دلگیرم از همه چیز از نگاهت که ندارم از صدایت که دیگر مرا نمیخواند از بغضهای نابهنگامم که گلویم را میگیرد و از چشمانم که بی توقف میبارد!
به چشمان درخشان و دستان گرمت بگو سخت دلتنگم دلم گرفته از همه چیز ازپاییز از گنجشکان که میخوانند و از آسمان که مدام ابری میشود از رنگ سرخ خاطره ها و قهوه ای چشمانت و از وعده های دروغینی که برای آمدنت به دلم داده ام !