«حمایت جهانی، مردم ایران را در مبارزهشان با جمهوری اسلامی، جسورتر و دلگرمتر میکند... این رژیمیست که مرگ و شهادت را جشن میگیرد، در حالی که ما زندگی و صلح با همسایگانمان در منطقه را جشن میگیریم.»
تحولات جهانی و منطقهای، فرصت تازهای را برای بازپسگیری و نجات ایران عزیزمان پیش روی ما قرار داده است. امروز، جمهوری اسلامی از هر زمان دیگری ضعیفتر، و در مواجهه با بحرانها، درماندهتر است. در این میان، بزرگترین نقطهٔ ضعف این رژیم، نداشتن مشروعیت و مقبولیت مردمی است.
ایران ما سرشار از منابع طبیعی و ثروت انسانی است، و مردمش هرگز نباید دغدغهٔ آب و نان، دارو و درمان، و سوخت و برق را در گرما و سرما داشته باشند؛ به ریال دستمزد بگیرند، اما با دلار ۷۰هزارتومانی و گرانی افسارگسیخته، به سختی روزگار بگذرانند. مشکلات روزافزونی که شما با آن مواجه هستید، ناشی از بیکفایتی و فسادیست که با تار و پود این رژیم، گره خورده است. جمهوری اسلامی، اساسا، اراده و توان ادارهٔ کشور و تامین ابتداییترین نیازهای مردم را ندارد.
آنها که به ملت ایران، وعدهٔ آب و برق مجانی میدادند، سرزمین ثروتمند ما را خشک کردند و به عصر تاریکی بازگرداندند: چشمانداز تمدن بزرگ ما را با وحشتی بزرگ، جایگزین کردند.
اما اکنون، در این دورهٔ حساس، در این فرصت نو، دو راه پیش روی ماست: یا نظارهگر و منتظر باشیم تا شاید دیگران، تغییرات دلخواه خود را برای ما رقم بزنند؛ یا اینکه با عزم و ارادهٔ ملی، خود، موتور محرک تغییر باشیم؛ و خواست ملتِ ایران را در میهنمان، و در اتاقهای فکر و دالانهای قدرت در سراسر جهان، به کرسی بنشانیم. انتخاب من، بدون تردید، گزینهٔ دوم است.
من بنا به خواست شما، آمادگی خود را برای هدایت این تغییر، و رهبری دوران گذار اعلام کردهام. توان من ناشی از قدرت شماست. نیرویی را که از تداوم مبارزه و اعتراضات حقطلبانهتان میگیرم، در مسیر استقرار دولتی ملی، و جلب حمایت حداکثری جهانی برای تحقق آن، به کار میبندم.
اینک، زمان انتخاب است. بیاییم با عزمی راسخ، به سوی آیندهای روشن، آزاد، مرفه و آباد حرکت کنیم.
○آقای آبراهامیان در ادامه مطرح میکند که مصدّق السلطنه نام وزارت جنگ را به دفاع تغییر داد و قول داد که فقط سلاح دفاعی خریداری کند و رئیس ستاد ارتش را منصوب کرد.
آنچه آقای آبراهامیان میگوید درست است، اما سخن اینجاست که این اعمال مصدّق غیر قانونی بوده است، آنچه آقای آبراهامیان به شما نمیگوید این است که این کارهای مصدّق و این زیادهخواهیهای او در تناقض آشکار با قانون اساسی مشروطه بوده است.
بر اساس اصل ۶۶ قانون اساسی مشروطه، مسئولیت وزرا و سیاستهای آنها توسط قانون تعیین میشود.
تغییر نام وزارتخانه از اختیارات مجلس شورای ملّی بوده و مصدّق و هیچ نخست وزیری نمیتوانست به دلخواه خود نامی را تغییر دهد.
بر اساس قانون اساسی مشروطه اصل ۵۰ فرمانروای کل قوا شخص شاهنشاه است، اما مصدّق سودای قدرت داشت و تنها خود را فرمانده کل قوا میدید.
انتخاب رئیس ستاد ارتش از اختیارات نخست وزیر نیست. مصدّق به شکل غیر قانونی رئیس ستاد ارتش را برگزید در حالی که مطابق قانون، انتخاب رئیس ستاد ارتش با شخص مستقیم پادشاه بود.
○آبراهامیان در ادامه میگوید مصدّق قول داد فقط سلاح دفاعی خریداری کند و از بودجه ارتش ۱۵ درصد کاست.
مصدّق هرگز طبق قانون نمیتوانست دست به چنین اقدامی بزند، مطابق قانون اساسی مشروطه اصل ۱۰۵ مخارج نظامی میبایست توسط مجلس تصویب شود.
○آقای آبراهامیان در ادامه میگوید مصدّق روزنامههایی که به دربار اتهام میزدند را مقابله نمیکرد، اما به شما نمیگوید که همین جناب مصدّق با روزنامههای مخالف دولت خویش مقابله میکرد. رجوع کنید به:
○آقای آبراهامیان در ادامه میگوید مصدّق مجلس سنا را منحل کرد. ایشان نمیگوید که این اقدام مصدّق غیر قانونی بود، او نمیتوانست مجلسین را منحل کند زیرا بر طبق قانون انحلال مجلسین از اختیارات شاهنشاه بود(اصل ۴۸) @na_ta_ma
●رسوایی پنجاه و نهم از آقای یرواند آبراهامیان، نویسنده مصدّقالهی، دشمن پهلوی و مورخ خودخوانده و بیسوادِ کمونیست
آقای آبراهامیان که خود را یک مورخ تراز اول ادعا میکند، در کتاب تاریخ ایران مدرن ادعاهایی را مطرح میکند که نادرست است و پیداست که ایشان دست به تاریخ سازی به جای تاریخ نویسی زده است. 👇👇
Mossadeq followed up with a series of hammer blows. He designated 30th Tir a "national uprising" with "national martyrs." He took over the portfolio of the war minister, changed the name of the ministry to that of defense,) vowed to buy only defensive weapons, appointed the chief of staff, purged 1367) officers, transferred 15,000 men from the army to the gendarmerie, cut the military budget by 15 percent, and appointed a parliamentary committee to investigate past arms procurements. He also transferred the royal estates back} to the state; cut the palace budget; appointed a fellow anti-royalist notable to be court minister; placed royal charities under government supervision; forbade the shah to communicate with foreign ambassadors; forced Princess Ashraf, the shah's politically active twin sister, into exile; and refused to close} down newspapers that were denouncing the palace as "a den of corruption, treason, and espionage." When faced with resistance in the two houses of parliament, Mossadeq dissolved the Senate and asked his supporters to resign? from the Majles, thereby ending the required quorum.
📚a history of modern Iran, by Ervand Abrahamian, page 117-118
ترجمه: مصدق با یک رشته اقدامات چکشی به کار ادامه داد. رخداد ۳۰ تیر را یک «قیام ملّی» نامید و یاد شهیدان ملّی را گرامی داشت؛ پست وزیر جنگ را خود عهده دار شد و نام وزارتخانه را به دفاع تغییر داد و قول داد که فقط سلاح دفاعی خریداری کند؛ رئیس ستاد ارتش را منصوب، ۱۳۶ افسر را پاکسازی و ۱۵ هزار تن را از ارتش به ژاندارمری منتقل کرد؛ از بودجهی ارتش ۱۵ درصد کاست و یک کمیسیون پارلمانی تعیین کرد تا دربارهی خریدهای پیشین تسلیحاتی تحقیق کند. وی همچنین املاک سلطنتی را به دولت بازگرداند، بودجهی دربار را کاهش داد یکی از دوستان سرشناس و ضد سلطنت خود را به وزارت دربار گماشت. سازمانهای خیریهی سلطنتی را تحت نظارت دولت قرار داد؛ ارتباط شاه با سفیران خارجی را ممنوع کرد؛ شاهزاده اشرف، خواهر دوقلوی سیاست باز شاه را به تبعید فرستاد و از بستن روزنامه هایی که دربار را لانهی فساد، خیانت و جاسوسی مینامیدند و محکوم میکردند خودداری کرد. مصدق زمانی که با مقاومت مجلسین روبه رو شد، سنا را منحل و از طرفداران خود خواست که از مجلس شورا استعفا دهند، و لذا حد نصاب لازم برای تشکیل جلسات را از آن بگیرند. 👇👇
آنچه آقای آبراهامیان عنوان میکند آمیزهای از جعل و واقعیت ناقص است. مثلاً ادعای انتقال املاک سلطنتی به دولت توسط مصدّق دروغ محض است و تاکنون هم توسط فرد دیگری ادعا نشده است و حتی روح خود مصدق هم از آن بی خبر بوده است. واقعیّت آن است که شاهنشاه از سال ۱۳۳۱ خورشیدی واگذاری اراضی سلطنتی به کشاورزان را آغاز کرد.
آبراهامیان در ادامه مطرح میکند که مصدّق السلطنه خود عهدهدار وزارت جنگ شد؛ این عمل مصدّق به صراحت در تناقض با قانون اساسی مشروطه است. اصل ۶۸ قانون اساسی میگوید که وزرا مطلقاً نمیتوانند خدمت دیگری غیر از شغل خودشان را عهدهدار شوند. لذا مصدّق السلطنه قانوناً نمیتوانست وزارت جنگ را عهدهدار شود.
جناب رئیسجمهور ترامپ، انتخاب شما را شادباش میگویم. شما در اولین دوره ریاست جمهوری خود، قاطعانه در کنار مردم ایران و علیه جمهوری اسلامی ایستادید؛ رژیمی که نه فقط خاورمیانه، بلکه مردم آمریکا را هم با ترور، بیثباتی و آشوب تهدید میکند. اکنون شما این فرصت را دارید که تاریخساز شوید و با کمک به پایان دادن به این تهدید، یک بار برای همیشه، میراثی از صلح پایدار به جا بگذارید. در این مأموریت، مردم ایران بهترین شریک صلح شما هستند.
✍🏻انگلیسیها با حمایت از شیخ خزعل و باجدهی به احمدشاه به دنبال جدایی خوزستان بودند و دُوَل قاجاری نیز هیچگونه پایگاهی در آنجا نداشتند تا اینکه رضاخان به قدرت میرسد و تصمیم به کوتاه کردن دست متمردین تجزیه طلب از جمله خزعل میگیرد و خوزستان را به ایران باز میگرداند، اگر او چنین نمیکرد به طور قطع به یقین خوزستان از ایران جدا میشد.
سردار سپه مینویسد: "حقیقتاً هم نقشه را ماهرانه کشیدهاند زیرا به خیال خود راه ورود مرا به خوزستان از هر طرف مسدود کردهاند و غیر ممکن به نظر میآید که قوای نظامی قادر باشد با وجود رؤسای متمرد عشایر لر و بختیاری و پشتکوهی با آن همه طغیان و گردنکشی و ضمناً با وجود تمایل صریح [احمد]شاه، خود را به مرکز ایالت خوزستان برساند. مقصود از این نقشه چیست؟ خیلی مختصر و مفید: استقلال معادن نفت جنوب و کوتاه کردن دست ایرانی از منافع آتیه آن...بلافاصله عازم تهران شدم. پس از ورود معلوم گردید نقشه محاصره خوزستان یا نقشه حفظ استقلال آن از مدتی قبل پیش بینی شده و همچنان که استنباط کرده ام، قرار راجع به این امر، از مدتی قبل طرح ریزی گشته است." @na_ta_ma
●اعتراف خانبابا تهرانی از کمونیستهای سرشناس در فتنه ۵۷ و از اعضای حزب توده
"تمام افراد رهبری حزب توده از قشر ثروتمند بودند و از میان فقرا نبودند؛ مثلاً آقای رادمنش زمیندار بزرگ لاهیجان بود. آقای ایرج اسکندری شاهزاده قاجاری بود. من مخالفم اگر کسی فکر کند که انقلاب ۵۷ به علت فقر و مشکلات اقتصادی بوده باشد. انقلاب اسلامی سال ۵۷ به هیچ عنوان به علت فقر نبود. در زمان شاه مردم در رفاه بودند، دولت در آن دوره جوشکار از فیلیپین، شوفر از کره، باغبان از پاکستان و کلفت از سایر کشور های خارجی میآورد و کارگر چلوکباب میخورد. " @na_ta_ma
عملیات تلافیجویانه اسرائیل در عمق خاک ایران که در پاسخ به حمله موشکی سپاه پاسداران به این کشور انجام شد، نشان داد که جمهوری اسلامی پس از چهار دهه حکومت، میلیاردها دلار هزینه، و سالها هیاهو و رجزخوانی، آسمان ایران را در برابر نیروی هوایی کشوری به مراتب کوچکتر و کمجمعیتتر بیدفاع گذاشته است.
انهدام سامانههای راداری و پدافند هوایی، و تاسیسات موشکی جمهوری اسلامی، درواقع تحقیر نیروی نظامی کشوریست که روزگاری نیروی هوایی و دفاع ضد هوایی آن، رشک کشورهای منطقه بود. قدرت نیروی هوایی ایران پیش از فاجعه ۵۷، دستاورد سیاست اقتصادی و خارجی درستی بود که صلح از موضع اقتدار را سرلوحه رفتارش قرار داده بود. افتضاح و فلاکت کنونی اما حاصل چهار دهه جنگطلبی و عربدهکشی جمهوری اسلامی همراه با فساد و ناکارآمدی اقتصادیش است؛ وضعیتی که در آن، دوران جنگافروزی از طریق تروریستهای نیابتی رو به پایان است و خامنهای گام به گام به جنگی مستقیم نزدیکتر میشود که نمیتواند در آن پیروز شود؛ جنگی که نه ملی است و نه میهنی.
ملت ایران میداند که جمهوری اسلامی تهدیدی حیاتی علیه رفاه و کرامت و آزادی ایرانیان و موجودیت و تمامیت ایران است. تا جمهوری اسلامی هست، تهدید جنگ هم هست؛ و هر روز نیز بیشتر و خطرناکتر خواهد شد. راه حل، برانداختن این رژیم ضدملی، و احیای دولت ملی مبتنی بر حقوق بشر و دموکراسی و منافع ملی در ایران است.
پیام من به نیروهای نظامی و امنیتی روشن است: ملت بزرگ ایران دیر یا زود بار دیگر همچون دی۹۶، آبان۹۸، و خیزش مهسا برای پس گرفتن ایران به خیابانها خواهند آمد. در آن روز، اگر نه برای شرافت انسانی و منافع ملی، که برای آینده خود و خانوادهتان کنار ملت بایستید چرا که دستاورد جمهوری اسلامی فلاکت برای ایران و مرگ و تحقیر برای شماست؛ حال آنکه انقلاب ملی ما آبادانی و زندگی را برای همه ایرانیان به ارمغان خواهد آورد.
خطابه اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر در برابر آرامگاه شاهنشاه خدایگان کوروش بزرگ: پاسارگاد. بیستم مهر ماه ۱۳۵۰ خورشیدی [تهران: شورای جشنهای شاهنشاهی،به فارسی، انگلیسی، فرانسوی و روسی]. @na_ta_ma
کوروش بزرگ، پادشاهی دادگر و آزادیگستر، و نماد مدارا و احترام به تفاوتهای مذهبی و فرهنگی مردمش بود. او به جهانیان نشان داد که قدرت میتواند در خدمت صلح و کرامت انسانی باشد. رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی اما تماما در نقطه مقابل ارزشهایی قرار دارد که کوروش بزرگ و سرزمین کهن ایران برای قرنها به آنها شناخته شدهاند. بیدلیل نیست که این رژیم و رهبر حقیرِ آن حتی از آرامگاه کوروش در پاسارگاد و حضور فرزندان ایران در آن مکان شکوهمند نیز هراس دارند. باور دارم که به همت جوانان دلیر و آگاه ایران، سرزمین کوروش آزاد خواهد شد و ایران و ایرانی بار دیگر پیامآور صلح و امنیت و حقوق بشر خواهند بود.