#نقدها
🔹تفاوت مبنایی «جنبش گولن» و «انقلاب اسلامی ایران»
🔹نقدی بر دیدگاه محسنحسام مظاهری
✍ محمدعلی دستمالی
[قسمت ۱]
محمد فتح الله گولن در ۸۳ سالگی درآمریکا درگذشت و به دستور دولت اردوغان و حزب حاکم، رسانههای ترکیه، ترجیح دادند در مورد او سکوت کنند و حرفی نزنند. شاید به این امید که غبارِ گذرِ زمان، نام گولن را از خاطر همگان بزداید. اما دست کم در خارج از ترکیه، مرگ گولن بازتاب وسیعی در رسانهها داشت و درایران نیز، به اهمیت نقش گولن در تحولات سیاسی و اجتماعی ترکیه پرداخته شد. یکی از نویسندگانی که دربارهی گولن قلم زد، پژوهشگر ارجمند جناب آقای محسنحسام مظاهری بود که در کانال تلگرامی «دین، فرهنگ، جامعه» پست کوتاهی با عنوان «گولن و میراثش» منتشر کرد. اگر چه پست ایشان، موجز و مختصر است اما در همان متن کوتاه، موضوع مهمی را مطرح کرده که شرح مفصل میخواهد و من در این یادداشت تلاش میکنم، تا دلایل مخالفتم با دو نکتهی متن جناب مظاهری را تشریح کنم.
🔻گولنیها، جماعت دینی یا باند تحت تعقیب؟
حاضران در آیین تدفین و مجلس سوگواری «فتح الله گولن» در پنسیلوانیای آمریکا، تلاش کردند با ماسک، عینک آفتابی و کلاه، چهرهی خود را از دید دوربین خبرنگاران و نفوذیهای سرویس اطلاعاتی میت ترکیه پنهان کنند. چرا که آنکارا، گولن را به عنوان رهبر یک گروه تروریستی میشناسد که دستور کودتای شبانهی سال ۲۰۱۶ میلادی را صادر کرده بود. اگر چه هواداران حزب عدالت و توسعه، به خواستِ اردوغان در برابر تانکها ایستادند و ژنرالها و فرماندهان گولنی دستگیر و اخراج شدند، اما از آن زمان تا همین چند روز پیش، گولن در ویلای شخصی خود در پنسیلوانیا تحت تدابیر شدید امنیتی میزیست و شاگردان و همراهان او نیز که روزگاری از قضات، فرماندهان نظامی و امنیتی و بروکراتهای مهم ترکیه بودند، همگی به عنوان فراریان تحت تعقیب، در آمریکا و اروپا، مخفیانه زندگی میکنند. گولن، در آغاز از حامیان مهم اردوغان و حزب عدالت و توسعه بود و در ۱۳۰ کشور جهان، مدارس، خانه فرهنگ، امکانات رسانهای و شبکهی گستردهی شاگردان و هواداران خود را با دولت و تیم اردوغان همسو کرده بود اما بعدا بین آنان اختلاف افتاد.
به عنوان یک شاگرد پژوهش مطالعات ترکیه شناسی، سالها پیش از این و در روزگاری که اردوغان و رفقای او، گولن را با الفاظ محترمانهی «استاد» و «خواجه افندی» یاد میکردند، با سخنرانیها، مطالب و رسانههای گولنیها آشنا بودم و میدانستم که دستگاه عظیم گولن، در ژرفای تحولات سیاسی و رویدادهای امنیتی ترکیه، نقش مهمی دارد. زمانی که در مقطع کارشناسی ارشد مطالعات منطقهای در دانشگاه خوارزمی تهران تحصیل میکردم، در گفتگو با استاد گرانقدرم جناب آقای دکتر محمد بابایی، به اهمیت نقش سیاسی و نفوذ گولن و برخی دیگر از چهرههای دینی ترکیه اشاره کردم. دکتر بابایی مرا ترغیب کرد که متن پایان نامه ارشد خود را حول همین محور بنویسم. چنین شد که من نقش گروهها و طریقتهای دینی و عرفانی در ساختار سیاسی ترکیه را با محوریت «جنبش خدمت» (جماعت گولن)، «طریقت اسماعیل آقا» و «گروه عدنان اوکتار» نوشتم و همواره تلاش کردهام به قدر وُسع خود، دربارهی پدیدهی هزارتوی ساختارها و جنبشهای دینی و طریقتی ترکیه، تحقیق کنم. در مرور متن جناب مظاهری، دریافتم که احتمالا به علاقه به مطالعات تطبیقی، «جنبش گولن» در ترکیه و «انقلاب اسلامی ایران» را به عنوان دو نوع جریان اسلامی، با هم مقایسه کردهاند.
الف) دو رویدادی که همزمان نبودند
مظاهری به درستی گولن را از «نمایندگان اصلی جریان اسلام اجتماعی» و «بدیل اسلام سیاسی» توصیف کرده که «بهجای دولت و حکومت، تمرکز خود را بر تقویت جامعهی مدنی میگذاشت». اما در ادامه به این اشاره کرده که «آغاز جنبش گولن در ترکیه با اوجگیری جنبش انقلاب اسلامی در ایران همزمان بود». این در حالی است که در زمان سرنگونی نظام شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران (فوریه ۱۹۷۹)، ترکیه در شرایط سیاسی بیثباتی به سر میبرد و از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۰ میلادی، بیش از هفت بار، قدرت بین بلنت اجویت و سلیمان دمیرل دست به دست شد و بالاخره در سال ۱۹۸۰ میلادی یعنی در یکسالگی پیروزی انقلاب اسلامی، کودتای مشهور ژنرال کنعان اَورَن روی داد و نه تنها برای فتح الله گولن، بلکه برای هیچکدام از دیگر رجال دینی و سیاسی ترکیه، امکان هیچ نوع فعالیت تشکیلاتی و اجتماعی وجود نداشت.
گولن در سالیانِ همزمان با نخست استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران، در استان ازمیر ترکیه یک واعظ ساده بود. او در ازمیر و چند استان دیگر، علیه رییس جمهور وقت (ژنرال کنعان) سخنرانی کرد و تحت بازجویی قرار گرفت و بازداشت شد. اما خیلی زود آزاد شد. خود اَورَن در مورد او گفته است: «واعظی پیدا شده به نام گولن که در چند مسجد علیه ما سخنرانی کرده است».
ادامه
👇@mohsenhesammazaheri