View in Telegram
بعدش هرکدوم نوبتی تنظیمات ماشینم رو تغیر میدادن و آپشن‌های جدید بازی رو یادم دادن. یکیشون خیلی تاکید کرد بازی ترسناک مادربزرگ رو دانلود کنم. یادم باشهD: بعدش حرف زدن از فیلم‌های ترسناکی که دیدن و همزمان گل یا پوچ بازی کردیم. خاله همینجوری که این حرف ترسناکا رو می‌زنم بدنم می‌لرزه. خاله شما ماشین داری؟ خاله تو رانندگی بلدی؟ خاله تو کلاس چندمی؟ خاله تو که بزرگی چطوری بازی می‌کنی؟ خاله از اینجا تا مشهد چند ساعت راهه؟ خاله موج‌های آبی یعنی چی؟ خاله ما ۷شنبه داریم؟ ۱۰شنبه چطور؟ خاله ولش کن این تو تخیلاته. خاله اسم من پسر خونگرم و مهربونه. +حلوا بردار -نمی‌خوام *نگو نمی‌خوام بگو ممنون! چطور بگم که کنارشون احساس تعلق می‌کردم؟ چطوری بگم که بعد از رفتنشون انگار بخشی از قلبم رو پیششون جا گذاشتم؟ یکیشون گفت ایشالا بازم میایم. شاید عزیزم. شاید دوباره هم رو ببینیم. شاید یه روز وقتی هردومون خیلی خیلی بزرگ شدیم از کنار همدیگه رد شیم بدون اینکه هم رو بشناسیم. شاید هم زودتر. کی می‌دونه؟
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily