t.center/paivandisaeed