یک بار برای کاری رفته بودم دفتر اسناد رسمی، یک برگه بود که باید امضای دیجیتال و مهر میخورد. برگه را دادم به خانم منشی سردفتردار، گفت که باید توی قالب رسمی خود دفترخانه تایپ بشود، برو بنشین، تمام که شد خبرت میکنیم.
جلوی منشی نشسته بودم و تماشا میکردم که تکتک حروف را تکانگشتی وارد رایانهاش کرد؛ یک نگاه به برگهام میانداخت، یک نگاه به کیبورد، یک نگاه به چیزی که تایپ کرده، دوباره از اول. هر انگشتی که فرود میآورد یک گلمیخ بود که میکوبید روی قلبم.
این شکنجهی عجیب دهپانزده دقیقهای ادامه داشت و عین آدمهای نسخ هم مدام روی صندلی بیقراری میکردم، هی میخواستم بپرم بگویم که نخواستیم، پاشو اجازه بده خودم تایپش کنم!
خلاصه، با تایپ دهانگشتی اصولی هم به خودمان لطف میکنیم، هم به کسی که کارش به ما افتاده.
@Owlpedia