دماوندیه:
دماوندیه عنوان شعری است از ملکالشعراءبهار که در سال ۱۳۰۱ ه.شمسی سروده شده است. این شعر توصیف دماوند است. کوهی که به مثابه گنبد جهان است و برای اینکه بشر روی او را نبیندچهره خود رابا ابر و مِه پوشانده است و برای اینکه از مصاحبت نادانان نجات یابد سر به آسمان ساییده و مصاحب خورشید و مشتری شده است.
دماوند مشت درشت و سنگین زمین است که پس از عمری تحمل ستم بر دهان آسمان کوفته شده است یا قلب فسرده و منجمدی است که از درد ورم کرده است.
شاعر از کوه میخواهد که آتش خشم خود را پنهان نکند و منفجر شود و خشم خود را بیرون ریزد. اما آسمان به کوه اجازه جنبش و خروش نمیدهد و دهان او را بسته است. اما شاعر به مدد کوه برمیخیزد و با آتش خشم خود دهانبند کوه را میسوزد تا کوه آزاد شود و برخروشد و گدازههای خود را بر شهر تهران( ری) فرو ریزد تا پلیدان را با خباثتشان بشوید و بنای ظلم را از بیخ و بن برکند و و داد دلِ خردمندان را از ستمکاران و جانیان بگیرد.
دماوند در این شعر نماد انسانهایی است که پای در بند استبداد حاکم دارند و جور و استبداد بر دهان آنان قفل آهنین زده است و آسمان در این شعر نماد نظام سلطه و انسانهایی است که خود را برتر از دیگران میدانند و آزادی دیگران را سلب میکنند.
شاعر در این شعر از آزادیخواهان و روشنفکران جامعه میخواهد که سکوت را بشکنند و در برابر نظام سلطه بایستند تا سیل خروشان خلق نیز به پیروی از آنان بر ظلم و استبداد بتازد.
شاعر نماد روشنفکرانی است که باید دهانبند خلق را بگشایند و با آگاه کردن مردم آنان را به احقاق خود برانگیزند.
https://t.center/Naglemaani