❗️چرا مطالعات سَلفگرایی همچنان مهم است؟
بسیاری معتقدند که با پایان پروژه بهار عربی، مطالعات درباره اسلامگرایی به طور عام و سلفگرایی به طور خاص دیگر جذابیت و کاربرد چندانی ندارد. اما واقعیت آن است که حتی در حال حاضر برای هیچ دانشجو، محقق یا حتی فعال سیاسی امکان نادیده گرفتن مواضع جنبش های سلفی وجود ندارد. به دلایل زیر:
اولا) به این دلیل که سلفگرایی چه بخواهید و نخواهید حضور خود را در جهان اسلام، به ویژه در کشورهای عربی تحمیل کرده است. از عربستان سعودی و مصر و کشورهای مغرب تا عراق، اردن، فلسطین، لیبی و سوریه همگی متاثر از دعوت سلفی هستند.
ثانیا) سلفگرایی مانند بسیاری از پروژه های فکری مذهبی با گسترش اندیشه سیاسی آن در خارج از دایره نخبگان به لایه های عمومی جامعه راه یافته و اعتبار سیاسی یافته است. این موضوع بویژه وقتی مباحث مربوط به دموکراسی مطرح می شود اهمیت خود را نشان می دهد.
ثالثا) سلفگرایی این ظرفیت را دارد که با ایجاد ذهنیت و احساس تعلق در لایه های عقیدتی جامعه مؤمنان به جای حزب یا مکتب فکری سازمان یافته، این تعلق را به یک جنبش اجتماعی تبدیل کند. در حالی که کارشناسان علوم سیاسی، معمولا سازماندهی ضعیف را یک نقطه ضعف و یک مشکل می بینند.
چهارم) واقعیت آن است بسیاری از اندیشه ها، شخصیت ها و جریان هایی که امروز از سوی بسیاری از نظام های حاکم یا محافل مختلف جریان هایی غیرسلفی شناخته می شوند، (همانند اخوانی ها، صوفی ها و سکولارها) متأثر از خوانش سلفی بوده و ابعادی از سلفگرایی را در نظریات و باورهایی خود به همراه دارند.
#محمدرضا_عشوری
@mr_ashoori