شماره 1 در وهله اول فکر میکنم مشکل از تفاوت تعاریف در مورد اخلاق هست شما اخلاق رو به معنای لغوی خودش به معنای تمامی رفتارها و خصوصیت های آدمی میدونید در حالی که من تعریف متفاوتی بالاتر ارائه دادم و معنای اصطلاحی اون رو تعریف کردم در خصوص مجموعه رفتارهایی که باعث زیست مسالمت آمیز افراد میشه نه هر رفتاری
و منظورم از واقع بودن به علت داشتن خواستگاه بیولوژیکی این بود که اون رفتارهای مسالمت آمیز و میل انسان به بروز اون رفتارها و پرهیز از رفتارهای غیراخلاقی (خوب و بد بودن) خواستگاه بیولوژیکی داره ما مورد داشتیم که شخصی سرش ضربه ای خورده و بعد از بهبودی خیلی فرد بی اخلاق تری شده در حالی که پیش از ضربه خوردن خیلی فرد مهربون و با اخلاقی بوده و این نشون میده که اخلاقی بودن یک مفهوم صرفا قراردادی نیست هم ژنتیکی هست هم از محیط تاثیر میپذیره و توی شرایط متفاوت انسان ها طیف های متفاوتی از اون رو از خودشون بروز میدن در بسیاری از حیوانات هم طیف های مختلفی از اخلاقی بودن رو حتی داریم پس تا اینجا نتیجه این شد که اخلاق (نه هر رفتاری، بلکه رفتار مسالمت آمیز) در دی ان ای ما منشا داره و از محیط اطراف ما اثرپذیر هست
سوالتون در مورد خوب و بد بودن اون رفتار هست حالا باید ببینیم منظور از خوب و بد بودن چیه خوب و بد بودن رو از چه نظر داریم میسنجیم اگر فایده گرایانه!! داریم نگاه میکنیم رفتاری که باعث نفع ما میشه رفتار خوبی هست مثلا دزدی کردن اگر گیر نیفتیم و بتونیم اون ریسک قانونیش رو مهار کنیم کاملا، فایده گرایانه یک رفتار خوب هست امّا همون دزدی کردن رو اگر اخلاقی بخوایم بررسی کنیم بد هست مشکلی که وجود داره الان اینه که شما میخواید اخلاق رو در چهارچوب خوب و بد تعریف کنید در حالی که برعکس خوب و بد هست که در چهارچوب اخلاق تعریف میشه رفتاری اخلاقا خوب هست که باعث زیست مسالمت آمیز میشه و رفتاری بد هست که مانع زیست مسالمت آمیز میشه (لزوما نتایج رو تحت تاثیر خودشون قرار نمیدن کاملا ولی خب اثر گذار هستن)
شماره 2 ✅
مورد شماره 3 شما اون فرد مایل به تجاوز رو از دایره دین خارج میکنید و یک جورایی صورت مسئله رو پاک میکنید و میگید اون ملحد هست به من ارتباطی نداره خب این کار رو من هم میتونم انجام بدم میگم از دایره انسانیت خارجی چون انسان موجود اجتماعی هست و تمایل به زندگی مسالمت آمیز در چهارچوب اخلاقیات داره (ساینس هم حتی پشتیبانیم میکنه) و اگر تو نداری اختلال مغزی داری باید بری درمان بشی هر وقت اون میل به اجتماع و مسالمت آمیز زیستن و اخلاقی بودنت برگشت صحبت میکنیم راجب مفاهیم نمیشه گفت کسی که به هیچ صراطی مستقیم نیست و جدلا بحث میکنه مشکل ما مسلمونا نیست ولی مشکل شما ملحدهاست
مورد شماره 4 تا حد زیادی میشه تکرار مکررات الان بنظرتون واقعا اینکه در جواب فردی که میگه کدوم رنگ پیراهن قشنگتره بگیم رنگ توهم هست یا در جواب فردی که میپرسه چرا اسپایدرمن تونست دکتر اختاپوس رو شکست بده ولی از گرین گابلین شکست خورد بگیم چون نویسنده اینطور نوشته درسته؟ میدونیم با دنبال کردن زنجیره علیت به این مسائل میرسیم ولی عرض من اینجاست که قرار نیست توی هر بحثی این زنجیره رو تا آخر دنبال کنیم چون بحث سر اون علت های واقع نیست هدف ما اینه که فردی رو لباس بپوشونیم برای مهمونی یا شخصی رو در مورد منطق داستان متوجه کنیم