#سالینجر دارای شخصیتپردازی نیرومند در داستانهای خود است. او بهطور ویژهای خانوادهٔ گلَس را، که معروفترین شخصیتهای داستانهای او هستند، به عرصه کشاند و در داستانهای متفاوت از افراد این خانواده پردهبرداری کرد. خانوادهای که دارای هفت بچه هستند، نابغههایی که در یک برنامهٔ رادیویی بهطور پیاپی حضور دارند و در دورههای مختلف جزو شرکتکنندگان برنامهٔ «بچه باهوش» هستند. ولی در این خانواده بزرگترین برادر،مرشد دیگران است و او شخصیتی است با نام سیمور. سیمور ابتدا با اشارهٔ کوچکی در یکی از داستانهای کوتاه با نام یک روز خوش برای موز ماهی حضور مییابد و همانجا پس از گفتگو با دختری کوچک به اتاق خود میرود و خودکشی میکند.
در فرانی و زویی نیز اشارههایی به او میشود، ولی در کتاب تیرهای سقف را بالا بگذارید نجاران و سیمور: پیشگفتار،
سالینجر از زبان بادی، پسر دوم خانواده، شروع به گسترش و بیان سیمور میکند. این که شباهتهای زیادی بین سیمور و خود
سالینجر و بادی وجود دارد کمابیش در قهرمانهای دیگرِ
سالینجر با خود او مشخص است. بهعنوان نمونه، شخصیت هولدن در ناطورِ دشت نیز از این قاعده مستثنی نیست.
جنبهٔ مهم زندگی
سالینجر، مبهمبودن او برای منتقدان و هواداران اوست. به بیان بهتر، نوعی دور از دسترس بودن است. به همین دلیل، اطلاعات زیادی درمورد زندگی روزمره و عادی او موجود نیست.
سالینجر در ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۰ و به مرگ طبیعی در محل زندگی خود در شهر کوچک کورنیش در نیوهمپشایردرگذشت
@nevisandbdonya