View in Telegram
نسخه‌ی اصلی _ دست و دلم نمی‌ره؛ یعنی دستم یه‌وری می‌ره و دلم وَرِ دیگه. یه چشمم خوبی‌هاشو می‌بینه و اون یکی بدی‌هاش. من دیگه خودم خدای دروغ و دغلم. تو مُخَیِلم نمی‌گنجه اَراجیفش. + من می‌گم بعدن پشیمون می‌شی. از پسش برنمیای. تو جُربُزه داری بجنگی واسه خواسته‌هات؟ _ معلومه که دارم. این‌همه پارگی رو نمی‌بینی رو جوارحم. تو دیگه چرا این حرفو می‌زنی. بی‌انصاف! + بیخیال، واسه من دیگه قصه‌نباف. ‌تو اصلن اون آدم مچاله و مظلوم که نشون می‌دی، نیستی. تو خدای خودت هستی. همش به خودت فکر می‌کنی. اینکه کجا بری خوش‌ بگذره، چی بخوری مزه کنه، چی بپوشی تو چشم باشی. می‌خوای از کولِ بقیه بالا بری و برسی به اهدافت. تو اینی، اینا کجاش پارگی میاره؟ _ باز باید بزنم تو دهنت. چرا نمی‌ذاری باهات دوست باشم. چرا عادت داری استفراغ کنی وسط دردِ دلام. بذار دو جمله بگم بعد چهره‌ی واقعیمو نشونم بده. چرا سخته واست بذاری با دروغام خوش باشم. من الان دیگه چیز خاصی نمی‌خوام از دنیا. همین که تو آزارم ندی کافیه. + دوست واقعی اونیه که آزارت بده؛ آزارِ سازنده. آزارِ هشیار کننده. دیدنِ واقعیت خوبه؛ خودت اینجوری آروم می‌گیری. _ من داشتم راجع به یارو باهات مشورت می‌کردم. تو زدی جاده فرعی که برسی به رذالتام. + منم راجع‌به یارو گفتم اتفاقن. واسه اینکه بفهمی یارو اونقدم که تو فکر می‌کنی بد نیست؛ لازم بود یادت بندازم خودت کی هستی‌. بپذیر عزیزم. بپذیر آدم خوبه تو نیستی. من نمی‌گم با یارو ادامه بده. نمی‌گم تمومش نکن. انتخاب با توعه. ولی می‌گم یکم خودتو ببین. یکم به خودت ایراد بگیر. اینکه یکی با زبون ساده بگه دوست داره، بهت فکر کنه، چیزایی که دوست داری برات فراهم کنه، کمه؟ باید کوهو بذاره رو دوشش، رخت هر جنگو بپوشه، موجو از دریا بگیره، شیره‌ی سنگو بدوشه؟ نه جانم. اینارو داریوش تو آهنگاش می‌تونه بگه. یارو رستمم باشه، اینا از توانش خارجه. _ نه من نمی‌خوام دنیارو کولش بگیره، روزی صد دفه بمیره، بکنه ستاره‌هارو، جلوی چشام بگیره‌. من فقط می‌خوام بهم دروغ نگه، خواسته‌ی زیادیه؟ + نه این وظیفه‌ی آدمای رابطس؛ ولی تو فقط حدس می‌زنی بهت دروغ می‌گه، چون خودت صدهزاربار دروغ گفتی بهش. من می‌گم اول از خودت شروع کن. با خودت روراست باش. با آدما صادق باش. شاید دیدی یارو هم راست می‌گه بهت. _ متاسفانه تو همیشه درست می‌گی. من باید مجازات شم. باید بدون بالا رفتن از آدما‌، زندگی کنم. دیگه مهم نیست چی بپوشم، کجا برم، چی بخورم. الان دارم درک می‌کنم دنیا کجاست و من سهمم ازش چیه‌. باید تنهایی از پسِ خودم بربیام‌. باید انقد تو لاکم بمونم و با تو کلنجار برم که نسخه‌ی اصلیمو بسازم. + نسخه‌ی اصلی ساختن نمی‌خواد. هست. از قبل طراحی شده. تو همین که نسخه‌ی تقلبیتو خراب کنی، کار تمومه. _ آره. باید تیشه بردارم بیفتم به جون خودم. تو فقط باش کنارم.‌ + من هستم، تا همیشه. رفتن و تموم شدن و مُردن، واسه من نیست. من و تو یه نفریم. اصلِ اصلش فقط منم. تو نقشارو بازی می‌کنی؛ تا جایی که انتخاب کنی کدوم نقشِ توعه. اگه حواست به نشونه‌هایی که میدم باشه، خیلی زودتر می‌رسی اونجا که باید. نسیم #دیالوگ
Telegram Center
Telegram Center
Channel