روز + نامه - نگین حسینی

#حقوق_زن
Канал
Логотип телеграм канала روز + نامه - نگین حسینی
@neginpaperПродвигать
329
подписчиков
238
фото
91
видео
92
ссылки
وقتی به صورت پیرش نگاه می کنم و رنجی که از چشمان غمگینش پیداست، با خودم می گویم سهم من و سکوتم چقدر بوده در خشونتی که هر روز از چهل - پنجاه سال گذشته بر این زنِ پا به سن گذاشته رفته؟ زنی که عزیز، عزیز، عزیز بوده و هست برایم؛ و من در بیشتر سالهای زندگی ام تا به امروز، از دور، فقط از دور شنوندۀ ماجراهای تلخ شکنجه ها و کتک هایش زیر دست شوهرش بوده ام.

وقتی کودک بودم و خبری دردناک از او می رسید، که زیر کتک با کمربند، قفل کمربند گوشه ای از بدنِ رنجورش را سوراخ کرده و بیرون نمی آمده، دنده هایش شکسته، پای چشمانش کبود شده، و حتی در زمان بارداری زیر مشت و لگد شوهرش از حال رفته، آن زمان کاری از دستم برنمی آمد. رنج او مثل رنج عزیزی از خانواده نزدیکم بود و تصور شکنجه های خانگی اش که هر روز به هر بهانه تکرار می شد، کابوس شبانه ام. با سرگذشت غم انگیزش بزرگ شدم، همیشه گوشۀ دلم جا داشت، از یادآوری کتک هایش اشک می ریختم.

از نوجوانی که پا به روزنامه گذاشتم تا همین امروز که برای اولین مرتبه این مطلب را در موردش می نویسم، هرگز نشد که به یادش بیفتم و خودم را بازخواست نکنم که به عنوان یک روزنامه نگار، و به عنوان کسی که همیشه نسبت به حقوق زن در خانه حساس بوده ام، برایش چه کردم؟! و شرم می کنم از اینکه جوابم"هیچ" است. من هم مثل تمامی کسانی که او را می شناختند، مثل برادرها و خواهرها و پدر و مادرش، هیچ کاری برایش نکردم، حمایتی نکردم، اصلا نمی دانستم چطور باید حمایت کنم، فقط ناظر یا شنونده بودم. مثل خیلی ها فقط غصه خوردم، سر تکان دادم و اشک ریختم.

بعدها که فرزندانش بزرگتر شدند و گفته شد که سپر محافظ مادر شده اند در مقابل خشونت پدر، و گفته شد که دیگر خبری از آن کتک ها و شکنجه ها نیست (یا احتمالا فقط مقدارش کم شده بود)، می دانستم که هر اقدامی، هر نوشته ای، هر حرکتی شاید دخالت در زندگی خانوادگی شان تلقی شود. فرزندانش دوست نداشتند کسی در مورد روابط پدر و مادرشان نظر بدهد، چه برسد به حرکتی حمایتی. اما این به کنار، عمده دلیل اینکه نمی دانستم چه کنم، این بود که هیچ سرپناه قانونی برای حمایت از او نبود. گیرم در موردش می نوشتم، گیرم از خشونت خانگی علیه او پرده برمی داشتم (که البته راز مگویی نبود و همه باخیر بودند) و منتشر می کردم، کدام قانون می خواست پشت سر من و او بایستد؟! نتیجه اش فقط کتک بیشتر برای او بود.

این را نوشتم که بگویم می شود حرف های کلان قشنگی در مورد خشونت خانگی نسبت به زن و محکوم کردنش زد و نوشت؛ اما تا وقتی که قانون محکمی پشت سر زنِ مورد خشونت قرار گرفته نیست، همه ما دلسوزانِ اشک ریز، با عرض معذرت هیچ غلطی نمی توانیم بکنیم. هنوز این خلاء قانونی هست و هنوز جسم و روح زنانِ بی شماری کبود است زیر شکنجه، کتک و تحقیر.

#نگین_حسینی #خشونت_خانگی #زن #حقوق_زن
@neginpaper