🌀 #سالی_که_گذشت سال عجیبی بود؛ برای من شاید عجیبتر. سال سختی بود؛ برای من شاید سختتر. و سال دردناکی بود؛ برای بعضی حتی دردناکتر. با این حال، سالی است که گذشته. باید از آن
#عبور کرد، البته با
#عبرت.
پنج
#یادگیری مهم من از سال هزاروچهارصدویک اینهاست. مختصرش را میگذارم اینجا، تفصیلش بماند برای باغی و کنار آتشی و دوستانی همراه.
- انسانها موجودات بسیار بسیار پیچیدهای هستند که حتی اگر با آنها زندگی هم کرده باشی، باز ممکن است نشناسیشان و از پیشبینی و فهم رفتارشان باز بمانی.
- مسئله، رویداد یا ماجرا بر آن کسی که میگذرد، با ادراک کسانی که آن را نظاره میکنند یا میشنوند، مرتبهها و گاهی فرسنگها تفاوت دارد.
- همهٔ ما سازوکارهایی برای
#مراقبت از خودمان داریم. مشکل آنجایی به وجود میآید که از یکی از این سازوکارها بیشازاندازه، استفاده میکنیم.
- شبکهٔ دوستان، همکاران، خانواده و اطرافیان ارزشمندترین سرمایهٔ آدمی است. این سرمایه آنقدر مهم است که میتوان گفت یکی از قوانین زندگی در دنیا این است: «Network works».
- قدرت نیروهای اجتماعی بسیار زیاد است و جامعه مسیر خودش را میرود. تقریباً هر تلاشی برای مقابله با جریانهای اجتماعی، آب در هاون کوبیدن یا باد در غربال بیختن است.
🍀 اُمیدوارم سال پیشرو، سالی بهتر و سبزتر و کمرنجتر باشد، برای همهٔ آنهایی که تلاش میکنند و خیرخواه دیگرانند. این شعر از
#سایه هم باشد ختم کلام؛ شعری که امسال در اکثر اوقات همراهم بود:
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است
گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است