ایده مرکزی فیلم بسیار دوستداشتنی، شریف و ملی است. بچههای یک روستا در زمان جنگ تحمیلی به دنبال شنیدههایشان از مردی به نام کیانوش، از او شخصیتی مرموز ساختهاند که باغ میوهاش به مثابه همان قلعههایِ سیاهِ روی قلههای نوکتیز در فیلمهای ترسناک و فانتزی است. آنها خردهقصههایی مرموز و ترسناک از کیانوش دارند و باغ او را باغ پر رمزورازی میدانند که حتی «موز» دارد! آنها به طمع خوردن موز وارد باغ کیانوش میشوند و همانجا است که رویاپردازیها و باغ افسانهایشان دود میشود و به هوا میرود. آنها مجبور میشوند به جای روبهرو شدن با جهان پر رمزوراز باغ کیانوش، با خلبان سقوطکرده دشمن دست و پنجه نرم کنند. در واقع خلبان دشمن به عنوان نماینده واقعیت تلخ و عریان جنگ، درست وسط عوالم کودکانه بچهها فرود میآید. بچهها طی مبارزه با خلبان، پی به خیالبافیهای خود درباره باغ میبرند. آنها هرچند در انتها بر خلبان فائق میآیند، اما چیزی را از دست میدهند که از دست رفتنش با این وجود که موجب رشد آنها میشود، بسیار دردناک است. آنها کودکی خود را سپری میکنند و آن جهان رازآلود و خیالبافانه کودکی را واگذار میکنند. این کاری است که جنگ تحمیلی با کودکی بچههای ما در آن سالها کرد. بچههای ما با جنگ «رشد» کردند و «بزرگ» شدند. بزرگ شدنی تحمیلی که هم غرورآفرین است و هم دردناک.
ایده بدیع باغ کیانوش با فیلمنامه خوب و کارگردانی جسورانه رضا کشاورز تا حد قابل قبولی شکل گرفته است. فیلمنامه در پردههای اول و سوم کمنقص است و تنها در پرده دوم کشدار میشود و الگوی حوادث در آن به تکرار میافتد. با این حال فیلمنامه ساختمان محکمی دارد و فکرشده است. توازی واقعیت و خیال در داستان، خلق تعلیق و همچنین طی شدن درست منحنی شخصیتی بچهها و کیانوش پابهپای هم اما در عوالمی جداگانه، از نقاط قوت اصلی فیلمنامه باغ کیانوش است. با وجود فیلمنامه خوب باغ کیانوش، کارگردانیاش از فیلمنامه جلوتراست. نماها و زوایا و اندازههای فکرشده قابها، فضاسازی قابل قبول و ترسیم دقیق جغرافیا، نشان از یک کارگردانی حسابشده در باغ کیانوش دارد.
باغ کیانوش موفق شده است جهانی متکی به خود و مستقل از خارج بسازد. جهانی که کمتر چیزی را به بیرون سالن و تماشاگران محول کرده و هرآنچه را که لازم بوده است، به روش و سلیقه خود خلق کرده است. خلقی که بر خیال متکی است. خیال هرچند پایش در واقعیت است، اما رو به سوی حقیقت دارد و به کشف و شهودی منجر میشود که به اثر اصالت میدهد. باغ کیانوش اثری اصیل است و نوید تولد فیلمسازی جوان و مستعد را به سینمای ایران میدهد.
محمد قربانی
[۲ از ۲]