میراث خبر

Channel
Logo of the Telegram channel میراث خبر
@miraskhabarPromote
471
subscribers
در این کانال می توانید اخبار حوزه میراث فرهنگی و گردشگری را دنبال کنید.
میراث خبر
Photo
🔻در برخی اظهارنظرها به برگزاری کنسرت در آکروپولیس یونان اشاره شده که به نظر من این هم یک مقایسه بلاوجه است. اولا آکروپولیس به میزان تخت‌جمشید آسیب ندیده، از سوی دیگر اقدامات حفاظتی مستمر و سالانه در آن مجموعه بسیار بالاست و ده‌ها سال است که صدها مرمت‌گر در آنجا مشغول فعالیت هستند.
معابر با روکش و حفاظ پوشیده شده‌اند.

🔻به هر روی، چنانچه مقرر باشد اینگونه برنامه‌ها با برنامه قبلی در مجاورت تخت‌جمشید یا پاسارگاد برگزار شود، باید نخست تشکیلاتی برای تصمیم‌گیری، نظارت و اجرا در معاونت حفظ و احیاء وزارت میراث ایجاد شود، سپس محوطه‌ای جداگانه و فضایی مخصوص در حریم درجه دوی کاخ طراحی، تجهیز و به اجرای این‌گونه برنامه‌ها اختصاص یابد، در این صورت زمینه اجرای برنامه‌های متنوع در معرفی فرهنگ و تمدن ایران فراهم و حتی از هنرمندان بزرگ جهان و بویژه هنرمندان کشورهای حوزه تمدن بزرگ ایرانی نیز دعوت کرد.

🔻بدیهی است در این صورت می‌توان بیشترین بهره را برد و آسیب‌ها را به حداقل رساند و با اِعمال نظارت‌ها و کنترل‌های شدید، آسیب‌ها به کمترین حد ممکن کاهش پیدا کند.»

👈حالا یکی از سوالات برخی فعالان میراثی این ست که اگر اجرا در تخت‌جمشید آزاد است چرا زمانی‌که «یانی، نوازنده و آهنگساز مطرح یونانی» درخواست اولین اجرای خود را در ایران در تخت‌جمشید برگزار کند، اجازه این کار به او داده نشد؛ اما حالا علیرضا قربانی به دنبال برگزاری تور یک ساله‌اش به تخت‌جمشید هم می‌رود! که شنیده‌ها می‌گویند این اقدام به دنبال رایزنی‌های یکی از متولیان معاونت گردشگری نهایی شده است.

🔻اما مگر قطعاتی که قربانی قرار است در این محوطه جهانی اجرا کند چه قدر با موضوع تاریخ و فرهنگ کشور همخوانی دارد که این همه اصرار برای انجام آن  وجود دارد و در نهایت تا کنون رسیده به شب اجرا مگر نه این‌که همه قطعات عاشقانه و تاریخی است! 

🔻این چند روز مهمترین نکته‌ای که بسیاری از افراد برای مبرا کردن اقدام در حال انجام در تخت‌جمشید به آن بسنده می‌کنند و نگاه مخالفان را نوعی متعصب بودن می‌خوانند آن است که سالانه در کشورهای دیگر کنسرت‌هایی در محوطه‌های باستانی مانند ایتالیا و یونان برگزار می‌شود؛ که از یک سو این مقایسه‌ها در حالی انجام می‌شود که وضعیت محوطه‌های باستانی در ایران و نگاه متولیان آن اصلا قابل مقایسه با کشورهای دیگر نیس و از سوی دیگر همین موافقان یا نمی‌دانند یا در هر صورت اصلا به این موضوع اشاره نمی‌کنند که پس از برگزاری کنسرت یانی در سال ۱۹۹۴ یا کنسرت‌های بعدی در آکروپلیس بسیاری به آن نقد کردند و گفتند که این بنای تاریخی ممکن است تحت تأثیر ارتعاشات قرار گیرد.

🔻در هر صورت اگر جایی مانند تخت‌جمشید 2500 ساله و سنگ‌هایی که سال‌هاست در دل زمین‌های سرسخت مرودشت جاخوش کرده‌اند و اصلا به همین دلیل ساخته شده‌اند تا محلی برای برگزاری جشن‌های هخامنشی‌ها باشند، اما بررسی‌هایی از سوی کارشناسان بین‌المللی موزه‌ای هم حرف دیگری می‌زنند.

🔻سال 2008 کارشناسان موزه هرمیتاژ روسیه به مدت سه سال این موضوع را مورد بررسی قرار دادند که «بررسی شدت تخریب ارتعاشات نت‌های باس روی بنای همپتون کورت لندن» و نتیجه آن شد که نگاهی متفاوتی برای متولیان بناهای تاریخی در آن سوی مرزها ایجاد کرد: «برگزاری هر ۱۰ کنسرت با شدت صدای بالای ۸۲ دسی‌بل، یک سال از عمر هر بنا یا اثر تاریخی کم می‌کند» حتی مدیر موزه هرمیتاژ گفته «به نظر می‌آید، کتاب‌ها، بناها و مجسمه‌های این موزه تحت تاثیر کنسرت‌های موسیقی قرار گرفته و دچار آسیب می‌شوند» 

🔻و البته که در حال حاضر هیچ پروتکل یا قانونی دست‌کم برای چنین برنامه‌هایی در محوطه‌های تاریخی جهانی و نه حتی ملی در سایت یونسکو وجود ندارد تا هر کشور یا متولی سایتی تاریخی در زمان مورد نیاز و استفاده از قوانین خاص و جهانی به آن رجوع کند، همان‌طور که سال‌هاست به گفته متولیان سابق میراثی ایران ایکوم جهانی در این زمینه سکوت کرده است.

@miraskhabar
میراث خبر
Photo
دکتر نگهبان مخالف برگزاری جشن های 2500 ساله بود/ دادستانی مرودشت باید وارد عمل شود!

👈«وقتی بحث برگزاری جشن‌های 2500 ساله در تخت‌جمشید بود، مرحوم دکتر نگهبان به واسطه مخالفت‌هایش با برگزاری این جشن در آن محوطه مهم و باستانی چندین‌بار به ساواک احضار شد تا توضیح دهد چرا با برگزاری جشن‌ها مخالف است؛ اما در آن زمان کسی حاضر نبود باور کند تنها دلیل این مخالفت‌ها «جان نداشتن» سنگ‌های دو هزار و 500 ساله تخت‌جمشید است»

🔸به گزارش میراث خبر، کمتر از 12 ساعت دیگر قرار است کنسرت علیرضا قربانی با همراهی گروهی بزرگ از نوازندگان نخستین کنسرت رسمی موسیقی ایران، پس از گذشت یک سال از درخواست مجوز در عرصه تخت‌جمشید برگزار شود، کنسرتی که هرچند به واسطه اجرای سنتی‌اش آرام‌تر از موسیقی پاپ است، اما آن‌چه در بلیت‌های فروخته شده ثبت شده به عنوان مکان اجرا یعنی دروازه ملل نگرانی‌ها را بیش از پیش کرده، هر چند نگاه‌ها نسبت به سال‌های قبل که کنسرت‌هایی در نیاوران، سعدآباد و کاخ گلستان برگزار می‌شد تغییر کرده و در صورت اجرای پروتکل‌های خاص حتی فعالان میراثی هم قطعا با برگزاری چنین اتفاقات فرهنگی موافق خواهند بود، اما تجربیات تلخ سال‌های گذشته در همان مکان‌ها که منجر به ترک خوردن دیواره کاخ ملت بعد از اجرای سال‌ها موسیقی بود هنوز به نگرانی‌ها دامن می‌زند. آن هم وقتی قرار است سه شب عرصه مجموعه جهانی تخت‌جمشید میزبان گروه کنسرت بلندگوها، گروه بزرگ ارکستر و از همه مهمتر مهمانانی باشد که قرار است ساعت‌ها لذت موسیقی را در این محوطه تاریخی نوش جان کنند.

🔻 از سوی دیگر مدیر پایگاه میراث جهانی پارسه پاسارگاد این قول را داده که اگر متوجه شود در زمان برگزاری کنسرت آسیبی به این مجموعه جهانی وارد می‌شود در لحظه اجرا را متوقف می‌کند؛ شاید این جملات در لحظه نخست خیال افراد را از نظر توجه به مجموعه راحت کند، اما مگر آسیب‌ها در همان لحظه مشخص می‌شود که مدیر پایگاه با این قول می‌خواهد جنجال‌ها را ساکت کند! مگر این که زلزله‌ای رخ دهد یا افرادی در لحظه به سمت مجموعه و مصالح آن حمله کنند!!  

🔻هر چند تیم برگزاری کنسرت هم بیکار نماندند و بعد از دیدن جنجال‌ها سراغ کارشناسان میراثی رفتند تا با اظهارنظرهای کارشناسانه کار خود را تایید کنند، اما هنوز برخی پیشکسوتان میراث‌فرهنگی و باستان‌شناسان نگران آسیب‌هایی هستند که در زمان برگزار این کنسرت می‌تواند به تخت‌جمشید وارد شود و بعدها خود را نشان دهد.

🔻یکی از شاگردانش که امروز به یکی از پیشکسوتان باستان‌شناسی کشور تبدیل شده و تجربه‌های زیادی را از هم قدمی با پدر باستان‌شناسی ایران به دست آورده، نگران برگزاری کنسرت در تخت‌جمشید است و می‌گوید: «به شدت نگران آسیب به بنای تخت جمشید هستم»

🔸دکتر حسن کریمیان، استاد تمام باستان‌شناسی دانشگاه تهران در متنی که در اختیار میراث خبر رار داده، نخست به جمله‌ای از فردوسی اشاره کرده «زباران و از تابش آفتاب ، بناهای آباد گردد خراب. با گذشت بالغ بر دو هزار و پانصد سال از عمر این کاخ بزرگ، سنگ‌های آن دیگر جانی ندارند که بتوانند تردد حجم انبوهی از مردم را تحمل کنند. نباید یک اثر ثبت جهانی شده و میراث بشری را قربانی برنامه‌های هیجانی کرد.»

🔻این استاد دروس حفاظت آثار باستانی در گروه باستان شناسی دانشگاه تهران در ادامه متن خود نوشته «اخبار متناقض است. عده‌ای می‌گویند صندلی‌ها را داخل تالارهای تخت‌جمشید می‌چینند. این اقدام تعرض آشکار به میراث بشری و در واقع اقدامی مجرمانه است که باید دادستان محترم مرودشت وارد شده و جلوی این عمل مجرمانه را بگیرد. 
حتی اگر صندلی ها در پایین محوطه تخت‌جمشید چیده شوند و دستگاه‌های پخش صدا (باندها) رو به تخت‌جمشید نباشند، نیز لطماتی به تخت جمشید وارد خواهد شد. 

🔻ملاحظه شده که عده‌ای برای توجیه صدور مجوز این کنسرت، برگزاری جشن‌های 2500 ساله را مستمسک کرده‌اند؛ حال این‌که این دو، از بعد مقیاس و برنامه‌ریزی به هیچ‌وجه با هم قابل مقایسه نیستند.

👈برای جشن‌های 2500 ساله سازمانی به نام «شورای مرکزی جشن‌های شاهنشاهی» تأسیس شد. وزیر دربار وقت هم به عنوان رئیس شورای مرکزی جشن‌ها تعیین شده بود. مستندات موید آن است که تدابیر بسیار شدیدی برای پیشگیری از آسیب به تخت‌جمشید اندیشیده شده بود. حتی از شرکت‌های معتبر خارجی در خصوص موضوع دعوت شده بود، اما با این همه، همان زمان هم استاد فقید باستان‌شناسی، مرحوم دکتر نگهبان با اجرای جشن‌ها به دلیل آسیب‌هایی که به تخت‌جمشید وارد می‌شد، مخالفت می‌کرد.
میراث خبر
Photo
انتخابات در فقدان وعده‌هاي حفاظت از ميراث ‌فرهنگي 

نامزدها «كوه ‌نور» ايران را نديدند

فاطمه علي اصغر

⭕️اين يك هشدار است. هشدار براي فضاي انتخاباتي يك ملت 7 هزارساله. انتخاباتي كه رنگ و بويي از اين ملت در درازاي تاريخ ندارد.

🔻هر چند هويت ملي همواره در بزنگاه‌هاي سياسي اين مملكت مفهوم پيدا كرده است اما مصاديق عيني‌اش كه مي‌شوند؛ «ميراث‌فرهنگي» نشان داده براي نامزدهاي محترم رياست‌جمهوري پيشيزي ارزش ندارد.

🔻 اين ناديدگي پس از اينكه مردم 13 رييس‌جمهور را به خود ديده‌اند، ديگر تاب‌آوردني نيست. حجت‌الاسلام مصطفي پورمحمدي، درباره بزرگي كوروش مي‌گويد؛ اما وعده‌اي از اينكه در روز كوروش مردم مي‌توانند در مراسم آبرومندي در پاسارگاد جمع شوند و درهاي بسته‌اش به روي مردم باز شود، حرفي به ميان نمي‌آورد.

👈هر روز اخباري از تخريب‌ بافت‌هاي تاريخي، محوطه‌هاي باستاني و تك‌ بناهاي ارزشمند شنيده مي‌شود. خانه مشاهير فرو مي‌ريزند. گنبد مسجد شيخ لطف‌الله اصفهان در پروسه مرمت دو رنگ مي‌شود. تخت‌جمشيد بودجه اعتباري‌اش قطع مي‌شود. سازه‌هاي آبي شوشتر، اين ميراث‌جهاني حال خوشي ندارد. جندي‌شاپور كه نشان از نخستين دانشگاه دنياي باستان دارد، يكي از تپه‌هاي تاريخي‌اش، به جاي حفاري‌هاي علمي و باستان‌شناسي، کشتزار پياز و سير كشاورزان مي‌شود. اينها نمونه‌هايي از صدها فاجعه‌ است. كانديدهاي رياست‌جمهوري بايد بگويم كه ميراث‌فرهنگي، گردشگري و صنايع‌دستي يك «وزارتخانه» است.

🔺 وزارتخانه‌اي كه از نظر قانوني هم‌تراز با ديگر وزارتخانه‌هاي ايران است اما به‌نظر بيشتر سازماني است؛ بازيچه اهداف سياسي همچون دوره رياست‌جمهوري احمدي‌نژاد يا ويتريني زيبا كه پشتش خرابه است.

🔻عزت‌الله ضرغامي وزير كنوني اين وزارتخانه عريض‌ و طويل؛ 112 قلم اشيای موزه‌اي ايران را براي برپايي نمايشگاهي به چين برد و خود از نزديك شاهد بي‌شمار بازديدكننده‌اي بود كه اگر شرايط ديپلماسي ايران و بسترهاي گردشگري آماده بودند، بسياري از اين بازديدكنندگان مي‌توانستند براي ايران ارزآوري كنند.

🔻 ميراث‌فرهنگي براي ايران نه تنها پشتوانه و افتخار ملي است بلكه كوه‌ نوري است كه حاكمان آن را نمي‌بينند و براي صيانتش حاضر به هيچ هزينه‌اي نيستند. در تمام روزهاي گذشته شعارهاي انتخاباتي و برنامه‌هاي‌شان را دنبال كردم. فرهنگ و تاريخ به‌نظر حلقه مفقوده دولت‌هاست. اين‌طور به نظر مي‌آيد كه اين‌ مصاديق هويتي و ملي براي ايران آب و نان نمي‌شود؛ چرا يادشان مي‌رود، سردر سازمان بين‌الملل اين شعر از سعدي را نوشته‌اند «بني آدم اعضاي يك پيكرند/كه در آفرينش ز يك گوهرند» خدا پدر و مادر آنهايي را بيامرزد كه آرامگاهي براي سعدي ساختند.

🔻چطور مي‌شود كه اين رويه براي ساير شاعران و فرهيختگان ايران متوقف مي‌شود؟ اگر اين آرامگاه نباشد فردا بعيد نيست كه كشور ديگري مدعي آن شود! چرا كه نه! مگر ماجراي مولانا را نشنيده‌ايد؟ جهانيان آن را به نام كشور دوست و همسايه ايران تركيه مي‌شناسند، چراكه ساليان دراز است آنها مصاديق ميراث‌فرهنگي خود را پاسداري كرده‌اند و ما اجازه داديم نابود شوند. آيا زمان آن نرسيده كه بالاخره به آن شعور رسيده باشيم كه براي ارزش‌ها و داشته‌هاي ملي و ميراث‌فرهنگي خود ارزش قائل شويم.

🔻 آيا زمان آن نرسيده كه برنامه‌اي براي حفظ ميراث داشته باشيم و حداقل يك نفر را مسوول ارايه اين برنامه‌ها قرار دهيم؟ آيا وقت آن نرسيده  حفظ تاريخ بخش مهمي از شعارهاي انتخاباتي باشد؟ اگر نه به نظرم، نامزدها از كارشناسان ستاد تبليغاتي خود بخواهند، خواسته‌هاي مردم ايران را در چند دهه گذشته دنبال كنند. آن وقت مي‌فهمند، سال‌هاست كه ميراث‌ملموس و ناملموس جايگاه مهمي در زندگي‌ مردم ايران دارد.

🔻 كمپين‌هاي چند هزارنفري براي نجات بافت‌هاي تاريخي راه‌اندازي مي‌شود. زنجيره‌هاي انساني براي حفظ يك بناي تاريخي تشكيل مي‌شود. فقط كافي است كارزارها را نگاه كنيد، ببينید چند هزار نفر نگران درخت‌ها و آثار تاريخي پارك قيطريه‌اند كه جناب زاكاني مي‌خواست در آنجا مسجد بسازد.

🔻ببينيد كه هزاران نفر نوروز امسال به تخت‌جمشيد و حافظيه رفتند. آنها هر كدام به نوعي ميراث‌بان ايران بزرگ‌اند. نابودي آثار تاريخي قلبشان را جريحه‌دار مي‌كند. برويد بخوانيد نظرهاي مردمي بعد از هر خبري كه درباره تخريب تاريخ منتشر مي‌شود. اگرچه مردم در فشار اقتصادي‌اند و نمي‌توان فراموش كرد، كارمان به جايي رسيده كه نيازهاي كف هرم مازلو را داريم اما ملت ايران را ناديده نگيريد آنها ضرورت ميراث‌فرهنگي را مي‌فهمند و مي‌تواند يكي از انگيزه‌هاي‌شان براي راي دادن؛ حفظ ميراث‌فرهنگي باشد.
میراث خبر
Photo
☝️ همانطور که در ویدیو بالا می‌بینید، روز گذشته دَرِ چوبی گرمابه ثبت ملی «جنت» در اهواز آتش گرفت، شاید پای دلالان بناهای تاریخی در میان باشد
 
مجتبی گهستونی
 
👈ساعت یک بامداد پنجشنبه 31 خرداد 1402 دَرِ چوبی گرمابه ثبت ملی جنت اهواز در آتش سوخت و بیم آن می‌رود که پای دلالان بناهای تاریخی که به جان خانه‌های بافت تاریخی اهواز افتاده‌اند در میان باشد.
در صورتی که هرچه سریعتر دَرِ چوبی گرمابه ثبت ملی جنت اهواز ترمیم نشود و چاره‌ای برای مرمت دائمی بنا و کاربری آن صورت نگیرد، بنا با آسیب جدی و تخریب مواجه شود.

🔻گرمابه جنت را پیش‌تر در نیمه دهه نود شمسی که در خیابان نظامی و محله 24 متری (آزادگان) قرار دارد و مربوط به دوره پهلوی است و در شهریور 1391 به شماره 30888 ثبت ملی شد بازدید کامل کردم.

🔻گرمابه جنت دارای مساحتی بالغ بر 500 متر مربع است و در سال 1315 دایر شده است و تا نیمه دهه 70 شمسی دایر بوده است.
گفته شده که این حمام توسط شخصی بنام میرزا اداره می‌شده که خانواده وی در شهر دزفول ساکن بوده‌اند، او دارای پسری بوده که به همراه هم در اهواز زندگی می‌کردند و روزی که این پسر مشغول کار با سنگ جت بوده است، سنگ دستگاه در می‌رود و پسر میرزا به طرز دردناکی کشته می‌شود و بعد از این واقعه میرزا حمام باشی به علت‌های نامعلوم به دزفول نقل مکان می‌کند، از آن تاریخ به بعد این حمام متروک ماند و رو به رخوت و خاموشی می‌رود.

🔻گرمابه جنت دارای ورودی، هشتی، دهلیز، بینه یا سربینه، میاندر و گرم خانه بوده که برخی از این عناصر به مرور دچار اندکی دستخوش تغییرات می‌شوند.
از زمان تعطیلی گرمابه و از شهریور 1391 که این حمام ثبت ملی شده تاکنون از سوی مالک، میراث‌فرهنگی، شهرداری هیچگونه فعالیت پژوهشی و یا مرمت ویژه‌ای در این گرمابه که مالکیت بخش خصوصی دارد صورت نگرفته است.

🔻گرمابه جنت دو دارای رختکن (قباله)، هشت حمام نمره (حمام خصوصی)، یک اتاق نظافت، یک حمام عمومی، یک پله یکسره تا بام، انبار آذوقه، قسمت آتشخانه با حوض‌های آبگرم (سرداب) است.

🔻گرمابه جنت اهواز، دارای طاق‌های گنبد مانند می‌باشد که در وسط این طاق‌ها یک سوراخ برای تهویه و نورگیری می‌باشد که نورگیری آن در نوع خو بی‌سابقه بوده بطوری که در طول روز تمام حمام مانند بیرون روشن و پر نور بوده است.

👈در گرمابه جنت دخل و تصرفات مختلفی انجام شده و مشهود است که از جمله این دخل و تصرفات می‌توان به پنجره‌هایی که در نما می‌باشد و مسدود شده است اشاره کرد. در قسمت صحن حمام تعدادی حمام نمره به بنا اضافه شده است که نمای فضای داخلی که همان طاق‌های گنبدی شکل می‌باشد را بر هم زده است. همچنین در قسمت حمام عمومی بعضی از دیواره هم برای جداسازی فضاها مسدود شده است.

🔻گرمابه جنت با وجود اینکه در قلب مرکزی و در محدوده بافت تاریخی اهواز قرار دارد اما در طی 30 سال اخیر بلا استفاده مانده است. اگرچه به نظر می‌رسد که بنای حمام در حالت کلی از وضعیت ایستایی مناسبی برخودار است ولی جهت جلوگیری از بروز خسارت‌های احتمالی لازم است به پوشش مجدد فضاهای داخلی، ایزوله نمودن بام و تعویض کاهگل آن، نصب ناوداها در محل‌های مناسب و تعمیر یا تعویض ناودان‌های فرسوده، هدایت مناسب آب‌های سطحی از پای دیوارها و عایق نمودن جداره‌های داخلی که در ارتباط با آب هستند، برداشتن کلیه مصالح ناهمگون شامل ازاره‌ها و کفسازی‌های سیمانی، شاهدگذاری دیوارهایی که دچار ترک یا انحراف گردیده و در جهت مهار نمودن آنها اقدام شود.

🔻لازم به توضیح است که در داخل بنا بسیاری از پوشش‌ها فرو ریخته است و به دلیل عایق نبودن بام و عدم تعویض کاهگل احتمال گسترش و نفوذ رطوبت به دیوارها به شدت مشاهده می‌شود. کف بنا نیز به دلیل رطوبت‌های موجود در اثر دفع نامناسب فاضلاب دچار رطوبت زدگی شده است. بیشتر سقف حمام در اثر نفوذ رطوبت‌های نزولی دچار فرسودگی و دچار ریزش مصالح شده است.
باتوجه به این که گرمابه جنت در مرکز شهر اهواز می‌باشد تبدیل این بنای با ارزش و تاریخی به مرکز آب درمانی پیشنهاد شده است.
 
@miraskhabar
میراث خبر
Photo
🔴چگاسفلا سند پسکرانه‌های دریای پارس


🔸چگاسفلا الگوی زیستگاهی و سند روشنی است از توجه به کرانه‌ها و پسکرانه‌های شمالی دریای پارس از هزاره‌ی پنجم پ.م، با این حال بی‌مهری‌های اخیر به این محوطه تمامی ندارد. آخرین مشاهدات این سوال را تداعی می‌کند، چرا باید سندهای دریای پارس را بگذاریم نابود شود؟

👈عباس مقدم، کاوشگر محوطه‌ ی چگاسفلا می‌گوید: «چگاسفلا، الگویی تمام عیار از پیشینة مذهبی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دوگانه‌ی شوشان وانشانی است که سه هزار‌ سال پیش از شکل‌گیری حکومت‌های یکپارچه عیلامیان در پهنه‌های وسیعی از جنوب‌غرب و جنوب ایران و به عبارت دقیق‌تر در ارتباط مستقیم با دریای پارس در یکی از زیباترین دشت‌های پس‌کرانه‌ای دریای پارس، به‌نام دشت زیدون یا زهره شکوفا بوده است.»

🔸او با تاکید بر اهمیت نمونه‌هایی‌ چون هکلان، دم‌گر پرچینه، چغامیش، ابوچیزان که نشان از اراده‌ی سیاسی و اقتصادی توسعه‌ یافته در هزارة پنجم پ.م است، می‌گوید: «شکوفایی شوش در نواحی غربی دشت شوش در اواخر هزارة پنجم پ. م و پدید آمدن نخستین بنای یادمانی مذهبی گویای رشد چشمگیر سنت آئینی در این برهه از زمان است. چگاسفلا هم نمونه‌ای است روشن از در‌هم تنیدگی سنت‌های مذهبی، سیاسی و اقتصادی شوشان و انشانی و شکوفایی‌اش در دشت غنی زهره و مشرف بر دریای‌پارس در این برهه از زمان پر معناست.» 

🔸این باستان‌شناس بنام سال‌هاست که برای حفاظت از چگاسفلا تلاش می‌کند. او طرح و برنامه‌ جامعی برای صیانت از این میراث ارزشمند تهیه کرده اما متاسفانه در طی این سال‌ها به رغم وعده‌های بسیار هیچ‌کدام از طرح‌ها به مرحله اجرایی نرسیده است. 
در حالی که به اعتقاد عباس مقدم؛ دریای ‌پارس سرشار از مواد غذایی است و به احتمال زیاد عاملی برای ارتباطات فرامنطقه‌ای. مدارک باستان‌شناختی هم‌زمان که در جنوب بین‌النهرین و سواحل جنوبی دریای‌پارس شناسایی شده است با مدارک روشن به دست امده از کرانه‌ها و پسکرانه‌های شمالی قابل مقایسه نیست.

🔴حال سوال این‌جاست؛ آیا چنین محوطه ارزشمندی که سندیت غیرقابل انکاری برای دریای پارس است باید در معرض این همه بی‌مهری قرار بگیرد؟ آیا وقت آن نیست یک بار هم برای همیشه به جای انواع ادعاها اقدامی جدی برای صیانت از سندها و آثار هویت دریای پارس شویم؟
میراث خبر
Photo
باستان شناس پیشکسوت ایران درباره آغل گوسفند شدن کول‌فره، محوطه کم‌نظیر ایلامی می‌نویسد:

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

ارسطو انسان را «بزرگوار» و «بزرگمنش»  دانسته و در توصیف او گفته است: «رفتارش متوجه افتخار است چون افتخار به بزرگمنشی وابسته است.»

🔹این گفته ارسطو واقعیت انکارناپذیری است زیرا در میان انبوه خواسته‌ها و تمنیات انسان «افتخار» و «افتخارخواهی» همواره اصل مهمی بوده و هست.
نظر به اینکه انسان «اندیشمند» نیز هست و می‌تواند گذشته را به یاد آورد و به آن افتخار کند، به گونه فردی یا ملی به حافظه تاریخی خود می‌اندیشد و به گذشته خود افتخار می‌کند یا از آن خشمگین می‌شود و در اینجاست  که پای « #میراث_فرهنگی» به میان می‌آید، زیرا میراث‌های فرهنگی هستند که فرهنگ، هنر، نوآوری، فن‌آوری و ایدئولوژی را تجلی می‌دهند و به مردمِ خاستگاه و وارث خود امکان می‌دهند که به استناد آنها خود را، تبار خود را و سرزمین خود را بیشتر و بهتر بشناسند، به آن‌ها ببالند و از گذشته به مثابه چراغ راه آینده استفاده کنند.
با توجه به همین واقعیت بوده که در اساسنامه سازمان میراث فرهنگی، «میراث فرهنگی» این گونه تعریف شده است: «میراث فرهنگی شامل آثار باقی مانده از گذشتگان است که نشانگر حرکت انسان در طول تاریخ می‌باشد و با شناسایی آن زمینه‌ی شناخت هویت و خط حرکت فرهنگی آن میسر می‌گردد و از این طریق زمینه‌های عبرت برای انسان فراهم می‌آید.»

🔹میراث‌های فرهنگی چه در بخش ملموس و چه در بخش ناملموس به بهترین و مناسب‌ترین وجه ممکن می‌توانند وجهه‌ی فرهنگی، هنری، اجتماعی و روابط فرهنگی ملت‌ها را توضیح دهند.
یکی از مفصل‌ترین و گویاترین عرصه‌های تجلی فرهنگ، هنر، ایدئولوژی و فن‌آوری ایرانیان مجموعه بزرگ و مفصل سنگ نگاره و کتیبه معروف به «کول فره» در ۷ کیلومتری شمال شرق شهر ایذه باز مانده از حدود ۴۷۰۰ سال پیش و عصر ایلامی است.
این مجموعه شامل مفصل‌ترین  کتیبه  میخی ایلامی با محتوای دینی، اجتماعی، سیاسی و جغرافیای تاریخی و ۶ صحنه نقش برجسته مشتمل بر ۴۰۰ تصویر انسان است که ‌در قالب موضوعاتی چون حمل خدایان، قربانی، نوازندگی، نیایش، بار عام و به عبارتی تاریخ اجتماعی آن عصر و زمانه به تصویر کشیده شده و به بهترین نحو ممکن سیمای فرهنگی، هنری و اعتقادی ایرانیان را در ۲۷۰۰ سال پیش از میلاد تجلی می‌دهد.
بدون تردید مجموعه تاریخی کول فره در شمار واقعی‌ترین و گویاترین اسناد هویتی ایرانیان محسوب می‌شود و بهتر از هر راوی دیگری می‌تواند قابلیت ایرانیان را در عرصه هنر، سنگ تراشی، داستان‌پردازی، نگارگری، تعاملات اجتماعی، مراودات منطقه‌ای و سازگاری با محیط بیان کند.

🔹عرضه و معرفی این مجموعه به پژوهشگران و گردشگران داخلی و خارجی می‌تواند به مثابه رسانه‌ای صادق و گویا در ارتباط با هویت همه جانبه ملی باشد اما با کمال تأسف و شگفتی محوطه باستانی #کول_فره مانند محوطه باستانی بسیار مهم «شمی» رها شده و در معرض بدترین آسیب‌های طبیعی و انسانی است:

-بیشتر سنگ نگاره‌ها در هوای آزاد و در معرض برف و باران و مستعد فرسایش و تحلیل نقش‌ها است به گونه‌ای که برخی از آن‌ها به آستانه امحاء رسیده است. 

-در حال حاضر محوطه باستانی کول فره چراگاه گله‌های متعدد گوسفند است و علاوه بر انباشت پهن و پخش بوی نامطبوع و فراوانی کک و دیگر حشرات است.

-در آن عرصه چوپانها برای هدایت گوسفندان معمولا سنگ پرتاب می‌کنند و ممکن است سنگ‌ها به نقش‌ها اصابت کند و به آن‌ها خدشه وارد کند کما اینکه آثار آن امر بر برخی سنگ‌نگاره‌ها مشهود است.

-عدم مراقبت از آن‌ها موجب شده است که بر روی برخی سنگ‌نگاره‌ها یادگاری نوشته شود.

-مجموعه فرهنگی-تاریخی کول فره منحصر به کتیبه و سنگ‌نگاره‌ها نبوده بلکه پژوهشگران آن محوطه را شهر معتبری از دوران ایلام می‌دانند که در آن معابد متعدد از جمله «معبد نارسینا»، منازل مسکونی، چاه‌ها و سیستم آبرسانی پیشرفته بوده، اکنون در میان توده‌های سنگ حاصل از انهدام فضاهای معماری، شالوده دیوارها و ستون سنگهای متعدد برجای مانده است.

🔹گویا متولیان در گذشته قصد حفاظت و ساماندهی آن محوطه ارزشمند را داشته‌اند زیرا باصرف هزینه‌های سنگین راه‌های سنگ فرش منتهی به سنگ‌نگاره‌ها را احداث کرده‌اند اما در حال حاضر نه تنها فاقد تسهیلات رفاهی و راهنما است بلکه یک نفر نگهبان هم نیست تا از ازدحام گوسفندان و خرابکاران جلوگیری کند.
با صرف هزینه نه چندان زیاد می‌توان آن محوطه را به صورت یک سایت موزۀ پر محتوا در آورد و با فروش بلیط آن را در‌آمد زا کرد و  رونق بخشید.
در بازدیدهایی که از یادمان‌های این چنینی داشتم بخصوص آثار ارزشمند و افتخارآمیز خوزستان، برایم این پرسش مطرح می‌شود که: چرا در پاسداری از اسناد هویتمان همت نمی‌کنیم؟!
این مجموعه تاریخی نفیس و ارزشمند پانزدهم دیماه ۱۳۱۰ به شماره ۱۳۳ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
میراث خبر
Photo
آب‌شیرین‌کن‌ها  خطر جدی برای خلیج‌فارس 

مجتبی گهستونی 👇

🔸میراث طبیعی خورموسی که بخش حیاتی از پیکره خلیج‌فارس محسوب می‌شود با ایجاد آب شیرین کن در خطر است. چندین سال است که مساله آب با کلمه بحران گره خورده است. در این میان برخی خشکسالی و تغییر اقلیم را مقصر می‌دانند و عده‌ای معتقدند مشکلات کنونی حوزه آب به مدیریت نادرست منابع آبی کشور برمی‌گردد. اما مساله آب هنوز به «بحران» نرسیده چون با بازنگری در گفتمان آب، می‌توان مصرف آب را مدیریت کرد.
حال برخی شرکت‌ها که محور فعالیت‌شان اکتشاف، استخراج و بهره‌برداری از معادن (به استثنا نفت و گاز) است به بهانه حل موضوع آب و برخی برای سودجویی و انجام پروژه‌های شکست خورده به خور موسی که یک نعمت عظیم خدادادی برای خلیج‌فارس و همچنین خوزستان است‌ چشم دوخته‌اند تا آب شیرین کن ایجاد کنند.
🔸در این خصوص برخی با به کارگیری انواع لابی‌ها، می‌کوشند که ادارات میراث‌فرهنگی و حفاظت محیط زیست را تحت فشار قرار دهند.
اما چرا برخی بی‌توجه به تاثیرات منفی آب‌شیرین‌کن‌ها بر اکولوژی دریا و زیستگاه‌های آبزیان هستند. در حالی که مسئولان کشوری و استانی باید خور موسی و خلیج‌فارس را از تصمیمات شتاب زده نجات دهند. چرا متوجه نیستند که در ایران از آب بد استفاده می‌شود و وقتی بد استفاده می‌کنیم با این دوپینگ‌ها مشکل حل نمی‌شود. در شرایط فعلی ایران اگر آب را شیرین کنند و با چنین مدیریتی مصرف شود همان آب را هم هدر خواهند داد. ابتدا باید نگاه مدیریتی درست شود. 
🔸اگر نوع مصرف درست شود به این آب شیرین‎کن نیازی پیدا نمی‌شود. یک موقع هست راندمان آبیاری در کشور ما در بیشینه خودش است و همه راه‌ها را رفته‌ایم و تا ۲۰ بار بازچرخانی آب شده و کشاورزی و صنعت و آب شرب همه در شرایط استاندارد است و باز با کمبود آب مواجهیم آن موقع می‌توانیم سراغ روش‌های نمک‌زدایی آن هم با استفاده از انرژی خورشیدی و نه فسیلی برویم. 
🔸در ایران لازم است فرهنگ استفاده از آب پیاده شود چون به گفته کارشناسان الان بیش از ۳۰ میلیارد متر مکعب پساب داریم و این پساب را در بخش کشاورزی و صنعت استفاده نمی‌کنیم و این پساب به آلوده کردن منابع آب و خاک منجر می‌شود. در حوزه آب شرب یک سوم آب در لوله‌کشی‌ها هدر می‌رود. در کجای دنیا با آب تصفیه شده برای شرب ماشین و سبزی می‌شویند و حمام می‌روند؟ اگر بین آب آشامیدنی و شرب تفکیک قائل شویم به آب شیرین‌کن نیاز پیدا نمی‌شود. در چنین شرایطی به نظر می‌رسد که مسئله آبشیرین‌کن‌ها با شیوه غیر تخصصی و غیر کار‌شناسی پیش می‌رود.
🔸وقتی ثابت شده است که فعالیت گسترده دستگاه‌های آبشیرین‌کن علاوه بر وارد کردن مستقیم آلودگی به خلیج‌فارس، موجب افزایش شوری و دمای آب می‌شود که این دو معضل نیز به نوبه خود بر محیط زیست این پهنه آبی تاثیر می‌گذارد، چرا به جای توجه به ذخائر آبی، از روش‌های غیر علمی از جمله آب شیرین‌کن‌ که بین 10 تا 20 درصد آب دریا‌ها را شور می‌کند و بیش 7 تا 8 درجه دمای آب را افزایش می‌دهد استفاده می‌شود. پس هرچه تبخیر آب خلیج‌فارس زیاد‌تر باشد به طور طبیعی مقدار نمک آب نیز بالا‌تر می‌رود. با ورود پساب آبشیرین کن‌ها به ساحل دریا و شوری زیاد تعادل آب بهم می‌خورد و راه تنفس آبزیان بسته می‌شود وهمین عامل نیز مرگ آبزیان دریایی را به دنبال دارد. امروزه اگر مراقب ایجاد بی‌رویه آبشیرین‌کن‌ها در اطراف سواحل خلیج‌فارس به خصوص در مقطع خوزستان نباشیم در آینده نزدیک مثل قارچ سبز خواهند شد.
Telegram Center
Telegram Center
Channel