هیچکس از من مراقبت نکرد،
مثل تکه یخِ عریانی وسط آفتاب
داشتم ذره ذره آب میشدم و
حتی یک نفر هم حواسش
به من نبود!
سرسخت به نظر میرسیدم
و میشد روی من حساب کرد؛
در حقیقت اما شکنندهتر
از آنی بودم که
زیر آنهمه فشار و اندوه،
یکه و تنها مقاومت کنم و نشکنم...
به ظاهر ایستادهبودم
اما از درون، مدتها بود
که فرو ریخته بودم...
آنقدر دوام آوردم،آنقدر خم نشدم،
آنقدر مقاومت کردم و ایستادم؛
تا کوه شدم!
در نهایت بعضی رودخانه میشدند،
بعضی کوه...
و من انتخاب کردم کوه باشم!
#نرگس_صرافیان_طوفان🍂🍁