🔺روایت شب سیاه از زبان شیرین بزرگمهر🔸شیرین بزرگمهر دختر زندهیاد سرهنگ جلیل بزرگمهر وکیل مرحوم
#دکتر_محمد_مصدق است.
📍او دانشآموخته دکترای مطالعات تئاتر از دانشگاه تگزاس در آستین آمریکا و استاد بازنشسته دانشگاه هنر است.
او شب
#کودتای ۲۸ مرداد را اینگونه روایت میکند:
🔸پس از کودتا هیات دولت دکتر مصدق، دکتر مصدق و شوهر خاله من مهندس معظمی به منزل برادر ایشان که همسایه دکتر مصدق بود پناه بردند.
شوهر خاله دیگر من زیر شیروانی مانده بود و امکان بیرون آمدن به دلیل محاصره سربازان را نداشت. این سربازان نه به دلیل محافظت خانه از غارت مردم بلکه به دلیل محاصره کردن خانه آنجا بودند.
🔸این مرد سروان مهران فشارکی باید خودش را به منزل پدربزرگم میرساند.
🔸خانه دکتر مصدق در خیابان کاخ بود و خانه پدربزرگم که زنان و کودکان از جمله من آنجا بودم در خیابان حافظ ، پاریس ، کوچه امیری بود. کافی بود سروان فشارکی از خیابان پهلوی(ولیعصر(ع)کنونی ) خودش را برساند اما حکومت نظامی مطلق بود.
🔸... دقالباب کردند، کلید گم شده بود، در را که گشودند مادرم ملحفهی سفیدی روی سر همه ما کشید....
instagram.com/miras_bashi@mirasbashi