موتورهای جستجو
با موج انفجار اطلاعات
از خواب پریدهاند
كاربران پستوهای مجازی را میگردند
دنبال سوسويی از حقيقت
هوش مصنوعی هنوز
فركانس خطابهخوانی نصرالله را
پيدا نكرده است
ويكیپديا
روزاروز
زوايای تاريک سرنوشت را روشن میكند
ستارههای قلابی
پشت هم میتركند
و صدای تولد خورشيد
از پشت قلههای يخی
پرده گوش زمين را میلرزاند
سایتهای هواشناسی
ابرهای تيره را نشان بينندگان عزيز میدهند
و ظهور آفتاب را شایعه میخوانند
ماهوارهها
دکترینِ دوامِ شب را
در میزهایِ گردِ مستند
به جهان عرضه میکنند
مانیتورهای كرهای
چرخ رقاصههای عرب را قاب میگيرند
و لیگ امارات
با دستهگلهای پاطلايیهای ایرانی تزیین میشود
شرق ميانه
غنوده بر تختخواب آمريكايیاش
و افتخاراتش را باد میزند
و نفت
در لولههای تضمينشده
میخزد تا سرنوشت غربیاش
من به دنبال دستی میگردم
که از لمس ماشه نلرزد
به دنبال چشمی
که بیهراس
ردّ نگاه گرگها را دنبال کند
به دنبال گلویی
که پیش از ذبح
شعر شرف را
به فریاد بیاورد
لبنان
زنیست
آرميده در بستر قيلوله
و مردان عرب
با شمشيری چوبی در دست
سنگر گرفتهاند پشت بسترش
و صدايشان را میدزدند
تا يهودی خنجربهدست بگذرد
فریاد بزن، نصرالله
اگرچه در گوشهای کر
اگرچه رودرروی کوه
ـ كوه چربی و نفت ـ
فرياد بزن
تا نخستین شعاع خورشيد
در تلألؤ سرنيزههای مردانت
بر زمین انسانها بتابد
باری ديگر فرياد بزن
تا باری ديگر ادامه بیابی
در خبرهای داغ الجزيره
در گونههای خيس كودكان يتيم
در بم و زير صدای جوليا
تا تكثير شوی
در حروف روزنامهها
در فيبرهای نوري
در اتاقهای گفتگو
تا موتورهای جستجو
نتوانند انكارت كنند
تا تمام واژههای كليدی
به نام تو منتهی شوند
فرياد بزن، نصرالله
اگرچه فخر فریاد تو
سرپوش ننگ سکوت ما نخواهد شد
فرياد بزن
تا بفهمند
حسین در خطبههای تو زنده است
نه زیر گنبد مقبرهای در عراق
در خطبههای تو
كه با هيچ بمبی
منفجر نخواهد شد
موتورهای جستجو فعال شدهاند
كاربران
به دنبال مردانی از فردا
کولبار شب را زيرورو میكنند
مردانی حاصلضرب صبر سلمان و خشم ابوذر
با کتاب و تفنگی در دست
و توفانی در حنجره
كه رجز میخوانند
رودرروی خنجرهای جهود
به باد فرمان میدهند
و توفان را در مرداب منفجر میكنند
به افتخار ضيافت سالانه قورباغهها
مردانی سياستمدار
که احكام مدرن را وتو میكنند
فرماندهانی سبز
با ارتشی از درخت
که هزار سال است
بهار را در نسوج خویش پنهان كردهاند
سيصد و سيزده مرد
از سرزمین سیب میگذرند
مینهای جامانده را خنثی میکنند
زير باران موشک میرقصند
و پرچمهای سرو را
بر قلهههای یخزده میکوبند
تا بادها از آن پس
راه مزارع زيتون را گم نكنند
مردانی که حنجرههاشان را
برای تلفظ نام عربی خدا تربیت کردهاند
و کودکانشان
حروف الفبا را از روی نام شهیدان میآموزند
موتورهاي جستجو فعال شدهاند
و پنجرههای متوالی
با سرعت نور افقهای بديع را در خانهها مستقر میكنند...
فردا
كليدواژه نخست
آخرين پنجره را خواهد گشود
#امید_مهدی_نژاد