🌼مولانای جان🌼

Channel
Logo of the Telegram channel 🌼مولانای جان🌼
@molanay_ganPromote
1.46K
subscribers
154
photos
564
videos
482
links
امشب همه شب نشسته اندر حزنم فردا بروم مناره را کارد زنم خشم آلودست اگرچه با ماست صنم در چاه رسیده‌ام ولی بی‌رسنم #مولانا 🌼❤با ما همراه باشید ❤🌼
To first message

عاشق شده ام حال و هوایم خوبست 
درد است ولی درد برایم خوبست 

آرامش من ! با تو فقط حالم نه 

خوابم ، نفسم ، لحن صدایم خوبست 

تشخیص پزشک است کنارم باشی 

عطر تو برای ریه هایم خوبست 

من با تو خوشم ، نا خوشی ام چیزی نیست

آنقدر که تاثیر دوایم خوبست 

هربار فقط عاشق تو خواهم شد 

صدباااار به دنیا که بیایم ... خوب است؟؟!

طوفان که نه ! بگذار قیامت باشد 

من در بغل گرم تو جایم خوبست

#مهیا_غلامی

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄🌼┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
رفاقتی دوستت دارم...
مرامی
از آن قدیمی ها!
مثل دااش مشتی ها پایت ایستاده ام!
رفاقتی دوستت دارم...
از آن مدل ها که با کجایی تصدق نگاهت صدایت میکنند!
آن تیپ ها که دستم را زیر چانه ات بگیرم و بگویم
چطوری ورپریده!
رفاقتی دوستت دارم...
از آن ها که وقتی چای برایم ریختی بگویم ای فدای دست و پنجه ات!
آن ها که هر صبح بگویم آهای عیال
بیا ببافم آن موهای لامصبت را و شب ها بازشان کنم با ذوق!
رفاقتی دوستت دارم...
از آن ها که هلاک رفیقشانند!
همان ها که سر میدهند برای رفیقشان.
رفاقتی دوستت دارم!

#حامد_نیازی

‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄🌼┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
به کوی میکده یا رب سحر چه مشغله بود
که جوش شاهد و ساقی و شمع و مشعله بود

حدیث عشق که از حرف و صوت مستغنیست
به ناله دف و نی در خروش و ولوله بود

مباحثی که در آن مجلس جنون می‌رفت
ورای مدرسه و قال و قیل مسئله بود

دل از کرشمه ساقی به شکر بود ولی
ز نامساعدی بختش اندکی گله بود

قیاس کردم و آن چشم جادوانه مست
هزار ساحر چون سامریش در گله بود

بگفتمش به لبم بوسه‌ای حوالت کن
به خنده گفت کی ات با من این معامله بود

ز اخترم نظری سعد در ره است که دوش
میان ماه و رخ یار من مقابله بود

دهان یار که درمان درد حافظ داشت
فغان که وقت مروت چه تنگ حوصله بود

#حضرت_حافظ

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄🌼┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
اگر این دنیا غریبه پرور است،
تو آشنا بمان تو پای خوبی‌هایت بمان.

اگر کسی معنای عاشقانه‌هایت را نفهمید؛
بر روی عشق خط نکش!
عاشقانه‌هایت را محکم در آغوش بگیر و
بگذار برای داشتنش آغوشت را بفهمند.

دنیا خوب، بد، زشت، زیبا فراوان دارد.
تو خوب باش...تو زیبا بمان
و بگذار با دیدنت
هر رهگذر نا امیدی لبخند بزند،
رو به آسمان نگاه کند
و زیر لب بگوید:
هنوز هم عشق پیدا می شود.


#نادر_ابراهیمی
📙 #یک_عاشقانه‌ی_آرام

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄🌼┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیو

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄🌼┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

برایت،
شنیدن واژه های مهربان
سرودهای عاشقانه
دوش گرفتن زیر آبشار
خواندن آوازهای نو
انتظاری عاشقانه در ایستگاه قطار
و یک مهمانی پر از صدای گیتار
برایت آرزو می کنم .
برایت،
یافتن خاطرات یک عشق قدیمی
داشتن شانه های صمیمی
کف زدن های شادمانه
بعد از ظهرهای آرام
نواختن گیتار برای او که دوستش داری ،
شرابی سفید
و یک دنیا عشق آرزو مى کنم .


#کارلوس_دروموند

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄🌼┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
نه گلی برایت آوردم، نه آغوشِ گرمی
تنها دوستت داشتم پریشان و آشفته
تنها دوستت داشتم
و راضی بودم به رضای همین کلمات
که در هیئتِ شعری تازه کنارت باشند


مهربان نیستم، نبوده‌ام هرگز!
آدمی دوردست و ناچارم
که دستش به جایی نمی‌رسد
و تسلّی می‌دهد خودش را
به این‌که دستی که می‌نویسد
از دستی که نوازش می‌کند
سخاوتِ بیشتری دارد!


#لیلا_کردبثچه

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄🌼┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
از دهر غدر پیشه وفائی نیافتم
وز بخت تیره رای صفایی نیافتم

بر رقعهٔ زمانه قماری نباختم
کورا بهر دو نقش دغایی نیافتم

آن شما ندانم و دانم که تا منم
کار زمانه را سر و پایی نیافتم

سایه است هم‌نشینم و ناله است هم‌دمم
بیرون ازین دو، لطف نمائی نیافتم

ای سایه نور چشمی و ای ناله انس دل
کاندر یگانگی چو شمایی نیافتم

از دوستان عهد بسی آزموده‌ام
کس را بگاه عهد وفایی نیافتم

زین پس برون عالم جویم وفا و عهد
کاندر درون عالم جایی نیافتم

بر سینه شاخ شاخ کنم جامه شانه‌وار
کز هیچ سینه بوی رضایی نیافتم

مانا که مردمی به عدم بازرفت از آنک
نگذشت یک زمان که جفایی نیافتم

در بوستان عهد شنیدم که میوهاست
جستم به چند سال و گیایی نیافتم

زان طبخ‌ها که دیگ سلامت همی پزد
خوش‌خوارتر ز فقر ابایی نیافتم

بر زخمها که بازوی ایام می‌زند
سازنده‌تر ز صبح دوایی یافتم

خاقانیا بنال که بر ساز روزگار
خوشتر ز نالهٔ تو نوایی نیافتم


#خاقانی

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄🌼┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌
باریش بزرگ گفت دستاری سر
در زینت و تمکین ز توام من برتر

بر کرد زجیب فکر سر ریش و چه گفت
(بر بسته دگر باشد و بر رسته دگر)

#قازس_نظام

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄🌼┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
به رخ تو مه‌جبینان حسدست یک‌به‌یک را
تو چه آدمی که باشد به تو رشک صد ملک را

ندهد کس از شهیدان به تو شوخ یاد اگرنه
نفس تو زنده سازد چو مسیح یک‌به‌یک را

بر تو دیده‌بانی به ره امید دارم
نه بهر زه می‌نشانم به دو دیده مردمک را

منم اوفتاده موری به ره سمندت اما
نه تو راست رحم بر من نه سمند تیزتک را

نه فراغتی ز عشقم نه سعادتی ز بختم
نه ارادتی به راهم نه کرامتی فلک را

به جفا چو چشم مستش جگرم کباب سوزد
تو لبش نگه کن ای دل مشکن حق نمک را

به سیه‌دلی شکایت نتوان ز عشق اهلی
چو زر تو قلب باشد چه گنه بود محک را

#اهلی_شیرازی

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄🌼┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#فریدون_فرح_اندوز

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄🌼┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
یقین ما به خیال و گمان نمی‌گردد
گمان آن مکنیدش که آن نمی‌گردد

به غیر نقش توام در نظر نمی‌آید
به غیر نام توام بر زبان نمی‌گردد

ز کفر و دین چه زنم دم که از تجلی دوست
دلم به این و زبانم به آن نمی‌گردد

به آستانهٔ او کس نمی‌گذارد سر
که آستانهٔ او آستان نمی‌گردد

چنان به گرد سر دوست باز می‌گردم
که پیل مست به هندوستان نمی‌گردد

من از کجا و ریا و ردا و سالوسی
تو آن مجو که رضی گرد آن نمی‌گردد

#رضی_الدین_آرتیمانی

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄🌼┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
گر بیخودی مجال دهد اضطراب را
بنیاد برکند دل و جان خراب را

در عشق می گدازم و می سوزم و خوشم
با آتش است صحبت گرمی کباب را

صحبت میان ما نشود گرم از حجاب
کو محرمی که رفع کند این حجاب را

میدان حرف داد سوال توام، ولی
برتافت دست شرم، عنان جواب را

گر خاطرت به سختی جان کندنم خوش است
منت نهم به جان و کشم این عذاب را

در خوابگاه دیده بختم قرار یافت
از چشم من چو گریه برون کرد خواب را

میلی خوش آنکه مست رسد آن سوار و من
گاهی عنان ببوسم و گاهی رکاب را

#میلی

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄🌼┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بد می‌کنی و نیک طمع می‌داری
هم بد باشد سزای بدکرداری

با اینکه خداوند کریم و است و رحیم
گندم ندهد بار چو جو می‌کاری

#رباعی_مولانا
#صبح_بخیر

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄🌼┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
خدایا
میدانم زمان زیادی است به درگاهت دعا نكرده‌ام. راستش مطمئن نیستم هنوز به حرف‌هایم گوش می‌كنی یا نه! امّا حال و روزم را می‌بینی. حالتم بحرانی است. به من یا عشقی حقیقی بده تا از این دلزدگی و فشار نجات پیدا كنم یا كاری كن چنان بی‌احساس بشوم كه بی‌عشق زندگی كردن برایم مهم نباشد!

📕 ملت عشق
✍🏽 #الیف_شافاک

ای چراغ آسمان و رحمت حق بر زمین
ناله من گوش دار و دردِ حالِ من ببین

یا مُـرادِ من بده یا فارغم کن از مُـراد
وعده فردا رها کن، یا چنان کن یا چنین

#مولانا
#این_دو_بیت_مولانا_انگار_حرف_دل_من_روگفته
#شب_خوش

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄🌼┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
نگارم

با خیالت امشب ای بی وفا نگارم
سر به شانه های خیابان میگذارم
کوچه در هوایت هوایی شده امشب
بی قراریم را به باران میسپارم به باران میسپارم

یار شیرین زبانم چراغ خیالم ماه زیبای من آرزوی محالم
قهوه ی چشمت افتاده در کنج فالم
عطر زلفت پیچیده در این حوالی
بی تو غمگین شده جاده های شمالی
دل شده پای عشق تو حالی به حالی

ای پری بیا با دلم بمان تا طلسم غم با نگاه تو بی اثر شود
میشود شبی میشود شبی غرق خنده ی عاشقانه ی تو سحر شد

ای بهانه ی زنده بودنم شوق دیدنت میکشد مرا سمت خانه ات
تا رسیدنت در خیال خود با تو دلخوشم ای بهانه ی عاشقانه ام

یار شیرین زبانم چراغ خیالم
ماه زیبای من آرزوی محالم
قهوه چشم تو افتاده در کنج فالم
عطر زلفت پیچیده در این حوالی
بی تو غمگین شده جاده های شمالی
دل شده پای عشق تو حالی به حالی

#امید_صباغ_نو

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄🌼┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
چیزهایی دیدم در روی زمین؛
کودکی دیدم ماه را بو می‌کرد
قفسی بی در دیدم که در آن
روشنی پرپر می‌زد
نردبانی که از آن
عشق می‌رفت به بام ملکوت
من زنی را دیدم نور در هاون می‌کوبید
ظهر در سفره آنان
نان بود ، سبزی بود
دوری شبنم بود ، کاسه داغ محبت بود
من گدایی دیدم
در به در می‌رفت آواز چکاوک می‌خواست
و سپوری که به یک پوسته خربزه می‌برد نماز

بره‌ای را دیدم بادبادک می‌خورد
من الاغی دیدم ینجه را می‌فهمید
در چراگاه نصیحت گاوی دیدم سیر

شاعری دیدم
هنگام خطاب به گل سوسن می‌گفت: "شما"

من کتابی دیدم واژه‌هایش همه از جنس بلور
کاغذی دیدم از جنس بهار
موزه‌ای دیدم دور از سبزه
مسجدی دور از آب
سر بالین فقیهی نومید
کوزه‌ای دیدم لبریز سوال

قاطری دیدم بارش انشا
اشتری دیدم بارش سبد خالی " پند و امثال"
عارفی دیدم بارش "تننا ها یا هو"

من قطاری دیدم روشنایی می‌برد
من قطاری دیدم
فقه می‌برد و چه سنگین می‌رفت
من قطاری دیدم
که سیاست ‌و چه خالی می‌رفت
من قطاری دیدم
تخم نیلوفر و آواز قناری می‌برد

و هواپیمایی که در آن اوج هزاران پایی
خاک از شیشهٔ آن پیدا بود:
کاکل پوپک
‌خال های پر پروانه
عکس غوکی در حوض
و عبور مگس از‌ کوچه تنهایی
خواهش روشن یک گنجشک
وقتی از روی چناری به زمین می‌آید
و بلوغ خورشید
‌و هم آغوشی زیبای عروسک با صبح

پله‌هایی که به گلخانه شهوت می‌رفت
پله‌هایی که به سردابهٔ الکل می‌رفت
پله‌هایی که به قانون فساد گل سرخ
و به ادراک ریاضی حیات
پله‌هایی که به بام اشراق
پله‌هایی که به سکوی تجلی می‌رفت

مادرم آن پایین
استکان ها را در خاطرهٔ شط می‌شست ...

#سهراب_سپهری
📙دفتر :  صدای_پای_آب


‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄🌼┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
More