بعدِ پانزدهسال، باردار شدهبود؛ ماهِ هشتمش بود و از قریه به شهر برای معاینه آمدهبود؛ و داکتر جنسیتِ طفلش را دوقلوییدختر گفتهبود؛ وقتی دوباره به خانه رفتند، مادرشوهر به شوهرش خبرِ "دختر" بودنِ دوقلوها را داد.
شوهر به جرمی دختر زاییدن بعدِ پانزده سال انتظار، به قدری زن را کتکزد که مادر زنده و اما دوقلوها در بتنش از دنیا رفتند.
آیا هیچکسی خبر نشد؟ و آیا هیچکسی صدای فریادهای زن را نفهمید و یا همه آنجا، کَر و کور و لال و شَل بودند؟!
#لیمه_حمیدی
@nawisnda